قسمت هفتم
مثلاً اگر پدر دیگر هیچ وقت مشروب مصرف نکند آیا مادر صد در صد اظهار رضایت خواهد کرد؟
اگر مادر میگوید که پدر همیشه شبها مست بوده. آیا مادر او را میشناسد اگر مست نباشد؟ آیا برای کودکان قابل تحمل خواهد بود. اینها واقعیت تلخ سیستم و عادت سیستم های کوچک به مشکلات سیستم میباشد. از اینرو درمان در یک سیستم نیاز به انرژی مضاعف و همکاری بیشتر از سیستم دارد.
سوالها میتوانند اینگونه باشند:
خانم x فکر میکنید اگر شوهر شما مست به خانه بر نگردد و با صدای بلند آواز نخواند و به شما نگوید عزیزم برای من از یخچال یک آبجو دیگر بیاور، و شما شروع به داد و بیداد میکنید تا دخترتان به کمکتان بیاید چون عادت کردید به پشتیبانی او، چون تنها از پس شوهرتان بر نمیاید؟ و او عصبانی میشود به شما و دخترتان حمله میکند و یک آبجو برمیدارد و به اطاقی دیگر میرود. شما با دختران مینشینید در مورد رفتار او بد میگویید و گریه میکنید. دخترتان روز بعد میگرن دارد و نمیتواند به مدرسه برود و...
همه این اتفاقها نخواهد افتاد. شما با این همه وقت اضافه و عدم توجه چه خواهید کرد؟ از دید شما توجه از کجا جلب خواهید کرد؟
سوالات اینگونه مراجع را با واقعیت که احتمال بروز آن برنامه ریزی میشود گاهی خارج از تصور است. به همین دلیل میبایست در آغاز افراد سیستم رو به طرق گوناگون آگاه کرد.
اینطور نیست که فکر میکنیم، همه میخواهند مشکلاتشان حل شود. بسیاری از افراد در بهترین شرایط درمان را قطع میکنند، چرا که بسیاری از انسانها به توجه منفی بیشتر پاسخ میدهند تا توجه مثبت.
به عنوان مثال اگر کسی با مشکلی میتواند همیشه در بین دوستان توجه جلب کند و یا صرفا بخاطر آن مشکل با کسانی آشنا شده، نمیتواند به یکباره مشکل را به کنار گذاشته، زیرا دیگر آن توجه را نخواهد داشت و هنگامی که افراد این را حس میکنند، از تراپی خارج میشوند و احساس میکنند که دوستانشان آنها را درک نمیکنند...
ما در ادامه کیس بالا میتوانیم به پدر با مشکب الکل بگویم:
تصور کنید که شما امشب به منزل برگشتید و همسرتان با دخترتان خانه را ترک کرده و با نامه ای شما را تهدید به طلاق میکنند ...؟ تا کنون به این فکر کرده اید؟
این گونه پرسشها میتواند افراد را در پرسپکتیو های متفاوت قرار داده تا مشکل خود و راه حل آنها را بررسی کنند و تنها به راه حل خود فکر نکنند، بلکه به همه جوانب
یا میتوانیم از دختر سوال کنیم.
اگر مثلا مادرت مریض شود و مجبور شود در بیمارستان بستری شود، به نظر تو رابطه تو و پدرت چگونه خواهد بود؟
اگر شما بشنوید که مشکل شما راه حلی ندارد و باید همینگونه ادامه دهید؟ چه فکری خواهید کرد؟
🔻پرسشهایی در مورد یک آینده فرضی
تصور کنید از این موقعیت ۵ سال گذشت و شما خانه را ترک خواهید کرد و مادرتان با پدرتان تنهاست. فکر میکنید آنوقت مادرتان هنوز با پدرتان مشکل خواهد داشت؟
🔻 پرسش هایی در زمینه پیش بینی در آینده (T.E.Ankil)
تصور کنید یک سال گذشت از این جلسه ما و مشکل شما کاملا حل شد. فکر میکنید که زندگی شما چگونه است؟ چه کسی از چه چیزی از همه بیشتر خوشحال است؟
چه چیزی از همه بیشتر در این یکسال به شما کمک کرد که این موقعیت را بدست بیاورید؟ با کمتر شدن مشکلات چه چیزی جانشین آن شد؟
🔻 پرسش در مورد یک گذشته فرضی
- اگر دختر شما هیچوقت به شما کمک نمیکرد آیا این مشکل هنوز وجود میداشت؟
- فکر میکنید اگر یک پسر داشتید، مشکل شما متفاوت بود؟ برخورد همسرتان با مشکل و تنبیه فیزیکی متفاوت بود؟
خانم x شما گفتید شوهرتان هیچ وقت شما را دوست نداشت.
