•ᴅᴀʀᴄʏ" Tb


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified



Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


چنلی پر از وانشات/سناریو🙊تصورات تو و بایست🥀تصورات متفاوت و متنوع💎با درخواست خودت سناریو مینویسه⌛️
@Darcy_Fic


بازم ازین گیفای #هاتو #سکسی میخای؟❌😈


Forward from: ابزارک ?
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
اروم رمز در رو میزنیو توی خونرو سرک میکشی ..
با دیدن چراغای خاموش متوجه شدی که هنوز تهیونگ از کمپانی نیومده .
کفشاتو در میاری و وارد خونه میشی ..
با کرختی به سمت اتاق خواب مشترکتون میری و انگشتاتو روی دیوار میکشی تا کلید برق رو پیدا کنی که با صدایی که از پشت سرت باعث میشه بترسی:
_ خوش گذشت بیبی گرلللللل؟
ترسیده برمیگردی که با قیافه خمار تهیونگ که نشون از مست بودنش میداد ، مواجه میشی .
یه قدم به عقب میری :
+ تهیونگ منو ترسوندی !
به سمتت میاد که صدا دار اب دهنتو قورت میدی:
_تا الان کدوم گوری بودی؟
+م..من .. خ..ب چیزه .. من .. رفته بودم خونه...
با کوبیده شدن لباش روی لبات ، حرفت نا تمام موند .
با ولع میبوسید و از پشت باسن تو پرت رو چنگ میگرفت و تورو به پایین تنه سفت شدش فشار میداد .❌
از لبهات جدا شد و همونطور که تورو کول میکرد گفت :
_ امشب جوری بفاکت🔞 بدم که دیگه هوس دیر اومدن به خونه ، سرت نرنه!!!


Forward from: ابزارک ?
ادیتایی توی این سطح از بایست میخای؟🙄😍
هر چقدر توی چنلا میگردی خیلی کم ازین ادیتای تکست دار گیر میاری؟☹
چارت توی این چنله❗️
زود جویین شو که از دستت میره🤪
⛔️⛔️


•چنلی میخای که توش وانشات ، سناریو ، چند شاتی ، فن فیکای خفن و هات از بایست تو بی تی اس بزاره؟🙊💧

•دوست داری خودتو با بایست "تصور"🔞 کنی؟

•از خوندن متنای تصوراتی با موضوعای شبیه به هم خسته شدی؟🙄😬

**زود جویین شو چنلشو تازه افتتاح کرده قراره از فردا کلی تصورات با ایده های بی نظیر و به درخواستای خودت بزاره تا باهاش داغ شی😍😈
فقط کافیه روی بایست رو لمس کنی😅


دستم رو روی گونش گذاشتم و نوازشگرانه گفتم :
+ مگه نمیگی من با همه هستم ؟
با اخم بهم خیره شده بود که دوباره ادامه دادم :
+ مگه نمیگی من همرو حال میدم الا تو ...
ساکت داشت به حرکاتم نگاه میکرد .
یه دستم رو روی سینش و دست دیگم رو دور گردنش گذاشتم ؛ روی پنجه پام ایستادم و بوسه کوچیکی روی گردنش زدم ...
لبخندی از سر رضایت زدم و با تکخند گفتم :
+ امشب میخام با تو باشم .. میخام امشب رو تختت باشم ...

چنل عاپ فیک بدبوی با ژانری متفاوت و ..از پسرای بی تی اس😈
اگه ادامشو مبخای جویین شو ادمین قراره فصل بعدشم بزاره😍❤
@Darcy_fic


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
با لحن کشیده که مشخص بود مسته گفت :
_ مگه صبح بهم پیشنهاد ندادی #باهام باشی؟
چند قدم عقب رفتم که خوردم به #دیوار ... دستشو دو طرفم به دیوار #چسبوند و کنار گوشم زمزمه کرد:
_ یه #هرزه کارش فقط عشقو حال به بقیس ... هوم؟
بوی الکل وحشتناکی که به صورتم میخور حالمو بد میکرد ؛ سرمو کج کردم و گفتم :
+ برو عقب .. تو #مستی
لبخندی زد و خمار گفت :
_ نه ولی تو باید مستم کنی ...
بعد از اتمام حرفش لباسم رو توی بدنم #پاره کرد ؛ با این حرکت ناگهانیش جیغ خفه ای کشیدم که گفت :
_ با این حالم فرداش بچه پس نندازی بشه بلای جونم بگی مال منه ...
با این حرفش دلم شکست اما توی یه حرکت ناگهانی هلش دادم که روی تخت افتاد .
پوزخندی زدم و همونطور که به سمتش میرفتم گفتم :
+ نترس کسی بلای جونت نمیشه .

7 last posts shown.

1

subscribers
Channel statistics