Postlar filtri


این گریه دیگه برای فروپاشی و خالی بودن نیست، برای گذرها و گذشتن‌ها و مرورهاست.


پس کی دور، دورِ من می‌شه؟
گاهی احساس می‌کنم اشتباهات گذشته‌م شدن یه سقف شیشه‌ای ضخیم، که هیچ وقت شکسته نمی‌شه.


نه که عاشق خواننده‌ش باشم، حس و حال آهنگش زده احساساتم رو زیر و رو کرده.


کتاب
An Introduction to Substructural Logic, Greg Restall

هم خوبه، ولی من با ادبیاتش در حال حاضر کنار نمیام.




به سختی یه کتاب پیدا کردم که عین آدم منطق زیرساختاری رو توضیح بده. الان هم دارم دلایل این که چرا یه زیرمجموعه‌ای از قواعد ساختاری منطق رو حذف کنیم ممکنه به یه سری نتایج خوب منجر شه و به سری مفاهیم بهتر مدل شن.


یعنی بلژیکی‌ها از کروات‌ها هم بدشانس‌ترن :))

یه گلشون آفساید بود یکی دیگه هم به خاطر برخورد مویی توپ با دست بازیکن بلژیک مردود شد :))

آپدیت: بلژیک یک هیچ به اسلواکی باخت.


ولی خب این دونفر تا الان که هر چی موقعیت داشتن رو خراب کردن.

انتظار نداشتم اسلواکی این قدر خوب بازی کنه.


می‌دونستم لوکاکو و دی‌بروینه توی تیم ملی بلژیک توپ می‌زنن، زودتر بازی‌های بلژیک رو می‌گذاشتم توی لیستم :))


اگر (مثل من) وقتی جواب درست مسائل رو درنمی‌یابید، والدین درونتون میان و حسابی مجازاتتون می‌کنن و می‌گن خب حالا فلان مرحله از زندگیت چی می‌شه و تو که همه‌ش بلد بودی چرا الان بلد نیستی و فلان، و به دلداری هیچ کس هم گوش‌تون بدهکار نیست، این مقاله رو بخونید شاید کمکتون کنه.




در حال خوندن یه کتاب از یونگم، و هر بار می‌رم سراغش احساس می‌کنم می‌رم صاف می‌شینم پای منبر یونگ، مغزم رو می‌دم دستش :))


ترم آخر ارشدم ولی شاید باورتون نشه، زندگیم توی کنکور گیر کرده. دورانی که بین روز عادی و روز تعطیلش هیچ فرقی نبود و هر دقیقه از بیداری رو می‌بایست صرف درس می‌کردی. باعث شده نسبت به تعطیلی بی‌تفاوت شم. هنوز تعطیلی‌ها رو به چشم «فرصت جبران برای درس» ببینم. مثلا امروز رو باید استراحت می‌کردم و نقاشی تمرین می‌کردم، ولی تقویم برام مهم نیست و هر روزی باشه، اگر توی خونه یا محلی که بهش می‌گم خونه، باشم، باید فکرم توی درس باشه یا به خاطر درس نخوندن خودم رو تنبیه کنم.

هعی.






هر چی استانداردهای دوگانه کمتر، حرف‌هامون حساب‌تر و بجاتر، رقت‌انگیز به نظر اومدنمون هم کمتر و آزاد‌تر و قوی‌تر بودنمون، بیشتر.


تعویضی‌های بلند و باریک هلند موثرتر از لهستان بودن. هلند ۲، لهستان ۱.

+ دروازه‌بان هلندی‌ها هم خوب بود کارش.


سرمربی‌ها هر چی قدبلند و باریک تو تیم هست دارن می‌فرستن تو زمین، بلکه از یه گوشه‌ای یا از تو هوا گل بزنن:))


هلند زودتر از لهستان دست از خراب‌کردن مرحله آخر کشید؛ در نتیجه گل دوم رو زد.


فقط نیم ساعت اول بازی رو از دست دادم (کل گل‌ها هم همون موقع زده شده).

بابا این چه وضعشه، طرفین هی یه موقعیت خوب رو شروع می‌کنن به ساختن ولی اون پاس آخر رو خراب می‌کنن، عه.

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

96

obunachilar
Kanal statistikasi