Tehran_wikibook


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد به مناسبت بزرگداشت هفته میراث فرهنگی و روز جهانی موزه برگزار می‌کند.

نشست رونمایی کتاب یک سده معماری، ده عمارت تهران.

▪️با حضور:
نگار منصوری (نویسنده‌ی کتاب )
کاوه بذرافکن (معمار و پژوهشگر معماری)
رضا فیضی (پژوهشگر حفاظت معماری)


✍ درباره کتاب:
معرفی و تحلیل ده اثر منتخب از بناهای عمومی صدساله اخیر کلان شهر تهران، درک بهتر جریان فکری و نگرش غالب در فرآیند طراحی معماری و جمع‌بندی تجارت حاصل از آن. مسیری است که این پژوهش پیموده است.
دست‌یابی به شناخت، خوانش و تفسیر جدیدی از بناهای صدساله اخیر شهر تهران با جهت‌گیری تجربه فضایی و رهیافت پدیدارشناسی برای باز ترسیم فضاهای مبتنی بر واقعیت‌های عینی هدف غایی پژوهش پیش روست.
همچنین این نوشتار به «واکاوی تجربه‌ فضایی در شناخت بناهای عمومی معاصر و امروز تهران» با هدف فهم تجربه حضور در بنا یا مجموعه، بر اساس نظریات برخی از صاحب‌نظران، بهره‌برداران و طراحان می‌پردازد.


▪️زمان و مکان برگزاری نشست:
چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
۱۵ الی ۱۷
سالن سینمای کاخ موزه ملت.


▪️ورود برای علاقه‌مندان آزاد است.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


موزه ملی!
۱۳۳۵ هجری


#مدرنیته_و_تهران
#مظاهر_تمدنی_جدید
#تاثیرات_غرب
#روز_جهانی_موزه

▪️در طهران در عمارت وزارت فوائد عامه که در دار الفنون است موزه ملی افتتاح می‌شود که بیشتر اشیاء آن را از عمارت و موزه سلطنتی آورده‌اند، کمی هم مردم داده‌اند روز افتتاح تمام وزرا و رجال و محترمین حضور به‌هم رسانیده وزیر علوم و فواید عامه ممتازالملک که خیلی هم از او تعریف می‌کنند خطابه‌ای قرائت نموده است. این موزه در ساعات معین برای مردم باز است که مجانا رفته تماشا نمایند. (سالور، ۱۳۷۴: ج۶، ۴۷۳۸)

منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


✍هرمکتوب غم بر غم می‌افزاید.
۱۳۲۹ هجری خورشیدی


▪️سه چهار روزنامه «ایران نو» و یک «استقلال» آورده بود که تمام آنها مملو از اغتشاش ولایات بود من حسرت به دلم ماند یک روزنامه یا یک مکتوب به من برسد که فی الجمله باعث تسلی قلب مجروحم شود. هرروزنامه، هرمکتوب غم بر غم می‌افزاید. (سالور، ۱۳۷۴: ج۵، ۳۴۱۹)

منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


شاهنامه بایسنقری.zip
345.6Mb
✍ شاهنامه بایسنقری

▪️شاهنامه بایسُنقُری‎، نسخهٔ کهن نگاره‌دار شاهنامه فردوسی از سدهٔ نهم هجری است که از دید کتاب‌آرایی و ارزش‌های هنری از اهمیت فراوانی برخوردار است. این کتاب ارزشمند و نفیس، ۲۲ نگارگری به سبک هرات دارد و در سال ۸۳۳ قمری (۸۰۹ (خورشیدی) خورشیدی) به سفارش شاهزاده بایسنقر میرزا (فرزند شاهرخ و نوهٔ تیمور گورکانی) تهیه شده‌است. این اثر که در کتابخانه کاخ موزه گلستان نگهداری می‌شود، در سال ۱۳۸۶ در برنامه حافظه جهانی یونسکو به عنوانی نشانی از سوی ایران ثبت شد.
نسخه کنونی شاهنامه بایسنقری را امیرنظام گروسی، به کتابخانه کاخ موزه گلستان هدیه کرده‌است و این شاهنامه بیش از ۱۱۰ سال است که در کتابخانه نگهداری می‌شود. این نسخه باارزش و نفیس در برخی از نمایشگاه‌های مهم جهانی نمایش داده شده‌است.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


