درسنامه اقتصاد


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


این درسنامه شامل موضوعات اقتصاد کلان، اقتصاد بین الملل، اقتصاد ایران، اقتصاد اسلامی و برنامه ریزی اقتصادی است.

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


اقتصاد: دانش دینی یا دانش سکولار !

🖌علیمراد شریفی
(هیئت علمی گروه اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان)
@Darsnameh_Eghtesad

از زمان تحصیل در دانشگاه و فراگیری مفاهیم فقهی همیشه با این پرسش روبرو بوده ام که آیا امکان پیدایش دانش اقتصاد "اسلامی" وجود دارد یا خیر؟ با کمال تاسف علیرغم گذشت تقریباً چهار دهه از همکاری حوزه و دانشگاه هنوز این پرسش به قوت خود باقی مانده است. مطالعاتی که در این زمینه نیز انجام گرفته است و آثاری که منتشر شده است، نشان از پیشرفتی ناچیز داشته است. طی دو هفته تعطیلات نوروزی 1397 و فراغت از قیل و قال دانشگاهی فرصتی دست داد تا به تامل در این پرسش ذهنی برگردم و با مواردی غیر قابل باور برخورد نموده ام که اندیشه ام را از اینکه اقتصاد دانشی سکولار است به کلی منصرف نمود به حدی که هم اکنون به این باور قطعی رسیده ام که اقتصاد ذاتاً دانشی "دینی" است و به ناچار باید به جای انگاره انسان اقتصادی (Homo economicus)، انگاره انسان دینی (Homo Religiosus) جایگزین شود تا راه بر ورود شریعت به نظریه های دانش اقتصاد و پیامد آن مدلسازی اقتصادی گشوده گردد. با کمال احترامی که برای تمامی همکاران گرامی داشته، دارم و خواهم داشت ولی بنظر من اگر اقتصاددانی بر این باور باشد که دین مبنای اقتصاد نیست، قطعاً درک صحیحی از اقتصاد نداشته و ندارد. در میان مطالعات و آثار گرانبهایی که در مجموعه ادبیات اقتصادی به آنها برخورد کرده ام، تاکنون سه شخصیت مهم علمی را یافته ام که یکی جامعه شناس اقتصادی و دو شخصیت دیگر اقتصاددان هستند که بیش از سایرین با شهامت و جسارت تمام براین موضوع صحه گذاشته اند. ورنر سومبارت (Werner Sombart) جامعه شناس اقتصادی مشهور آلمان، دوست و همکار ماکس وبر و استاد راهنمای پایان نامه دکترای اقتصاد واسیلی لئونتیف پدر مدل داده – ستانده بوده است که در سال 1911 اثر مشهور خود تحت عنوان "یهودیان و حیات اقتصادی مدرن" را منتشر نمود و انصافاً اهمیت و ضرورت شریعت در دانش اقتصاد را به جهانیان شناسانده است. از دو شخصیت اقتصادی دیگر، یکی در زمان معاصر بدرود حیات گفته است ولی دیگری خوشبختانه در قید حیات است. اولین شخصیت، دان پتینکین (Don Patinkin) مشهور است که استاد تمام دانشگاه اورشلیم بود و در سال 1995 بدرود حیات گفت. پتینکین در زمره طلاب دینی یهود بود که مطالعات گسترده ای در تلمود (متن مهم فقهی شریعت یهود) داشته است به طوری که به جرات می توان گفت اثر مشهورش (Money, Interest, and Prices) در 1965 بر مبنای آموزه های تلمود تکامل یافته است. دومین شخصیت علمی در زمان معاصر رابرت اَمّان (Robert J. Aumann) نوبلیست مشهور است که به خاطر گسترش کاربردهای نظریه بازی در اقتصاد، همراه با همکارش توماس شلینگ (Thomas Schelling) مشترکاً در 2005جایزه نوبل دریافت نموده است و استاد تمام دانشگاه اورشلیم و MIT است. وی در حال حاضر 87 سال دارد و آنطور که خود اظهار می کند از زمان دانشجویی تاکنون بطور منظم در هفته 12 ساعت یا بیشتر را به مطالعه و تامل در تلمود اختصاص داده است و هم اکنون نیز به نوه هایش تلمود آموزش می دهد. خوشبختانه فایل تصویری زیر سخنرانی بسیار مهم یک ساعت و نیمه وی در دانشگاه دولتی مسکو است که در سایت یوتیوب نیز در دسترس است و به آموزه های اقتصادی تلمود و اینکه چگونه شریعت می تواند راهنمای نظام اقتصادی باشد، پرداخته است. از جمله موارد مهم و جالب که در تلمود یافته است و آن را مورد تحلیل قرار می دهد شامل انگیزه ها (Incentives)، کنترل قیمتها و رقابت (Price control and competition)، انتخاب اجتماعی (Social choice)، کژ رفتاری (Moral hazard)، ریسک گریزی (Risk aversion) و توزیع منصفانه (Fair division) است. وی بیان می کند که تا به حال 26 مورد سند فقهی در مورد کژ رفتاری (Moral hazard) در تلمود یافته است. نکته شگفت دیگر در پژوهش های وی اینکه در مورد اثبات حکم فقهی توزیع منصفانه مطابق آنچه که در تلمود بیان شده است ناگزیر از بکارگیری نظریه بازی به روش هسته ای (Nucleolus game theory) شده است.
@Darsnameh_Eghtesad
T.me//Darsnameh_Eghtesad


شناسایی مقصر تلاطم اقتصادی
@Darsnameh_Eghtesad
🔸 تلاطمات اقتصادی ایران باعث شد سه رویکرد درخصوص شناسایی مقصر این آشفتگی شکل گیرد.

