Hidden Chat dan repost
میشه ادامه اینو من بنویسم؟
پسر نوازنده به دستاش سرعت میده و موزیک به اوج خودش میرسه. تو هنوز به فنجون سفید رنگ روی میز زل زدی و آیلین تقریبا به ته سیگارش رسیده.
پسر پیانیست آهنگ رو توی یک ضرب تموم میکنه و همون موقع آیلین سرشو از روی بازوت برمیداره توام نگاهتو از فنجون میگیری و به آیلین میدی.
سیگارشو خاموش میکنه و دورش میندازه. تو ازش میپرسی : خوبی؟ و آیلین جواب میده : از این بهتر؟ از پاکتش یکی دیگه بیرون میاره و لای لباش میذاره و روشنش میکنه.
تو هنوز به حرکاتش خیره شدی.
آیلین دود سیگارشو آهسته بیرون میده و به طرفت برمیگرده. همون موقع پسر نوازنده دوباره شروع به نواختن میکنه این بار آروم تر و عاشقانه تر. تو توی چشمای آیلین گم شدی و آیلین توی چشمای تو.
یکم نزدیکش میشی و سیگار رو از بین لباش بیرون میاری و زمزمه میکنی : بین اون لبا، جای لبای منه نه این سیگار لعنتی!
بعدش نزدیکتر میشی و روی لبهاشو آروم و طولانی میبوسی.
قلب خودم اومد تو دهنم با نوشتنش😭🤍
پسر نوازنده به دستاش سرعت میده و موزیک به اوج خودش میرسه. تو هنوز به فنجون سفید رنگ روی میز زل زدی و آیلین تقریبا به ته سیگارش رسیده.
پسر پیانیست آهنگ رو توی یک ضرب تموم میکنه و همون موقع آیلین سرشو از روی بازوت برمیداره توام نگاهتو از فنجون میگیری و به آیلین میدی.
سیگارشو خاموش میکنه و دورش میندازه. تو ازش میپرسی : خوبی؟ و آیلین جواب میده : از این بهتر؟ از پاکتش یکی دیگه بیرون میاره و لای لباش میذاره و روشنش میکنه.
تو هنوز به حرکاتش خیره شدی.
آیلین دود سیگارشو آهسته بیرون میده و به طرفت برمیگرده. همون موقع پسر نوازنده دوباره شروع به نواختن میکنه این بار آروم تر و عاشقانه تر. تو توی چشمای آیلین گم شدی و آیلین توی چشمای تو.
یکم نزدیکش میشی و سیگار رو از بین لباش بیرون میاری و زمزمه میکنی : بین اون لبا، جای لبای منه نه این سیگار لعنتی!
بعدش نزدیکتر میشی و روی لبهاشو آروم و طولانی میبوسی.
قلب خودم اومد تو دهنم با نوشتنش😭🤍