┌───────── · · · · ☁︎·✧
└➤ No.380
𖧹 Characters : All Members
𖧹 Genre : Thriller, Mystery, Heavy Angst
· · · ·
◂ دوباره همون خواب رو دیدم چانگمین. روی یخ می‌رقصم و بلند آواز می‌خونم. کنار زمین می‌بینمت، توی کاپشنت گم شدی. داد میزنی و میگی با این لباس‌های سفید شبیه عروسا شدم. چرخی می‌زنم و می‌خندم. بلند می‌خندم اما صدایی از گلوم خارج نمی‌شه. به سمتم می‌دوی، فریاد می‌کشی اما کلماتت توی هوا محو می‌شن. بعد از اینجا دیگه توی جهنمیم؛ طناب، آتیش و پسری با موهای بلندِ شکلاتی که وادارم میکنه نفس بکشم. سعیم رو می‌کنم اما حباب‌های شیشه‌ای توی ریه‌هام می‌شکنن. دورم جمع می‌شن، نگاه‌هایی که تا به حال ندیدمشون. می‌رقصن، می‌خندن ولی غمگینن. قهقه می‌زنن در حالی که چشم‌هاشون می‌باره. مهِ سفیدی همه جا رو فرا می‌گیره و می‌بینم که داریم به کابوس عمیقی دعوت می‌شیم. من می‌ترسم مین، خیلی. هیچ دردی رو حس نمی‌کنم و وقتی چشم‌هام رو پیدا می‌کنم که تمام لباس سفیدم پر از خون شده.
· · · ·
◂ بخون برام هاکنیون، مثل خودت. می‌خوام صدات توی تک تک سلول‌هام رخنه کنه، می‌خوام با صدات شکوفه بدم. برام داستانمون رو بخون هاک، غمگین‌ترین شعر جهان رو.
· · · ·
◂ همه چیز درباره‌ی ما عجیب‌ترینه جهیون.
◃ از چی حرف میزنی؟
◂ قصه‌ی ما هیچ آغازی نداشت. نه اولین بوسه، نه اولین دیدار. وسطِ شعله‌های آتیش همدیگه رو دیدیم و با وجود همه‌ی زخمای عمیقی که برام به یادگار گذاشتی، می‌خوام با تمام آخرین قلبم دوستت داشته باشم.
· · · ·
◂ گفتم که برایِ من، مرگ کشته شدن با دستای تو نیست. این سه حرف برای من توی نبودن تو خلاصه میشه. بعد از این که آخرین تیرت روی شقیقم نشست، به مغازه‌ی کوچیکم برو، گرد و خاک‌ها رو تمیز کن و یادت باشه حتماً نونِ لوبیای قرمز رو امتحان کنی. می‌دونم که دوستش نداری ولی می‌تونی طعمم رو فراموش کنی؟ تلخیِ مرگم رو چطور؟
· · · ·
Coming Soon... 🕹⛓
· · · ·
✦#No380
✦#Teaser
· · · ·
•
@THEBOYZfiction · · · · · · · •