🔸 رویکرد نخست، عامل اصلی وضعیت کنونی اقتصاد را عملکرد ضعیف سیاست‌گذاران می‌داند و معتقد است، تغییر در ترکیب تیم اقتصادی باعث بهبود شرایط اقتصاد کلان خواهد شد.

🔸 گروه دوم ریشه اصلی این تلاطمات را شوک‌های سیاسی خارجی و محدودیت حوزه اجرایی در تصمیم‌گیری می‌دانند.

🔸 دسته سوم با تاکید بر اثرگذاری دو نظریه نخست، ریشه اصلی تلاطمات را خلأ تئوریک در سیاست‌گذاری می‌دانند.

🔸 تجربه نشان می‌دهد حتی در زمان نبود ریسک‌های سیاسی و وجود افراد برجسته در تیم اقتصادی، فقدان تئوری مشخص نزد سیاست‌گذار، باعث رفتار کج‌دار و مریز و بهره‌گیری از روش سعی و خطا در سیاست‌گذاری شده است. روندی که می‌توان در سیاست‌های ارزی هفته‌های اخیر به خوبی مشاهده کرد.

کانال درسنامه اقتصاد
@Darsnameh_Eghtesad

https://t.me/Darsnameh_Eghtesad




✅ قضای سیاسی در گذشته
✍ علی رضاقلی
@Darsnameh_Eghtesad
📌این پست کمی طولانی می شود، امیدوارم کمی حوصله کنید، تاریخی ست، نکات آموزشی زیادی دارد که از بیهقی و قابوسنامه که متون مربوط به هزار سال پیش است، نقل خواهم کرد.

📌 جاسوس انگلیسی، خانم لمبتون، که دانشمندی بود می گفت:

هر که میخواهد ایران و مشکلات امروزش را بفهمد باید نهادهای آن را حداقل از زمان سلجوقیان دنبال کند. (تاریخ ایران، جلد پنجم، ترجمه حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر 1371 ص 202).
📌 شما حتما می دانید که تاریخ ایران از غارت و خونریزی و ناامنی و بی قانونی و امثال اینها پر است.

در غارت ها هر چیز و هر اتفاق دیدنی و شنیدنی وجود دارد.

از جمله اینکه از کالاهای مطلوب برای غارت، دختران و زنان بودند و اضافه بر آن نیاز به بازار برده فروشان برای فروش که تا این اواخر هم وجود داشت.

مسئله ای که پیش می آمد این بود که زنان بسیار زیبا را چه می کنند؟

چون هم گران بودند و در عین حال خرید و فروش آن ها از نظر قیمت و آداب دانی مسئله داشت.

📌 زیبایی ترکان ختا و یغما زبانزد همه بود حتی در اشعار و متون عرفانی حافظ و سعدی هم شهره بودند.

سعدی در غزلی بی نهایت زیبا می گوید:

که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد
خطا بود که نبینند روی زیبا را

نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق نهی دلبران یغما را

📌 در قابوسنامه آمده که از نظر قیمت و زیبایی "دختران ختا و یغما" با "کنیزکان رومی" برابری می کردند.
مسئله گرانی این کنیزان از یک طرف و آداب دانی و تربیت و لطافت یک چنین متاعی مسئله ای دیگر بود.

راه حل نهادی آن زنان زیبا اینگونه پیدا شد.
📌 در تاریخ بیهقی داریم:

"مردی بود به نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک پروردی (یعنی این کنیزهای گران را می خرید و و آداب و رفتار لطیف درباری می آموخت) و نزدیک امیر نوح (نوح بن نصر سامانی) آوردی و با صله بازگشتی (انواع رانت ها و امتیازها را می گرفتند).
وقتی چند کنیزک آورده بود، امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. (نامه ای که او را بر فراز قانون قرار می داد و حکایت از ارتباط ناگسستنی او با دستگاه سیاسی می کرد).
📌 بیهقی در ادامه می گوید: "نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم (دادگستری نیشابور) برخواندند.

پس از اتمام بزرگداشت بولقاسم و بعد از اتمام جشن بیهقی می گوید:

از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم (ظاهرا رئیس دادگستری نیشابور) پوشیده گفت (درگوشی و در خفا) و وی مردی فراخ مزاح(خیلی شوخ طبع) بود:

 ای بوالقاسم یاد دار که قوّادی (جاکشی) به از قاضی گری است."

