Hidden Chat dan repost
دبستان که می رفتیم شوق دبیرستان رو داشتیم، دبیرستانی شدیم به فکر دانشگاه بودیم، دانشگاه رفتیم استرس پیداکردن کار رو داشتیم، می دونی ما فقط داشتیم از زمان حالمون فرار می کردیم، از هیچ کدوم اونجوری که باید لذت نبردیم. آینده نگری خوب بود؛
ولی مافقط به فکر آینده بودیم.
آینده ای که قبل رسیدن طلای ناب بود، بعد رسیدن یک هیچ و کلی حسرت روز های رفته.
ولی مافقط به فکر آینده بودیم.
آینده ای که قبل رسیدن طلای ناب بود، بعد رسیدن یک هیچ و کلی حسرت روز های رفته.