اگر بفهمید شوهر شما فقط نمیتواند احساسش را بیان کند چون خودش فرزند خانواده الکلی بوده و فیزیکی تنبیه شده، حتی شما را بیشتر از آنچه که فکر میکنید دوست دارد! آیا چیزی در احساس شما تغییر میکرد؟
🔻 پرسشهایی در مورد توانایی ها و مهارت های سیستم در حل مشکل
- چه زمانهایی این مشکل را نداشتید؟
- چگونه ممکن شد که در آن زمان مشکلی نباشد؟
- چگونه در اوایل به این موضوع نگاه کردید ، که آنرا مشکل تلقی نمیکردید؟
- دیگران و چه کسانی نقش مهمی در آید بینش شما داشتند، که مشکلات را متفاوت تر میدیدید؟
- میتوانید کاری کنید، که مثل گذشته مشکلات را متفاوت تر تعریف کنید؟
- چه چیزی نیاز دارید که تعریف شما از این مشکل تغییر کند؟
به زمانهای خوبه رابطه فکر کنید، چه چیزی امروز دوست دارید آنطور شود؟
🔻پرسشهایی در مورد بدتر شدن اوضاع
- به نظر شما چه اتفاقی باید بیفتد که مشکل شما حادتر شود؟
- چه کاری من میتوانم انجام دهم تا مشکل شما حل نشود؟
- چطور میتوانید از نظر روانی خود را بدبخت تصور کنید؟
- چگونه میتوانید شوهرتان را بیشتر مصرف کردن کمک کنید؟
- سوال از دختر ؛ به نظر شما مادر شما چه چیزی نیاز دارد تا کاملا احساس بدبختی کند.
ادامه دارد...
م. ستودگان 💫
@thinpluswithus
۷
مثلاً اگر پدر دیگر هیچ وقت مشروب مصرف نکند آیا مادر صد در صد اظهار رضایت خواهد کرد؟
اگر مادر میگوید که پدر همیشه شبها مست بوده. آیا مادر او را میشناسد اگر مست نباشد؟ آیا برای کودکان قابل تحمل خواهد بود. اینها واقعیت تلخ سیستم و عادت سیستم های کوچک به مشکلات سیستم میباشد. از اینرو درمان در یک سیستم نیاز به انرژی مضاعف و همکاری بیشتر از سیستم دارد.
سوالها میتوانند اینگونه باشند:
خانم x فکر میکنید اگر شوهر شما مست به خانه بر نگردد و با صدای بلند آواز نخواند و به شما نگوید عزیزم برای من از یخچال یک آبجو دیگر بیاور، و شما شروع به داد و بیداد میکنید تا دخترتان به کمکتان بیاید چون عادت کردید به پشتیبانی او، چون تنها از پس شوهرتان بر نمیاید؟ و او عصبانی میشود به شما و دخترتان حمله میکند و یک آبجو برمیدارد و به اطاقی دیگر میرود. شما با دختران مینشینید در مورد رفتار او بد میگویید و گریه میکنید. دخترتان روز بعد میگرن دارد و نمیتواند به مدرسه برود و...
همه این اتفاقها نخواهد افتاد. شما با این همه وقت اضافه و عدم توجه چه خواهید کرد؟ از دید شما توجه از کجا جلب خواهید کرد؟
سوالات اینگونه مراجع را با واقعیت که احتمال بروز آن برنامه ریزی میشود گاهی خارج از تصور است. به همین دلیل میبایست در آغاز افراد سیستم رو به طرق گوناگون آگاه کرد.
اینطور نیست که فکر میکنیم، همه میخواهند مشکلاتشان حل شود. بسیاری از افراد در بهترین شرایط درمان را قطع میکنند، چرا که بسیاری از انسانها به توجه منفی بیشتر پاسخ میدهند تا توجه مثبت.