📌 در پایان دیدیم که بیهقی با این حرف قاضی بوالهیثم با لطافت و ظرافت هر چه تمام دستگاه قضا و شغل مبارک آنها را در دستگاه سیاسی که فساد سراپای آن را گرفته بود با قوّاد خانه یکی کرد.

دستگاه قضای سیاسی و تحت نفوذ قدرت های اقتصادی و مافیاها از این بهتر نمی شد.
***
📚 منبع: کانال علی رضاقلی (به نقل از تاریخ بیهقی، ابوالفضل بیهقی دبیر، به کوشش دکتر علی اکبر فیاض، نشر دانشگاه فردوسی، چاپ دوم صفحه ۴۵۸)
@Darsnameh_Eghtesad

👈با درسنامه اقتصاد همراه شوید
t.me/Darsnameh_Eghtesad


اگر سیاست های اقتصادی دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران توانست ۸ سال دوام آورد بدون شک بخش عمده ای از این سیاست را باید با نام آشنای " عالی نسب " عجین دانست . نامی که با هم با صنعت گره خورده است و هم با کارآفرینی.
@Darsnameh_Eghtesad
شاید برای بسیاری نام " عالی نسب" با محصولات سماور،اجاق گاز و علاالدین یکی باشد . اما در کنار این محصولات خانگی نام بنیانگذار آن یعنی " میر مصطفی عالی نسب " هم بیش از همه برای سیاست اقتصادی ایران پس از انقلاب آشناتر است.
میرمصطفی عالی‌نسب (۱۲۹۶ در تبریز - ۷ تیر ۱۳۸۴ در تهران) با آنکه اقتصاد آکادمیک نخوانده بود اما از طریق فعالیت صنعتی و تجارت و مهم تر از آن مطالعه توانسته بود به پیچ و خم های اقتصادی دست یابد و به نوعی فرضیه پردازی کند.در سال ۱۳۷۹ که از سوی دوستداران و برخی از اقتصاددانان برای او بزرگداشتی برگزار شد ، گفته شد او به خاطر تسلطی که بر زبان آلمانی داشت کتاب " کاپیتال " کارل مارکس را به زبان اصل آن یعنی آلمانی ، خوانده بود.نفوذ او بر سیاستمداران ایران اول انقلاب آنقدر جدی بود که می گویند زمانی که بنی صدر در جلسه ای که با حضور اعضای شورای انقلاب برگزار شده بود به فرضیه پردازی اقتصادی پرداخته بود ، شهید بهشتی گفته بود که تا زمانی که عالی نسب است ما به فرضیه های دیگران گوش نمی دهیم
در واقع عالی نسب این شخصیت را در کوران مبارزه با تولیدات خارجی و ارتقای کیفیت تولیدات داخلی بدست آورده بود . او در زمان ملی شدن صنعت نفت اولین ایرانی بود که به مبارزه با واردات والورهای انگلیسی پرداخته بود . در تاریخچه صنایع نفت و گاز عالی نسب آمده است ،" درسال ۱۳۲۹ شرکت تولیدی صنایع نفت و گاز عالی نسب توسط مرحوم استاد میر مصطفی عالی نسب با مأموریت تولید بخشی ازلوازم خانگی نفت سوز مورد نیاز خانواده های ایرانی تأسیس گردید. پیش از آن بازار لوازم خانگی ایران خصوصاً لوازم پخت مواد غذایی و تجهیزات گرمایشی کوچک عمدتاً در انحصار شرکتهای انگلیسی بود، که با تلاش ومدیریت کم نظیر بنیان گذار فقید ، شرکت موفق شد علی رغم محدودیت امکانات صنعتی در آن برهه ی تاریخی که مقارن بود با مبارزات ملی شدن صنعت نفت،رقابت سخت وچالشهای ایجاد شده توسط شرکتهای خارجی را پشت سر گذاشته وضمن کار آفرینی وایجاد اشتغال در سطح جامعه بستر مناسبی را جهت خلاقیت و نو آوری پدید آورد، شرکت عالی نسب توانست با اتکاء به مدیران خلاق وپویا وسرپرستان وکارگران کوشا وزحمتکش خود،ضمن ثبت چندین اختراع در زمینه ی لوازم خانگی،برای اولین بار لوازم خانگی را مطابق سلایق وفرهنگ مصرف کننده ی ایرانی تولید انبوه نموده وبا شبکه ی فروش گسترده خود تا دور افتاده ترین نقاط کشور عرضه نماید.کیفیت ،ایمنی وتنوع محصولات عالی نسب وعلاقه ی مردم ایران به مصرف کالای ایرانی موجب شد در اندک زمانی حداقل یکی از محصولات شرکت عالی نسب گرمابخش وتامین کننده ی آسایش وآرامش اکثر قریب به اتفاق منازل ایرانیان گردد."
عالی‌نسب در دوران نخست وزیری دکتر محمد مصدق عضو هیأت ۱۵ نفری مشاوران اقتصادی دولت او بود. سمتی که پس از انقلاب هم تا زمان دولت هاشمی رفسنجانی داست .او اولین رئیس شورای عالی صادرات غیر نفتی، مسئول راه‌اندازی مجتمع مس سرچشمه و مجتمع فولاد اهواز و اولین مدیر عامل شرکت ایران ناسیونال (ایران خودرو کنونی) پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. در زندگی نامه او آمده است که اولین آموزش‌های علمی خود را در «مرکز وابسته بازرگانی آلمان» در زمینه اقتصاد، حسابداری و بازرگانی دیده بود. پس از شهریور ۱۳۲۰ وارد کار اقتصادی مستقل در تبریز و سپس تهران شد. او که ابتدا فروشنده چراغ والور ساخت انگلیس بود، در سال ۱۳۲۹ به درخواست محمد مصدق برای استفاده از فرآورده‌های نفتی در داخل کشور و کاهش وابستگی به صادرات نفت خام شرکت «صنایع نفت و گازسوز عالی‌نسب» را تأسیس کرد. اولین سماورها، چراغ‌های خوراک‌پزی و بخاری‌های نفتی از جمله بخاری معروف «علاءالدین» در این دوران ساخته شد. در همین دوران در مقام مشاور مصدق ایده انتشار «اوراق قرضه ملی» را مطرح کرد.
عالی‌نسب در دولت میرحسین موسوی نقش اصلی را در تعیین سیاست‌های اقتصادی دولت داشت و مورد اعتماد بی‌اندازهٔ میرحسین موسوی قرار داشت. موسوی خود بارها گفته است که «اگر عالی‌نسب نبود، ایران در زمان جنگ از نظر اقتصادی شکست می‌خورد و سقوط می‌کرد".مسعود روغنی زنجانی وزیر برنامه و بودجه دولت موسوی که از منتقدان عالی‌نسب بود در این مورد می‌گوید: «در اداره جلسه‌های دولت وقتی همه حرف می‌زدند، آقای موسوی می‌گفتند که آقای عالی‌نسب اظهار نظر نکردند و وقتی هم ایشان حرف می‌زد، محور راه‌حل‌ها روی نظرات وی می‌چرخید. حرف ایشان بود که در نهایت سرنوشت اظهارنظرهای کارشناسی را رقم می‌زد.
T.me//Darsnameh_Eghtesad