@AxNegarBot dan repost
✍شرف و شرافت

▪️در بین روزنامه‌های متعددی که از سال ۱۲۶۷ قمری به بعد به چاپ رسیده است و هر کدام منحصرا جنبه خبری، هنری و پاره‌ای جنبه محلی داشتند بدون شک یکی از ارزنده‌ترین آن‌ها روزنامه شرف می‌باشد و بدنبال آن روزنامه شرافت که مجموع این دو روزنامه در محافل هنری و ادبی به شرف و شرافت مشهورند. هر دو علاوه برشرح حال رجال آن عصر و اخبار مربوط بدان، سراسر جنبه هنری، خطاطی و نقاشی دارند و مشهورترین نقاشان و خطاطان آثار هنری خود را در آن بیادگار گذارده‌اند. روزنامه شرف متعلق به اواخر دوران ناصری و روزنامه شرافت متعلق به اوایل دوران مظفری است. موسس و مدیر روزنامه شرف محمد‌حسن اعتماد‌السلطنه است که از رجال بزرگ عصر خود بود. اولین روزنامه شرف در محرم سال ۱۳۰۰ ق منتشر گردید. مطالب روزنامه شرف سراسر شرح حال رجال و سیاستمداران و هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی اختصاص دارد. مشهورترین کاتب روزنامه شرف و معروفترین نستعلیق‌نویس تمام دوران قاجار میرزا محمد رضا کلهر بود. میرزا ابوتراب خان غفاری کاشانی، سرهنگ و نقاشباشی مخصوص زمان ناصری برادر بزرگتر میرزا محمد‌خان غفاری کاشانی(ملقب به کمال الملک) نقاش مشهور و چیره‌دست این روزنامه بود. روزنامه شرف پس از ۸۷ شماره در سال ۱۳۰۹ قمری در سال دهم انتشار تعطیل شد و پس از حدود چهار سال تعطیلی تغییر نام داده و با همان سبک و سیاق بنام روزنامه شرافت منتشر گردید. اولین شماره روزنامه شرافت حدود سه سال پس از قتل ناصرالدین شاه در ماه صفر ۱۳۱۴ باتصویر مظفرالدین شاه بطبع رسید و هشت سال تا سال ۱۳۲۱ق منتشر گردید. تصمیم‌گیرندگان روزنامه شرافت در بدو انتشار وعده داده بودند که هر ماه یک شماره روزنامه بطبع خواهد رسید. ولی عملا صحت گفتار مذکور تایید نگردید. در بخشی از روزنامه فوق چنین آمده است: چون روزنامه شرافت مخصوص شرح حال سلاطین بزرگ و وزرای دانشمند و حکما و اکابر نامداران هر ملت است از عهد قدیم تا عصرجدید در این نمره خلاصه‌ای از تاریخ کیخسروکیانی که در عظمت و سعادت دارای اولین رتبه مقام بود نگاشته می‌شود.

▪️پی‌نوشت: تصویر نمونه‌ای از تصاویر مجله شرف (نقاشی پرتره ناصرالدین شاه اثر ابوتراب غفاری).

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.

@Tehran_WikiBook


شرافت.zip
42.8Mb
✍ماهنامه شرافت

▪️مجله ماهانه شرافت بین سال‌های ۱۸۹۶ تا ۱۹۰۳ در تهران منتشر می‌شد. تحت مدیریت محمدباقرخان، یکی از وزرای کابینه مظفرالدین شاه، مجموعاً ۶۶ شماره از این مجله در یک جلد منتشر شد. این مجله مانند مجلهٔ شرف، که جایگزین آن شده بود، به‌دلیل تصاویر و عکس‌های متعدد و مفصل شهره بود. این مجله با تمرکز بر انتشار پرتره و زندگینامه‌های افراد سرشناس ایرانی و خارجی، سیاستمداران و هنرمندان آن زمان، سنت شرف را ادامه داد. شرافت هنر و نقاشی آن زمان را تغییر داده و متحول کرد.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


sharaf.kalhor.pdf
26.1Mb
✍ماهنامه شرف

▪️ماهنامه شرف بین سال‌های ۱۸۸۲ تا ۱۸۹۱ میلادی تحت مدیریت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در تهران منتشر می‌شد. در مجموع ۸۷ شماره از این مجله در یک جلد منتشر شد. این مجله به دلیل تصاویر و عکس‌های متعدد و خاص مشهور شد.
محمد حسن خان برای تصاویر مجله از معروف‌ترین خوشنویسان، نقاشان و عکاسان استفاده کرد. آثار هنری آن‌ها تکمیل زندگینامه‌ها و پرتره‌های افراد مشهور ایرانی و خارجی، سیاستمداران و هنرمندان آن زمان بود. این مجله هنر و نقاشی آن زمان را تغییر داده و دگرگون کرد.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✍️مستند لرزاده
▪️تهیه کننده:حسن جابری
▪️مدیر فیلمبراری:مهدی صالحی
▪️کارگردان:محمد سعید جابری

