اول درباره فروغ گفت.
با فردی به نام پرویز شاپور ازدواج میکنه و خب طبیعتاً در طول زندگی عاشقش میشه. ازدواجش بعد از ۴ سال منجر به طلاق شد و همسرش حتی بچه روهم ازش گرفت. یه مدت غمگین و افسرده میشه و دلیل شعرهای غمگینش هم بخاطر همین ماجرا بوده. ۳ سال بعد میره به سمت سینما و با آدم های جدیدی آشنا میشه. تو اکران یکی از فیلم های معروف، یه زوج مبتلا به جزام رو میبینه که بچه شون به این بیماری مبتلا نبوده. و چون سرنوشت پدر و مادرش مرگ بوده، اون بچه رو به فرزندخواندگی میگیره. بعد از اینکه تو جریان همین فیلم و جشنواره ها از کشور های مختلفی دعوت به کار میشه برای نوشتن فیلمنامه. مدتی بعد کتاب تولدی دیگر رو منتشر کرد که نشون میداد حضور اون پسر توی زندگیش و پیشنهاد هایی که بهش شده بود خیلی حالش رو بهتر کرده بود.. با تموم این ها فروغ سال ۱۳۴۲ خودکشی میکنه اما موفق نمیشه. بعد از اون دوباره به زندگیش ادامه میده. خیلی دوست داشتم زندگینامهای از خودش مینوشت و حسش موقع خودکشی رو میخوندم.. و در نهایت پایان زندگیش هم ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ بود که وقتی داشت یه فیلمنامه رو برای ابراهیم گلستان میبرد تصادف میکنه و فوت میشه. داستان زندگیش خیلی غمانگیز بود.. اینکه عشق و پسرت رو باهم از دست بدی درد سنگینیه فروغ.. و درباره پسری که به فرزندخواندگی گرفته بود میگن که الان اروپاست و اونجا درس خونده و مشغول به کاره.
با فردی به نام پرویز شاپور ازدواج میکنه و خب طبیعتاً در طول زندگی عاشقش میشه. ازدواجش بعد از ۴ سال منجر به طلاق شد و همسرش حتی بچه روهم ازش گرفت. یه مدت غمگین و افسرده میشه و دلیل شعرهای غمگینش هم بخاطر همین ماجرا بوده. ۳ سال بعد میره به سمت سینما و با آدم های جدیدی آشنا میشه. تو اکران یکی از فیلم های معروف، یه زوج مبتلا به جزام رو میبینه که بچه شون به این بیماری مبتلا نبوده. و چون سرنوشت پدر و مادرش مرگ بوده، اون بچه رو به فرزندخواندگی میگیره. بعد از اینکه تو جریان همین فیلم و جشنواره ها از کشور های مختلفی دعوت به کار میشه برای نوشتن فیلمنامه. مدتی بعد کتاب تولدی دیگر رو منتشر کرد که نشون میداد حضور اون پسر توی زندگیش و پیشنهاد هایی که بهش شده بود خیلی حالش رو بهتر کرده بود.. با تموم این ها فروغ سال ۱۳۴۲ خودکشی میکنه اما موفق نمیشه. بعد از اون دوباره به زندگیش ادامه میده. خیلی دوست داشتم زندگینامهای از خودش مینوشت و حسش موقع خودکشی رو میخوندم.. و در نهایت پایان زندگیش هم ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ بود که وقتی داشت یه فیلمنامه رو برای ابراهیم گلستان میبرد تصادف میکنه و فوت میشه. داستان زندگیش خیلی غمانگیز بود.. اینکه عشق و پسرت رو باهم از دست بدی درد سنگینیه فروغ.. و درباره پسری که به فرزندخواندگی گرفته بود میگن که الان اروپاست و اونجا درس خونده و مشغول به کاره.