غفلت اقتصاد از رونق بورس
@Darsnameh_Eghtesad
💢 ترمز صعود ممتد سهام در نیمه دوم معاملات هفته گذشته کشیده شد. پس از ثبت رکورد جدید بیش از ۱۱۵ هزار واحدی در شاخص کل، در ادامه هفته اصلاح تند این نماگر افت حدود ۴ هزار واحدی را رقم زد. با این حال وضعیت کنونی متغیرهای بنیادی اثرگذار حاکی از این موضوع است که فضا برای جهش ادامه‌دار شاخص همچنان مهیا است.

💢 اما نقطه قابل بحث در هفته‌های اخیر غفلت سیاست‌گذار اقتصادی از وجه واقعی رونق معاملاتی بورس در راستای اصلاح وضعیت اقتصادی و از سوی دیگر دلخوش بودن به رشد قیمتی سهام بود.

💢 حتی پس از روشن شدن علائم هشدار در اقتصاد کشور نیز سیاست‌گذار به جای استفاده از موقعیت‌های موجود برای عبور از بحران، عادت گذشته خود را ترک نکرده است.

💢 می‌توان بیشترین استفاده را از رونق بورس در راستای منافع اقتصاد داشت و همچنان این موقعیت وجود دارد اما شجاعت در تصمیم‌گیری نیاز اصلی رسیدن به این هدف است.

کانال درسنامه اقتصاد:
@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


🔍شفافیت راهکار عبور از بحران ارزی
@Darsnameh_Eghtesad
🖌سید محسن سجادی
سخنرانی دیروز ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر روحانی آبی بر آتش بحران بازار کالا و ارز می تواند باشد؛ چرا که بیت الغزل آن تاکید بر شفافیت بود.
🥁شفافیت شاه کلید مبارزه با فساد است، چرا که باعث از بین رفتن اطلاعات نامتقارن (asymmetric information ) که منشا اصلی ایجاد رانت اطلاعاتی است، از بین می رود.

📣#اطلاعات_متقارن حداقل از به وجود آمدن آقازاده های جدید و طبقه مرفه بر اساس رانت اطلاعاتی و گران فروشی ناشی از ندانستن قیمت عادلانه جلوگیری می کند.

🎤#بازار_کارا در سایه شفافیت و اطلاعات کامل دست یافتنی است، چرا که در این وضعیت تولیدکنندگان با کمترین هزینه در بازار می مانند و بهترین تولیدات به مصرف کننده نهایی رسیده و رفاه و رضایت مردم بیشتر خواهد شد.

