وقتی دوريم، همه چيز يه جور ديگه ست! نميشه رفت تا دمِ درِ خونش، ديدش و برگشت. نميشه قرارِ صبحونه فردا رو گذاشت! نميشه گفت فردا ميايی بريم تا بازار؟! نميشه رفت.. نميشه! وقتی دوريم، یه چيزای معمولی ديگه اونقدر رويايی ميشن كه يهو فكر می كنی وقتی نزديك بود خيلی خوب بود! معمولی نبود.
-صابر اَبَر
-صابر اَبَر