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@atehran_WikiBook


Tehran- Moteza Farhang.pdf
62.5Mb
طهران
(از نشریات مخصوص روزنامه کوشش)
▪️اثر: مرتضی فرهنگ
▪️مطبعه سیروس

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook




Bazafarini dan repost
📢برگزاری نشست: خاطرخوانی گرمابه‌ی ایرانی؛ لزوم خوانش فرهنگی برای شناخت آثار تاریخی ایران‌زمین

🔸میزبانان نشست: میترا آزاد، کیمیا طالبی
🔸مهمان نشست: سید هادی رضوی

🔹زمان: دوشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۳
🔹مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن دفاع دکتری

#پایگاه_خبری_بازآفرینی
@bazafarininews


کلاس نقاشی دارالفنون که به اتاق نقاش‌خانه معروف بود، از زمان نقاشی فرانسوی بنام مسیو کنستان در دارالفنون شروع به کار کرد:
طهران ۱۲۸۰ قمری

#تاثیرات_غرب
#مظاهر_تمدنی_جدید
#مدرنیته_و_تهران
#دارالفنون
#تغییرات_شهر
#تهران_در_گردش_ایام
#موسیو_کنستان
#کنستان

▪️«چندی قبل یکی از اوطاق‌های مدرسه به جهت #موسیو_کنستان معلم نقاشی مشخص و معین گردید که آمده تا شاگردان مخصوص، مشغول مشق نقاشی شوند ولی معلم مزبور بعضی دستورالعمل به جهت روشنایی اوطاق داده بود که بنا درست نمود. بعد از اتمام اعلام می‌شود بیاید. امروز نیز بنایی اوطاق تمام شده، اخبار شد آمد.»
( روزنامه مدرسه مبارکه دارالفنون، مورخ یوم یکشنبه بیست و ششم شهر جمادی الاولی ۱۲۸۰)

پی‌نوشت: سال ۱۲۸۸ هجری قمری موسیو کنستان از معلمی دارالفنون برکنار شد و میرزا علی اکبر خان مزین الدوله جایگزین ایشان در مدرسه دارالفنون می‌شود. (موسیو کنستان در همان سال در تهران از دنیا می‌رود.)

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


عکس‌های_قدیمی_ایران_رجال،_مناظر،.pdf
27.5Mb
عکس‌ های قدیمی ایران
رجال، مناظر، بناها و محیط اجتماعی

▪️تألیف : دکتر قاسم صافی گلپایگانی.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


✍تقدیر محمدرضا کلهر (خوشنویس مشهور) از قلم تراشی‌های کار استاد محمد صادق
طهران دوم ذی‌القعده الحرام، ۱۳۰۱ق.( یکشنبه سوم شهریور ۱۲۶۳)

#مظاهر_تمدنی_جدید
#تبلیغات_و_سلبریتی
#مجمع‌الصنایع
#مجمع_الصنایع

▪️در این رسیله اقتصار می‌نماید به ذکر استاد محمد صادق چاقوساز اصفهانی الاصل ساکن طهران که با اسباب مختصر صنعت و فن خود را به درجه کمال رسانیده و بنده که به مناسبت خطاطی محتاج به قلم تراش می‌باشم، بعد از امتحان انواع و اقسام چاقوهای ممتاز فرنگ امروز قلم تراشی که به کار می‌برم فقط کار استاد محمد صادق است. شما بدانید و مطالعه کنندگان هم بی‌خبر نباشند کارخانه استاد محمد صادق در #خیابان_الماسیه در #مجمع_الصنایع است و چاقوهای او در خوبی و امتیاز مثل چاقوهای ممتاز انگلیس و کلیه در ساختن آهن آلات قدرت و تصرفی به کمال دارد هر که را باور نیست، استاد مشارالیه حاضر است برود و ببیند و السلام.

منبع: روزنامه اطلاع، شماره نود و نه، دوم ذی‌القعده الحرام، ۱۳۰۱ق.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


برای همه چیز پول هست مگر معارف!