🥁دیگر ویژگی مهمِ شفافیت، ماندگاری #نیروی_کارِ_کارآفرین در کشور و ایجاد اشتغال پایدار و مولد است، چرا که علی القاعده نخبگان توان تولید با کمترین هزینه را دارند و فقط این افراد در بازار شفاف توان مقاومت دارند.

📣ابزار مهم برای ایجاد شفافیت، اعتماد به سازکار بازار با اطلاعات متقارن است، اما این ابزار با #نرخ_دوگانه_ارز سازگار نیست، بنابراین تاکید بیش از حد رئیس جمهور محترم بر حفظ نرخ ارز در ۴۲۰۰ تومان، مخالف شفافیت است، چرا که هر چند رصد دقیقی بر ارز تخصیصی به افراد و سازمان ها صورت گیرد، وجود نرخ بازاری بسیار متفاوت، زمینه سو استفاده را فراهم می آورد، همچنین هزینه پایین فساد ارزی هم مزید بر علت شده و ریسک افراد رانت خوار را کاهش خواهد داد. پس اگر شفافیت شاه بیتِ مالی دولت دوازدهم است، نیاز به راه کار مناسب تری برای عبور از بحران ارزی است.
#اقتصاد_ایران
#شفافیت
#بازار_ارز
@Darsnameh_Eghtesad
T.me//Darsnameh_Eghtesad


فوتبال و توسعه
🖌سید محسن سجادی
@Darsnameh_Eghtesad
دیشب مردم ما شاهد بازی با اسپانیا بود، با این که باختیم اما همگان از این بازی بسیار راضی بودند.
این امر نشان می دهد، که مردم جامعه ما واقع بین هستند. حال سوال این است که چرا باخت در رسیدن به رفاه و رشد اقتصادی را از مسئولین نمی پذیرند؟
۱. بازی در برابر دیدگان همگان
یکی از ارکان توسعه، شفافیت است. من و تمام تماشاچیان غیر حرفه ای، کاری به کم و کیف تمرینات نداریم. هر چند اجمالا می فهمیم که این بازی نتیجه برنامه ای منظم است. مهم آن است که بازی های نهایی را همگان می بینند و می توانند قضاوت کنند که این بازی چگونه بود؟ یعنی تماشای آن فقط مختص فوتبالیست های سابق یا متخصصان و مربیان فوتبال نیست، بلکه افرادی مثل من که اکثرا بازی فوتبال نمی بینم، هم می توانیم این بازی را ببینم و نیز جانانه بازی کردن بچه های خود را متوجه می شویم. ممکن است برخی از مسئولین کشور ، از این که زحمات آنان توسط مردم قدر دانسته نمی شود، ناراحت باشند، شاید دلیل آن همین عدم شفافیت است. این عنصر به شدت می تواند چرخه های فراگیر (چرخه های فضیلت) را در جامعه تقویت کند.

۲. اهمیت به تخصص
چند سالی است که سکان تیم ملی به یک مربی سپرده شده و با تمام فراز و نشیب ها به او اعتماد همگانی شده است، چقدر جای خالی این افراد در سکوی اقتصاد کشور خالی است، افرادی که تفاوت متن و حاشیه را کاملا می فهمند، علاوه این که مورد توافق نسبی همه متخصصان باشد.

۳. بکارگیری همه افراد
شنیدم که در این تیم از برخی بازیکنان ایرانی استفاده شده که بیشتر عمر خود را در خارج از ایران رشد و نمو داشته اند، اما به دلیل این که می توانسته اند به تیم کمک کنند، از آنان دعوت شده است. اگر ما هم از اقتصاد دانان نامدار جهانی مانند هاشم #پسران، #صالحی اصفهانی و حتی #رنانی، #مومنی و... استفاده کنیم، اگر چه هر آنچه مطلوب و خوشایند ماست، نگویند یا معتقد نباشند، اما چقدر به رشد و دیده شدن ما کمک خواهند کرد؟ (سرمایه نمادین)

۴. بازی در برابر بزرگان فوتبال
یکی از ویژگی‌های فوتبال که باعث جذاب تر شدن آن می شود، برخی شرایط است که اصلا قابل تعیین توسط تیم نیست یا شیوه های بازی است که می تواند کاملا خلاقانه باشد، در این جام جهانی نیز دست ما نبود که با کدام تیم ها در یک گروه باشیم، اما این قرعه باعث شد، بچه های ما علاوه بر موارد فوق، ظرفیت های خلاقانه خود را بروز دهند، بنابراین در بازی تولید هم خوب است بجای ایجاد فضای بازی مصنوعی، تیم خود را به میدان جهانی بفرستد و به توان و ظرفیت خلاقیت کارآفرینان ایرانی اعتماد کند، که در این فضا حتی اگر ببازیم، اما رضایت از مسئولین کشور ایجاد خواهد شد.

