“یادت میاد شبی که با ذوق بلاخره بهم رسیدن تا خود صبح بیدار موندیم؟
شاید تو دیگه چیزی از این خسته ی تنها به یاد نداشته باشی ولی من صدای خنده هات،چشم هات، لحن شیرین حرف زدنت وقتی اسمم رو صدا میزدی به خاطر دارم.
زندگی من ،حالا که رفتی من چطور تنهایی تو این سایه ها دووم بیارم؟
ماه بدون خورشید چطور شب رو روشن کنه؟”
Nyctophila
شاید تو دیگه چیزی از این خسته ی تنها به یاد نداشته باشی ولی من صدای خنده هات،چشم هات، لحن شیرین حرف زدنت وقتی اسمم رو صدا میزدی به خاطر دارم.
زندگی من ،حالا که رفتی من چطور تنهایی تو این سایه ها دووم بیارم؟
ماه بدون خورشید چطور شب رو روشن کنه؟”
Nyctophila