Месе̸. dan repost
_"عشق افسانهای من برگشته بود؛ اما من رو نمیشناخت.
مثل من دلتنگ نبود، بیقرار نبود، عاشق بود؛ اما عشق من نبود، چشمهاش برق میزد اما نه برای من..
چشمهای من دلتنگ بود اما نگاه اون غریبه بود
اون لحظه بود که از خودم پرسیدم، تو همون کسی هستی که برای دیدنت پرواز کردن رو یاد گرفتم؟!
و دلم جواب داد، من در نگاه اول عاشق پسری شدم که توی سال ۲۰۱۰ وقتی میخندید چشمهاش برق میزد و حالا من دوباره برق توی چشمهاشو ۱۹۴۴ دیدم..
ما تو یک روز آفتابی دوباره هم رو ملاقات کردیم
داستان من و تو دوباره شروع شد و لحظات با تو بودن قرار بود دوباره شکل بگیره.
بنظرت دل بیچارهی من طاقتش رو داره؟!
جونگکوکیِ من صدام رو میشنوی؟!
حالا من اینجام.. دنیام بدون تو تاریک بود، پس دوباره برامرنگش کن.."
مثل من دلتنگ نبود، بیقرار نبود، عاشق بود؛ اما عشق من نبود، چشمهاش برق میزد اما نه برای من..
چشمهای من دلتنگ بود اما نگاه اون غریبه بود
اون لحظه بود که از خودم پرسیدم، تو همون کسی هستی که برای دیدنت پرواز کردن رو یاد گرفتم؟!
و دلم جواب داد، من در نگاه اول عاشق پسری شدم که توی سال ۲۰۱۰ وقتی میخندید چشمهاش برق میزد و حالا من دوباره برق توی چشمهاشو ۱۹۴۴ دیدم..
ما تو یک روز آفتابی دوباره هم رو ملاقات کردیم
داستان من و تو دوباره شروع شد و لحظات با تو بودن قرار بود دوباره شکل بگیره.
بنظرت دل بیچارهی من طاقتش رو داره؟!
جونگکوکیِ من صدام رو میشنوی؟!
حالا من اینجام.. دنیام بدون تو تاریک بود، پس دوباره برامرنگش کن.."