۵. هدف مشترک
یکی از نقاط قوت بازی دیشب مقابل اسپانیا، توجه همه بازیکنان به یک هدف مشترک بود، بنابراین بچه های نوک حمله نیز برای کمک دفاع به راحتی می آمدند، بنابراین شاید در بازی، یک سوپر من نداشتیم، اما نتیجه دلچسب همگان شد، اما متاسفانه در بسیاری از مسئولین امروز انگار هدف فقط دیده شدن خود فرد است و افکندن اشکالات به گردن سایرین است، در حالی که همه ما در یک کشتی نشسته ایم و نمی توان با بدنام کردن دولت، تولیت ها و نمایندگان ولی فقیه و حتی مداحان روز عید را مبرا نمود، پس اگر دنبال رضایت مردم از تلاش مسئولین هستیم، علاوه بر این که هر نهادی خوبه نقش خود را به خوبی ایفا کند، علاوه این که در مواقع لزوم به کمک هم بیایند تا نتیجه مطلوب مردم هم حاصل شود.
به امید دیدن بازی زیبای بازیکنان ما مقابل پرتغال و مسئولین مقابل مشکلات
#فوتبال_اقتصاد
درسنامه اقتصاد:
@Darsnameh_Eghtesad
T.me//Darsnameh_Eghtesad


ارزیابی رشد اقتصادی 1396
@Darsnameh_Eghtesad
✅ بانک مرکزی در گزارشی اولیه، رشد اقتصادی سال 1396 را 3.7 درصد اعلام کرده است. در این سال، رشد بدون نفت 4.6 درصد بود. در سال 1395، ارقام مذکور به ترتیب 12.5 درصد و 3.3 درصد گزارش شده‌اند. چند نکته مهم گزارش از این قرار است:

✅تولید ناخالص داخلی سال 1396 یک میلیون و 480هزار میلیارد تومان بود. (به قیمت جاری) به قیمت ثابت سال 1390، تولید ناخالص داخلی سال گذشته 694هزار میلیارد تومان بوده است.

✅ افت رشد گروه نفت به رقم 0.9 درصد (در مقایسه با 61.6 درصد سال 1395) که ناشی از پایان اثر موقت رفع تحریم‌ها بوده است. انتظار می‌رود در سال 1397 رشد بخش نفت ناشی از افزایش قیمت‌ها بیشتر باشد؛ حتی با فرض شروع تدریجی کاهش صادرات.

✅ رشد گروه صنعت و معدن 5.5 درصد و در اغلب فصول نزدیک به این رقم بود که در مقایسه با رقم 2.2 درصد سال 1395، قابل‌توجه به نظر می‌رسد.

✅ رشد بخش ساختمان (جزء گروه صنعت و معدن) در سال 1395 منفی 13.1 بود که در سال 1396 به مثبت 1.2 درصد رسید. مهم اینکه در سه فصل سال رشد این بخش مثبت بوده و انتظار شروع دوره رونق می‌رود. رشد بخش ساختمان می‌تواند صنایع بزرگ وابسته را تحت‌تاثیر زیادی قرار دهد.

✅ گروه خدمات نیز رشدی بالاتر از سال گذشته را تجربه کرد؛ اگرچه در گروه کشاورزی وضعیت متفاوت بود.

✅ رشد اقتصادی 12.5 درصدی سال 1395 ناپایدار و متکی به نفت بود و رقم فعلی به واقعیات اقتصاد ایران نزدیک‌تر است.

✅ از مجموع رشد 3.7 درصدی، سهم گروه‌های کشاورزی، نفت، صنعت و معدن، و خدمات، به ترتیب 0.2 درصد، 0.2 درصد، 1.2 درصد و 2.2 درصد بوده است. حدود نصف رشد اقتصادی کشور توسط سه بخش «حمل‌ونقل، انبارداری و ارتباطات»، «بازرگانی، رستوران و هتل‌داری» و «خدمات مستغلات و خدمات حرفه‌ای و تخصصی» از گروه خدمات تامین شده است.

✅ در سمت اقلام هزینه، رشد مصرف بخش خصوصی به 2.5 درصد کاهش یافت، مصرف دولتی به 3.9 درصد افزایش پیدا کرد و تشکیل سرمایه ثابت ناخالص مثبت شد. رشد تشکیل سرمایه در سال 1395 منفی 3.7 درصد بود (ناشی از رشد منفی بخش ساختمان) که امسال به مثبت 1.4 درصد رسید.

🔹درسنامه اقتصاد:
@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


Forward from: درسنامه اقتصاد
چگونگی اثر ایجاد التهاب ارزی بر رشد اقتصاد
@Darsnameh_Eghtesad
t.me/Darsnameh_Eghtesad


🔴لزوم جراحی در ساختار بودجه
@Darsnameh_Eghtesad
🔷مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس جمهور:

🔹مساله بودجه سال‌های متمادی مساله اصلی در اقتصاد کشور بوده و سایر سیاست‌های اقتصادی را به دنبال خود می‌کشد.
🔹اثر مستقیم بودجه بر رشد اقتصادی، اثر بودجه بر ثبات اقتصادی، بهبود فقر و توزیع درآمد و عرضه کالاهای عمومی به عنوان چهار کارکرد اصلی بودجه که در این میان عرضه کالاهای عمومی از اهمیت بالایی برخوردار است.

