♦️دفترچه خاطرات ۹صفحهای تانیا
تانیا ساویچوا یک کودک روس خاطرهنگار بود که هنگام محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم جان سپرد. دفترچه خاطرات بهجای مانده از او کوتاه، اما بسیار تکاندهنده است.
در موزه تاریخِ لنینگرادِ سنتپطرزبورگ، چند برگ از دفترچه یادداشت او، جا مانده از محاصره هشتصدروزه لنینگراد وجود دارد. تانیا ساویچوا، آن روزها یکبار دفترچه خاطراتش را به قصد گرم کردن اجاق خانه میسوزاند. بار دوم که شروع به نوشتن میکند تنها به ثبت تاریخ مرگ تدریجی خانوادهاش میپردازد؛ یک دفترچه خاطرات ۹صفحهای:
ژنیا [خواهرش] مرد. دوازده و نیم شب، ۲۸ دسامبر ۱۹۴۱
مامان بزرگ مرد. سه بعد از ظهر، بیستوپنج ژانویه ۱۹۴۲
لِکا [برادرش] مرد. پنج صبح ۱۷ مارس ۱۹۴۲
دایی واسیا مرد. دو بعد از نیمهشب، ۱۳ آوریل ۱۹۴۲
دایی لِشا مرد. چهار بعد از ظهر، ۱۰ می۱۹۴۲
مامان. هفتونیم صبح، ۱۳ می۱۹۴۲
خانواده ساویچوا مُردند.
همه مُردند.
فقط تانیا مانده.
تانیا یکسال بعد و پس از رفع حصر شهر، در یتیمخانهای جان میسپارد. گفته میشود دفترچه خاطرات او یکی از اسنادی است که در دادگاه نورنبرگ به قضات ارایه شد.
از سعید اصغرزاده
@Zhiruss
تانیا ساویچوا یک کودک روس خاطرهنگار بود که هنگام محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم جان سپرد. دفترچه خاطرات بهجای مانده از او کوتاه، اما بسیار تکاندهنده است.
در موزه تاریخِ لنینگرادِ سنتپطرزبورگ، چند برگ از دفترچه یادداشت او، جا مانده از محاصره هشتصدروزه لنینگراد وجود دارد. تانیا ساویچوا، آن روزها یکبار دفترچه خاطراتش را به قصد گرم کردن اجاق خانه میسوزاند. بار دوم که شروع به نوشتن میکند تنها به ثبت تاریخ مرگ تدریجی خانوادهاش میپردازد؛ یک دفترچه خاطرات ۹صفحهای:
ژنیا [خواهرش] مرد. دوازده و نیم شب، ۲۸ دسامبر ۱۹۴۱
مامان بزرگ مرد. سه بعد از ظهر، بیستوپنج ژانویه ۱۹۴۲
لِکا [برادرش] مرد. پنج صبح ۱۷ مارس ۱۹۴۲
دایی واسیا مرد. دو بعد از نیمهشب، ۱۳ آوریل ۱۹۴۲
دایی لِشا مرد. چهار بعد از ظهر، ۱۰ می۱۹۴۲
مامان. هفتونیم صبح، ۱۳ می۱۹۴۲
خانواده ساویچوا مُردند.
همه مُردند.
فقط تانیا مانده.
تانیا یکسال بعد و پس از رفع حصر شهر، در یتیمخانهای جان میسپارد. گفته میشود دفترچه خاطرات او یکی از اسنادی است که در دادگاه نورنبرگ به قضات ارایه شد.
از سعید اصغرزاده
@Zhiruss