haru dan repost
پرنده ی کوچک علاقه ام را میفرستم
برای پرواز در روزنه ی چین های ظریف دامنت
برای سر کشیدن به رنگ های سرازیر از خط دوخت هایش
پرنده ی کوچکم مست عطر گلاویز شده به یقه ی پیراهنت شده
مستِ همان عطر تلخِ به ارث رفته از سلیقه ی پدرت
باز بوی قهوه و سیگار عصرانه ات
میکوبد خود را به در و دیوار اتاق
شاد و سرکشانه برای کاوش های کوچک در مشام آدمی
تو روح دلبری ات را با کوکی های شکلاتی ات تلفیق میکنی
اگر نه
این طعم خوش از کدام بهشت به سرقت رفته میشود؟
در صبحی که هنوز خورشیدش پیچیده لای ملافه هاست
بر بوم سفید کنار پنجره قلم میرقصانی
گیره ی نامه ای که کبوترم آورده بود
جا خوشش کردی به پس زمینه ی خاکستری ژاکتت
تو همان خرامان قدمی که به ایوان میروی
و باران سر میخورد بر تره ی لخت گیسویش
تو همان مادر گربه های خفته ی زیر تختی
که کبوترم عاشق شمایل نیکویش شده
تو همان یاس سفید خوشبویی
که راه خانه اش
تمام محتوای ذهن پستچی ام شده ..
_برای ویک دوست داشتنی