▪️برای همه چیز پول هست مگر معارف. بودجهٔ معارف شرم‌انگیز است و قسمت بزرگ آن برای مدارس عالیه و متوسطهٔ طهران صرف می‌شود و یا برای ادارات وزارتی یعنی «میز و صندلی». برای معارف تمام ایران باستثنای طهران صدوهفتاد هزار تومان یعنی کمتر از یک صدم بودجهٔ مملکتی صرف می‌شود آنهم نه تنها برای مدارس بلکه صنایع مستظرفه و ادارات معارف ولایات و مفتشین و غیره نیز در آن جمله داخل است. هیچ چیزی عجیب‌تر از فرق ظاهر و باطن توجه مردم ایران به معارف نیست. در ظاهر بقدری از معارف و لزوم آن حرف زده میشود که تصور میرود تمام مردم مملکت بدرجۀ حقیقی اهمیت این مسئله در ترقی و استقلال و ثروت و تمدن و قدرت مملکت پی‌برده‌اند ولی «باطنش قهر خدا عزوجل» است و ابداٌ چیزی که در پی آن نیستیم معارف یعنی تعلیم عمومی است و بس. (تقی‌زاده، ۱۳۲۲: ۷)

مأخذ: تقی‌زاده، حسن. ۱۳۲۲. مقالات حسن تقی‌زاده. از نشریات کتابخانه طهران.


#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


فعالیت نقّاشخانه و کارخانه باسمه
پنجشنبه سوم، شهر شوال المکرم، ۱۲۷۸.


#تغییرات_شهر
#تهران_در_نگاه_دیگری
#مظاهر_تمدنی_جدید
#وضعیت_اجتماعی_شهر
#تاثیرات_غرب

▪️در روزنامه‌های قبل نوشته شده بود که حسب الامر مَقَرّر گردیده است صَنیع الملک نقّاشباشی خاصه، کارخانه‌ی باسمه تصویر و نقّاشخانه دولتی ترتیب داده، در آنجا پرده‌های کار استادان مشهور را با بعضی از باسمه‌های معتبر که از روی عمل استادان معتبر کشیده و طبع نموده‌اند، با سایر اسباب و اوضاع یک مکتب خانه‌ی نقّاشی به طوری که در فرنگستان دیده بوده است و اسباب لازمه‌ی آن را حسب‌الحکم با خود آورده است، ترتیب داده به طوری که هر کس طالب آموختن این صنعت باشد به هیچ‌وجه نقصی در اسباب تحصیلش نباشد بلکه سایر صاحب صنعت‌ها هم در هر طرح و هر کار که محتاج به نمونه و امتیاز سلیقه باشند معطل نباشند و همچنین کارخانه باسمه تصویر را متداول نماید که همه روزه تصاویر مختلفه از کارخانه بیرون آید و این صنایع را رواج کامل بدهد. در این مدت مشغول انجام این خدمت بوده در ارک سلطانی در جنب دیوانخانه‌ی مبارکه نقّاشخانه و کارخانه را ترتیب داده است، به نحوی که در کارخانه‌ی باسمه چهار چرخ در کار است و به علاوه خدمت طبع روزنامجات و احکامات دولتی طبع باسمه تصاویر را چنان ممتاز نموده است که هرکس طالب چاپ نمودن شبیه خود یا مجلسی باشد به فاصله چند روز یک هزار صورت او در کاغذهای ضخیم طبع می‌گردد که نهایت امتیاز داشته باشد و ترتیب نقّاشخانه از این قرار است که چند پرده که خود مشارالیه در سفر ایتالیا از روی عمل استاد مشهور رفائیل کشیده و از صحه جمیع استادان گذرانیده بود در آنجا نصب نموده و از باسمه و صورت‌های گچ و سایر کارهائی که از روی عمل میکائیل و رفائیل و تنتیانه [به احتمال زیاد تیسین] و سایر استادان که اسامی آنها در کتاب آموختن علم نقاشی ذکر شده است کشیده و چاپ نموده‌اند، نصب نموده، از هر قبیل اسباب و آلات کار را در آنجا فراهم آورده، قریب به اتمام است و بعد از اینکه ایام رمضان المبارک منقضی شد ثانیاً اعلان خواهد نمود که جوانان قابل در ایام هفته در آنجا جمع شده و مشغول تحصیل باشند و هفته یک روز هم خود مشارالیه مشغول تعلیم خواهد بود و هفته دو روز هم در آنجا قراری داده خواهد شد که مردم جهت تماشای آنجا مأذون باشند و این اول نقّاشخانه و کارخانه‌ی باسمه تصویر است که در دولت ایران حسب الامر معمول و متداول می‌گردد به طور و طرز فرنگستان.

