زخمِ سر بازی که همه بر روی آن زهر میریختند را مرهم شدی، التیام بخشیدی و تسکین دادی؛
زمانی که بیمارت را تنها گذاشتی این زخم دوباره باز شد و این بار سراسرِ وجودم را فرا گرفت!
مشکل اینجاست که هیچ پزشکی جز تو پادزهرِ آن نمی داند و این زخم جانِ این بیمار را آرام آرام میگیرد.. ولی آخر مگر پزشکان سوگندِ وفاداری یاد نکرده بودند؟!:)