بنرای عشق یهویی dan repost
با اشک و آه سحرناز پارچه رو به طرف خانوم جون گرفتم که فورا از دستم کشید و رو به خانمای فامیل بالا گرفت:
_ چشم خاندان روشن، عروسم دوشیزه بود اینم مدرک😳
https://t.me/joinchat/AAAAAFKPXSQAxBhXmmjUcQ
#شب_حجله_ی_دختر_ارباب 💦👆
_ چشم خاندان روشن، عروسم دوشیزه بود اینم مدرک😳
https://t.me/joinchat/AAAAAFKPXSQAxBhXmmjUcQ
#شب_حجله_ی_دختر_ارباب 💦👆