🔹اگر سرمایه‌گذاری دولت در پروژه‌های عمرانی را به صورت کسری از تولید ناخالص داخلی در نظر بگیریم از دهه ۵۰ به این طرف در دوره وفور درآمد نفتی ۱۲,۵ درصد و در دوره‌ای ۵ تا ۷ درصد بوده و از دهه ۹۰ به بعد به ۲,۷ درصد تقلیل یافته است.
🔹طبق مطالعات برای دستیابی به رشد اقتصادی قابل قبول باید ۵ تا ۷ درصد تولید ناخالص داخلی در بودجه عمرانی هزینه شود که در دهه ۹۰ این میزان به نصف رسیده که نقیصه‌ای برای رشد اقتصادی محسوب می‌شود.
🔸چشم‌انداز سهم دولت در سرمایه‌گذاری عمرانی بالای سه درصد نیست، بنابراین باید رویکرد مشارکت دولتی خصوصی مدنظر باشد که در تبصره ۱۹ بودجه به آن توجه شده است.
🔹در ایران نوسانات اقتصادی منطبق بر نوسان درآمد نفتی است که دوره‌های رونق و رکود را شکل می‌دهد.

🔹آمار نشان می‌دهد که در دوره افزایش درآمد نفتی بودجه دولت افزایش یافته اما در دوره کاهش درآمد نفتی مخارج در بودجه کاهش نیافته، چرا که دولت در زمان وفور درآمد تعهداتی را ایجاد کرده که در دوره کاهش درآمد نمی‌تواند آنها را پس بگیرد که در نهایت باعث کسری بودجه می‌شود.

🔹عرضه کالای عمومی وظیفه دولت است که قابل انتقال به بخش خصوصی نیست و این انتقاد که چرا هزینه‌های جاری افزایش یافته صحیح نیست چرا که این بخش کارکرد اصلی دولت است.
🔸در سال‌های اخیر نسبت مخارج جاری اصلاح شده و به ۱۷ تا ۱۸ درصد رسیده و مخارج دولت از سال ۹۲ با شیب پایداری افزایش یافته اما اگر مخارج صندوق‌های بازنشستگی و سود اوراق را از آن کم کنیم کاهش شدیدی می‌یابد و به ۱۳,۵ درصد می‌رسد که میزان مناسبی برای ارائه خدمات مطلوب نیست.
🔷برای حل این مشکل و پایداری اقتصادی دولت باید کیک اقتصاد بزرگ شود و همچنین یک جراحی در ساختار بودجه صورت گیرد.
)
✅برای حرکت به سمت پایداری مالی باید سالانه ۶۰ هزار میلیارد تومان تعدیل در بوجه صورت گیرد که معمولا موانع سیاسی بر سر راه قرار دارد.
◽️بیست و هشتمین همایش سالانه سیاست‌های پولی و ارزی
@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
آیادولت باید ایجاد اشتغال کند یا ارزش؟
@Darsnameh_Eghtesad
T.me//Darsnameh_Eghtesad


⭕️◻️آیا سلبریتی ها حق دارند جامعه را جهت دهی بکنند؟
✍مصطفی نصراصفهانی
@Darsnameh_Eghtesad
پیرو کمپین جدیدی که علی کریمی به راه انداخته است نقدهای مختلفی به آن وارد شد که بنده با اکثر آن نقدها موافق هستم.

▫️به عنوان مثال فرض کنید 99درصد مردم از ورود به یک دارایی که در آینده بازدهی خوبی خواهد داشت امتناع کنند. این تحریم و عدم ورود مردم به آن بازار ممکن است جذابیت آن را بیشتر کند و نتیجتاً همان 1درصد اگر قبلا 10درصد از ثروتشان را وارد آن بازار میکردند الان با 70درصد ثروتشان وارد آن بازار خواهند شد و نتیجتا ممکن است براحتی تلاش ایثارگرانه آن 99درصد(بخصوص اگر از قشر ضعیف و متوسط باشند) بر باد برود. در همین سناریوی شکست، ممکن است اگر به فرض آن 1درصد مردم که در کمپین شرکت نکرده اند، بجای وارد کردن 70درصد ثروت خود به بازار مذکور 40درصد آن را وارد کنند ممکن است نتیجه عکس بشود. مشابه همین ادعا را میتوان در مورد دیگر درصدها و پارامترها هم کرد. بنابرین برای تضمین موفقیت یک کمپین باید طراحی دقیق و علمی انجام داد و همه ریسکها را پوشش داد.