منبع: روزنامه دولت علیه ایران، نمره پانصد و هجده، تاریخ پنجشنبه سوم، شهر شوال المکرم، ۱۲۷۸.
پی‌نوشت: ۱۴ فروردین ۱۲۴۱ خورشیدی.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


سابقاً در طهران پرده دوزی و مبل سازی منحصر به جوانی ارمنی بود حالا متجاوز از بیست دکان باز شده.
۱۳۱۶ هجری قمری

#مظاهر_تمدنی_جدید
#تهران_در_گردش_ایام
#تغییرات_شهر
#تهران_در_نگاه_دیگری

▪️مهمانی مختصر دوره داریم. ظهیرالدوله هم داخل است. یک شب او دعوت کرد. عمارت اندرونش را بکلی خراب کرده تازه می‌سازد. خوب خواهد شد. فقط یک اطاقش تمام بود بنایی‌ها روز به روز مفصل تر می‌شود. تمام پول‌ها صرف بنایی و اسباب اطاق می‌شود. در جفتی بیست تومان و سی‌تومان به اطاق می‌گذارند. سابقاً در طهران پرده دوزی و مبل سازی منحصر به جوانی ارمنی بود حالا متجاوز از بیست دکان باز شده و در خانه‌ها هم کارخانه هست. هرکس ماهی صدتومان دارد پنجاه تومانش خرج این کارها می شود.
ظهير الدوله خوب پیانو می‌زند ویولون هم بلد است. اشعار خودش را هم بسیار خوب می‌خواند آهنگ و اوزان بسیار خوب دارد خودش پیانو می‌زد، دو نفر از نوکرهایش ویولون خیلی بامزه بود. نقاشی‌های پسرش ظهیرالسلطان ایشیک آقاسی‌باشی را در اطاق گذاشته بود بسیار خوب بود و اگر به این طور پیش برود نقاش بی‌بدیلی خواهد شد.(سالور، ۱۳۷۴: ج۲، ۱۲۶۹)

منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.

@Tehran_WikiBook


محمدناصر صفا، ملقب به ظهیرالسلطان (زاده: ۱۲۵۷ خورشیدی در تهران، درگذشت: زمستان ۱۳۳۸ خورشیدی در کرمان) از نقاشان توانای ایرانی در اواخر عهد قاجاریه تا اواسط عهد پهلوی بود.

▪️فرزند علی خان ظهیرالدوله و فروغ الدوله، در ادامه متنی از خاطرات عین‌السلطنه سالور آمده که مولف در آن به توصیف هنر ظهیرالسلطان پرداخته.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.

@Tehran_WikiBook


@AxNegarBot dan repost
خیلی از نقاشی خوشم می‌آید انشاء‌الله باید سعی کنم و معلم پیدا کنم تا تکمیل شود
۱۳۱۳ هجری قمری

▪️تا دیروز و امروز صبح معطل مال شدم بلکه از طهران برسد. مشغله زیاد البته مانع شده اسماعیل خان هم گمان نمی‌کنم به این زودی طهران رسیده باشد. البته خود من زودتر خواهم رفت. هر قسم بود مال دانه‌ای هفده هزار کرایه کردیم که انشاء‌الله‌ الرحمن صبح برویم بیش از این هم نمی‌شود ماند.
ثمری هم ندارد. شکاری نیست. تماشایی ندارد. حمام رفتم آبش کثیف و سرد بود. آب تازه انداختیم خوب شد مدتی توانستم توقف کرد. خواستم ريش بتراشم تیغ کند [بود] به زحمت زیاد چیزی بدتر از اول شد وقتی قدری از ریش را تراشیدی دیگر نمی‌شود دست کشید. هر قسم هست باید تمام کرد، اگر پوست صورت هم برود چاره ندارد. صبح هوا خوش بود ملایم تر از هر روز. توله استاپ الان جلوی چادر خوابیده در کمال غرور و نزاکت. گلین خانم حمام و داع رفته دو ساعت است بیرون نیامده. زن زیادی برای رخت شویی آمده‌اند. خوب است این زن‌ها با سرچشمه یا به حمام قدیم می‌روند والا کار خیلی سخت می‌شد. من هر وقت بیرون رفتم استاد آشپز را دیدم دمر خوابیده. امروز شکل او را کشیدم. انشاء‌الله دو روز دیگر از دست خوابیدن او خلاص می‌شویم. خیلی از نقاشی خوشم می‌آید انشاء‌الله باید سعی کنم و معلم پیدا کنم تا تکمیل شود. اشکال کتاب ، «دون كيک سست» [شاید منظور کتاب دن کیشوت باشد] بیشتر مرا مایل به نقاشی کرده است. اگرچه موافق شرع انور و فرموده رسول برحق (ص) معصیت دارد و جایز نیست. لیکن میل دارم، این بالای کارهای دیگر هر چه از دستمان آمده کوتاهی نکرده‌ایم. خداوند خودش اصلاح کند سخت در گناه غوطه‌وریم.(سالور، ۱۳۷۴: ج۱، ۷۸۵)
منبع: سالور، قهرمان میرزا. ۱۳۷۴. روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. ۱۰ جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.
@Tehran_WikiBook


