به نوشته ی هردوت، مراسم کفن و دفن مغ ها با سایر مادها و پارس ها متفاوت بوده است. مادها و پارس ها عموماً پیکر مردگان خود را پس از پوشیدن بدن با موم به خاک می سپردند.در مقابل، مغ ها اجساد مردگان را رها می کردند تا به وسیله ی لاشخورها و سگها خورده شوند. این رسم کفن و دفن عجیب، از این باور ریشه می گرفت که آلوده کردن زمین یا سایر محیط های طبیعی با جسد فاسد شده گناهی بزرگ است. بنابراین مغها فقط پس از آنکه گوشت مردگانشان توسط حیوانات وحشی خورده می شد، استخوانهای آنها را دفن می کردند. هردوت در کتاب تاریخها روایت می کند که برخلاف کاهنان مصری که هیچ موجود زنده ای را جز برای قربانی نمی کشند، مغها سگ و انسان را با دستان خود می کشند، بلکه برای این کار اهمیت ویژه ای نیز قائل اند. مورچگان، مارها، حیوانات، و پرندگان هیچ فرقی نمی کند، آنها همگی را بدون تبعیض به قتل می رسانند. این گفته ی هردوت، قضایا را بیش از حد ساده می کند، زیرا مغ ها دارای طبقه بندی گسترده ای بودند که در آن بعضی حیوانات مهربان قلمداد می شدند و شایسته ی برخورد مهربانانه بودند. علاوه بر آیینهای پاکیزگی، مغ ها به دلیل حذف ازدواج با محارم نیز بدنام بودند. گزانتوس لیدیایی، نخستین مورخ غربی است که این موضوع را گزارش کرده است. معاصر معروف تر او، هردوت، این نکته را خاطر نشان می کند که ایرانیان پیش از دوران حکومت کمبوجیه ی دوم، با خویشاوندان نزدیک ازدواج نمی کردند. دین اصلی مغ ها مدافع نوعی شکل ابتدایی ثنویت و بر پرستش عناصر استوار بوده است. اجرای آیینهای پر طول و تفصیل به نیت دور کردن ارواح شریر گوناگون که عموماً با چیزهایی از قبیل عفونت، مرگ، و بیماری مرتبط بود نیز در مرام آنها جایگاه برجسته ای داشت. مغ ها به خاطر آنکه ادعا می کردند قدرت برقرار کردن ارتباط با دنیای ارواح را دارند، در سراسر دنیای باستان معروف بودند. آنها عقیده داشتند که جهان «آکنده از روح» است و عده ای از آنها حتی ادعا می کردند که می توانند ارواح خود را از پیکرهایشان جدا سازند و نگاهی به زندگی پس از مرگ بیفکنند. اما مغ ها استعداد ویژه ای نیز برای کسب دانش داشتند، و فیلسوفان یونانی، آنها را در زمره ی مردان فرهیختهی شرق به شمار می آوردند. مانند معادلهای ایرانی کاهن حکیم در بابل .
کورش جهانگشای ایرانی
نوشته : رضاضرغامی
https://t.me/AncientGnosticism
کورش جهانگشای ایرانی
نوشته : رضاضرغامی
https://t.me/AncientGnosticism