به عنوان مثال اگر کسی با مشکلی میتواند همیشه در بین دوستان توجه جلب کند و یا صرفا بخاطر آن مشکل با کسانی آشنا شده، نمیتواند به یکباره مشکل را به کنار گذاشته، زیرا دیگر آن توجه را نخواهد داشت و هنگامی که افراد این را حس میکنند، از تراپی خارج میشوند و احساس میکنند که دوستانشان آنها را درک نمیکنند...
ما در ادامه کیس بالا میتوانیم به پدر با مشکب الکل بگویم:
تصور کنید که شما امشب به منزل برگشتید و همسرتان با دخترتان خانه را ترک کرده و با نامه ای شما را تهدید به طلاق میکنند ...؟ تا کنون به این فکر کرده اید؟
این گونه پرسشها میتواند افراد را در پرسپکتیو های متفاوت قرار داده تا مشکل خود و راه حل آنها را بررسی کنند و تنها به راه حل خود فکر نکنند، بلکه به همه جوانب
یا میتوانیم از دختر سوال کنیم.
اگر مثلا مادرت مریض شود و مجبور شود در بیمارستان بستری شود، به نظر تو رابطه تو و پدرت چگونه خواهد بود؟
اگر شما بشنوید که مشکل شما راه حلی ندارد و باید همینگونه ادامه دهید؟ چه فکری خواهید کرد؟
🔻پرسشهایی در مورد یک آینده فرضی
تصور کنید از این موقعیت ۵ سال گذشت و شما خانه را ترک خواهید کرد و مادرتان با پدرتان تنهاست. فکر میکنید آنوقت مادرتان هنوز با پدرتان مشکل خواهد داشت؟
🔻 پرسش هایی در زمینه پیش بینی در آینده (T.E.Ankil)
تصور کنید یک سال گذشت از این جلسه ما و مشکل شما کاملا حل شد. فکر میکنید که زندگی شما چگونه است؟ چه کسی از چه چیزی از همه بیشتر خوشحال است؟
چه چیزی از همه بیشتر در این یکسال به شما کمک کرد که این موقعیت را بدست بیاورید؟ با کمتر شدن مشکلات چه چیزی جانشین آن شد؟
🔻 پرسش در مورد یک گذشته فرضی
- اگر دختر شما هیچوقت به شما کمک نمیکرد آیا این مشکل هنوز وجود میداشت؟
- فکر میکنید اگر یک پسر داشتید، مشکل شما متفاوت بود؟ برخورد همسرتان با مشکل و تنبیه فیزیکی متفاوت بود؟
خانم x شما گفتید شوهرتان هیچ وقت شما را دوست نداشت.
اگر بفهمید شوهر شما فقط نمیتواند احساسش را بیان کند چون خودش فرزند خانواده الکلی بوده و فیزیکی تنبیه شده، حتی شما را بیشتر از آنچه که فکر میکنید دوست دارد! آیا چیزی در احساس شما تغییر میکرد؟
🔻 پرسشهایی در مورد توانایی ها و مهارت های سیستم در حل مشکل
- چه زمانهایی این مشکل را نداشتید؟
- چگونه ممکن شد که در آن زمان مشکلی نباشد؟
- چگونه در اوایل به این موضوع نگاه کردید ، که آنرا مشکل تلقی نمیکردید؟
- دیگران و چه کسانی نقش مهمی در آید بینش شما داشتند، که مشکلات را متفاوت تر میدیدید؟
- میتوانید کاری کنید، که مثل گذشته مشکلات را متفاوت تر تعریف کنید؟
- چه چیزی نیاز دارید که تعریف شما از این مشکل تغییر کند؟
به زمانهای خوبه رابطه فکر کنید، چه چیزی امروز دوست دارید آنطور شود؟
🔻پرسشهایی در مورد بدتر شدن اوضاع
- به نظر شما چه اتفاقی باید بیفتد که مشکل شما حادتر شود؟
- چه کاری من میتوانم انجام دهم تا مشکل شما حل نشود؟
- چطور میتوانید از نظر روانی خود را بدبخت تصور کنید؟
- چگونه میتوانید شوهرتان را بیشتر مصرف کردن کمک کنید؟
- سوال از دختر ؛ به نظر شما مادر شما چه چیزی نیاز دارد تا کاملا احساس بدبختی کند.
ادامه دارد...
م. ستودگان 💫
@thinpluswithus
۷