[ناصرالدین] شاه بی‌آنکه به معانی و مبانی ترقيات فرنگ ملتفت باشد و کارها را از بنیان و اساسی استحکام دهد به ظاهرسازی مشغول می‌شد. طهران دورهٔ ناصری
#مظاهر_تمدنی_جدید
#تغییرات_شهر
#تغییرات_کاخ
#تهران_در_نگاه_دیگری
#تهران_در_گردش_ایام
#کاخ_گلستان

زیبا کردن شهر تهران

▪️شاه در تعمیرات و آبادانی باغ‌ها هوس مخصوص داشت و می‌خواست شهر طهران پاكیزه و نظیف باشد چنانکه فرخ‌خان کوچه‌های ارگ دولتی را به دستور کوچه‌های فرنگستان با سنگ تراشیده مفروش کرد. افسوس که چون از راه غلط بود و سبب لغزش اسب و کالسکه می‌شد، دوباره با خرج و زحمت مجدد سنگ‌ها را از معابر برچیدند. شخصی در معلومات فرخ‌خان به همین کار تمثیل می‌کرد که در فرنگستان چیزی که بیشتر دیده می‌شود کوچه است و این سفیر ایران وقتی که خواست نمونهٔ سنگفرش کوچه‌های فرنگ را که بیش از همه چیز دیده بود بسازد، بقدری غلط ساخت که مجبور شدند به حال اول بگردانند، اما شاه را این امتحانات خسته و آزرده نمی‌کرد، و بی‌اینکه به معانی و مبانی ترقيات فرنگ ملتفت بود و کارها را از بنیان و اساسی استحکام دهد به ظاهرسازی مشغول می‌شد. ناصرالدين شاه ذوق نقاشی داشت و در طراحی به سبک مخصوص دستش قابل بود، لیکن با اثری که این صنعت در تهذیب سلیقه و ملایمت نظر دارد در سه مورد چشم و خیال پادشاه را تعدیل نکرد در ابنیه آنچه ساخته می‌شد با ارادهٔ مباشر عمل بود و اگر شاه تصرفی در طرح و ترتيبه آن می‌فرمود به هیچ سلیقه [ای] مستقیم موافق نمی‌آمد، در لباس سلیقهٔ خوب نداشت و تفنن و هوسی که از شخص همایون در البسه و تزئینات آن می‌شد ذوق سلیم نمی‌پسندید. (امین‌الدوله، ۱۳۷۰: ۱۵)

منبع: امین‌الدوله، میرزاعلی‌خان. ۱۳۷۰. خاطرات سیاسی میرزاعلی‌خان امین‌الدوله (چاپ سوم). بکوشش حافظ فرمانفرمائیان. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر.

#تهران_را_از_دریچه_کتاب_بخوانیم.

@Tehran_WikiBook

پی‌نوشت: روزی در جلسه‌ای در شهرداری منطقه دوازده یکی از حاضران نقدی به سنگفرش‌های میدان بهارستان و چهارراه سرچشمه داشت، که کل زیروبند ماشین پایین می‌آید و پیاده‌رو در گذر سی تیر با این سنگ‌فرش‌ها جز درد پا چیزی برای رهگذر ندارد. حال آنکه سنگ‌فرش‌های فرانسه و دیگر کشور‌ها اینگونه نیست. دوست ارجمند شهردار پشت میز نشسته در جواب نقدی که شنیده بود گفت با گذر زمان و تردد وسایل نقلیه سنگ‌فرش‌ها ساییده شده و برای حمل و نقل مناسب خواهد شد.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

468

obunachilar
Kanal statistikasi