یین و یانگ🦋
چینی ها در واقع هستی رو متشکل از دو قطب می دانند.
قطب مثبت و قطب منفی.
قطب سرد و قطب گرم.
زن و مرد.
شب و روز.
نرمی و سفتی.
تابستان و زمستان.
تمام چیزهایی که در تقابل با همدیگه هستن.
منظور خوب و بد بودنشون نیست.
مثلا سفید خوبه سیاه بد.
نه یک تقابل اینجا مورد نظره.
این ها رو میگن یین و یانگ.
در این تقسیم بندی یین زنه، ینگ مرد.
یین سیاهه، ینگ سفید.
یین تاریکه، ینگ روشنه.
یین سکون و عدم تحرکه، ینگ حرکت و جنب و جوشه.
یین انقباضه، ینگ انبساطه.
یین نرمیه، ینگ سختی.
یین مایعاته، ینگ جامدات.
یین زمستونه، ینگ تابستون.
یین سرماست، ینگ گرما.
یین شماله، ینگ جنوبه.
یین خوابه، ینگ بیداری.
که بعدا توضیح میدم که این تقسیم بندی ها چقدر به درد ما میخوره و چقدر کاربرد دارن.
مثلا اگه یک بچه ای مشکل بیش فعالی داره میگن این بچه ینگش زیاده.
و برای اینکه به یک تعادلی برسه میان یین این بچه رو زیاد می کنن.
مثلا: از رنگ ها، و یا عناصر یین
(مثلا: رنگ های سرمه ای تیره، مشکی، یا عنصر آب) در اتاق این بچه استفاده میکنن تا عنصر یین زیاد بشه.
(یا از یک سری نمادها استفاده می کنن، مثلا: گردن بندی از صدف های حلزون به گردنش آویزان می کنند یا براش لاک پشت می خرند. یا از غذاهای یین مثلا یک سری غذاهای گیاهی استفاده
می کنند.) طب سنتی چینی و بقیه سیستم هایی که بر اساس یین و ینگ هستند همین جوری کار می کنند.
اونا میخوان بدونن از بین یین و ینگ، کدوم یکی در فرد زیاد شده تا بر اون اساس بتوانند یین و ینگ رو به تعادل برسانند و فرد بهبود پیدا کنه.
نقاطی که داخل این شکل هستند به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می خواهد تموم بشه در درونش ینگ رو داره و وقتی هم که ینگ می خواهد به حداکثر خودش برسه، در درونش یین رو داره، یعنی وقتی یکی تموم میشه، اون یکی در درونش رشد می کنه و دوباره این چرخه ادامه پیدا می کنه، مثل شب و روز.
چند نکته در مورد یین و ینگ:
هیچ چیزی کامل یین یا کامل ینگ نیست. مثلا آب سرد در مقابل آب جوش یینه ولی در مقابل یخ ینگه.
یین و ینگ کاملا به هم وابسته اند و هیچ کدومشون بدون اون یکی
نمی تونن وجود داشته باشن.
نور بدون تاریکی معنی نداره.
یین و ینگ می تونن خودشون تقسیم بشن به یین و ینگ.
مثلا: گرم در برابر سرد ینگ است ولی گرم خود تقسیم می شود به سوزان (ینگ) و ولرم (یین) و سرد خود تقسیم می شود به خنک (ینگ) و بسیار سرد (یین).
📚
چینی ها در واقع هستی رو متشکل از دو قطب می دانند.
قطب مثبت و قطب منفی.
قطب سرد و قطب گرم.
زن و مرد.
شب و روز.
نرمی و سفتی.
تابستان و زمستان.
تمام چیزهایی که در تقابل با همدیگه هستن.
منظور خوب و بد بودنشون نیست.
مثلا سفید خوبه سیاه بد.
نه یک تقابل اینجا مورد نظره.
این ها رو میگن یین و یانگ.
در این تقسیم بندی یین زنه، ینگ مرد.
یین سیاهه، ینگ سفید.
یین تاریکه، ینگ روشنه.
یین سکون و عدم تحرکه، ینگ حرکت و جنب و جوشه.
یین انقباضه، ینگ انبساطه.
یین نرمیه، ینگ سختی.
یین مایعاته، ینگ جامدات.
یین زمستونه، ینگ تابستون.
یین سرماست، ینگ گرما.
یین شماله، ینگ جنوبه.
یین خوابه، ینگ بیداری.
که بعدا توضیح میدم که این تقسیم بندی ها چقدر به درد ما میخوره و چقدر کاربرد دارن.
مثلا اگه یک بچه ای مشکل بیش فعالی داره میگن این بچه ینگش زیاده.
و برای اینکه به یک تعادلی برسه میان یین این بچه رو زیاد می کنن.
مثلا: از رنگ ها، و یا عناصر یین
(مثلا: رنگ های سرمه ای تیره، مشکی، یا عنصر آب) در اتاق این بچه استفاده میکنن تا عنصر یین زیاد بشه.
(یا از یک سری نمادها استفاده می کنن، مثلا: گردن بندی از صدف های حلزون به گردنش آویزان می کنند یا براش لاک پشت می خرند. یا از غذاهای یین مثلا یک سری غذاهای گیاهی استفاده
می کنند.) طب سنتی چینی و بقیه سیستم هایی که بر اساس یین و ینگ هستند همین جوری کار می کنند.
اونا میخوان بدونن از بین یین و ینگ، کدوم یکی در فرد زیاد شده تا بر اون اساس بتوانند یین و ینگ رو به تعادل برسانند و فرد بهبود پیدا کنه.
نقاطی که داخل این شکل هستند به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می خواهد تموم بشه در درونش ینگ رو داره و وقتی هم که ینگ می خواهد به حداکثر خودش برسه، در درونش یین رو داره، یعنی وقتی یکی تموم میشه، اون یکی در درونش رشد می کنه و دوباره این چرخه ادامه پیدا می کنه، مثل شب و روز.
چند نکته در مورد یین و ینگ:
هیچ چیزی کامل یین یا کامل ینگ نیست. مثلا آب سرد در مقابل آب جوش یینه ولی در مقابل یخ ینگه.
یین و ینگ کاملا به هم وابسته اند و هیچ کدومشون بدون اون یکی
نمی تونن وجود داشته باشن.
نور بدون تاریکی معنی نداره.
یین و ینگ می تونن خودشون تقسیم بشن به یین و ینگ.
مثلا: گرم در برابر سرد ینگ است ولی گرم خود تقسیم می شود به سوزان (ینگ) و ولرم (یین) و سرد خود تقسیم می شود به خنک (ینگ) و بسیار سرد (یین).
📚