▫️اقتصاد(اجتماع) یک #سیستم_پیچیده است و فهم و اثرگذاری بر آن نباید ساده گرفته شود! برای هر کمپینی که به ذهن خطور کند سناریوهای واقعی متعددی میتوان شمرد که اگر آن سناریوها اتفاق بیفتند کمپین با شکست و حتی اثر معکوس مواجه شود. تعداد سناریوهایی که ممکن است منجر به موفقیت یک کمپین بشوند بسیار بسیار کم هستند. همان سناریوهای دلخواه هم اگر بخواهیم در دنیای واقعی اتفاق بیفتند تلاش، هوشیاری و دانش لازم دارند تا از گلوگاهها جان سالم بدر ببرند.
@Darsnameh_Eghtesad
▫️با اين همه، کمپین ها و توصیه های اخلاقی هم ابزارهایی هستند که باید در جعبه ابزار مردم و جامعه وجود داشته باشند و از آن ابزار باید درست و بجا استفاده کرد.

▫️واقعیت این است که مردم(نه تنها در ایران، بلکه همه جای دنیا) از سلبریتیها اثرپذیری بیشتری دارند تا دانشمندان. بنابرین هنر ما این است که بتوانیم #کار_تیمی خوب انجام بدهیم: علی کریمی همچنان در نوک حمله است! اما باید پشت صحنه او متخصصان مختلفی باشند.

▫️اهمیت کار تیمی و تخصصی در این است که اگر چند کمپین به شکست بخورد تصویر ذهنی مردم نسبت به این گونه حرکتها تخریب شده و نتیجتا یکی از ابزارهای جامعه از جعبه ابزار بیرون انداخته میشود! بنابرین دوستان نوک حمله هم باید صبور باشند و با مشورت گرفتن از متخصصان مواظب این سرمایه اجتماعی باشند که از بین نرود.

والله اعلم

✔️کانال درسنامه اقتصاد
@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


🔴چند نکته درباره کمپین نخریدن کالاها
🔵دلایل گرانی کالاها به زبان ساده و علمی
🖌سعید مسگری / کارشناس اقتصادی
@Darsnameh_Eghtesad
🔷درخواست تحریم تمام کالاهایی که دچار افزایش قیمت شده‌اند درخواستی غیرمنطقی و غیرعملیاتی است بخصوص آنکه کالاهای مصرفی نیز در این مجموعه قرار دارند.
🔶فرض اصلی این تحریم ان است که گرانی به دلیل سودجویی و تبانی (فساد و دزدی) است درحالیکه در بسیاری موارد اینچنین نیست.
🔷چنین کمپینی تنها درمواردی که گرانی بی دلیل و غیرمنطقی بوده ممکن است مفید و ثمربخش باشد. اگر گرانی دارای دلایل دیگری باشد نه تنها تحریم خرید اثری در کاهش قیمت ندارد بلکه باعث بدتر شدن وضعیت اقتصادی و رکود می‌شود.
🔶اساسا موفقیت کمپین‌ها و حرکت‌های اجتماعی نیازمند بالا بودن سرمایه اجتماعی در جامعه است. در صورتیکه سرمایه اجتماعی وضعیت مناسبی نداشته باشد وحدت درجامعه شکل نمی‌گیرد و کمپین شکست میخورد. لذا با توجه به وضعیت سرمایه اجتماعی در جامعه ما موفقیت ای حرکتها در هاله ای از ابهام قرار دارد.
🔷در شراطی که نرخ ارز ازاد حدود 100 درصد و نرخ ارز دولتی حدود 30 درصد رشد داشته طبیعی است که به دلیل افزایش قیمت تمام شده، کالاهای وارداتی و کالاهایی که مواد اولیه وارداتی دارند افزایش قیمت شدید داشته باشند
🔶در شرایط افزایش نرخ ارز همواره انتظارات تورمی افزایش می یابد و مردم انتظار افزایش قیمتها را دارند لذا طبیعی است که پس انداز خود را تبدیل به کالای سرمایه ای همچون مسکن و طلا کنند. با بالا رفتن شدید تقاضا نیز طبیعی ست قیمتها افزایش پیدا کند.
🔷با خروج امریکا از برجام نااطمینانی از آینده اقتصاد افزایش یافته و باز هم دلیل دیگری برای نگه نداشتن پول نقد ایجاد شده است
🔶نرخ سود بانکی بالا در سالهای اخیر باعث افزایش شدید نقدینگی شده است. اما با کاهش نرخ سود بانکی، بانک دیگر جذابیت لازم برای سپرده گذاری را ندارد و نقدنگی بالای محبوس شده پشت سد بانکها به حرکت درامده و سبب ایجاد تورم در بازارهای مختلف شده است
🔷بنابراین افزایش نرخ ارز، افزایش نااطمینانی به آینده، خروج نقدینگی از بانکها و افزایش انتظارات تورمی از یک سو باعث افزایش قیمت تمام شده کالاها و از سوی دیگر سبب افزایش تقاضای انها شده است. درنتیجه این دو اتفاق، قیمتها افزایش یافته است
🔶البته در برخی موارد هم سودجویی و سوء مدیریت باعث افزایش بی رویه قیمتها شده و نمی‌توان منکر این موضوع شد اما نباید سودجویی و سوء مدیریت را به همه بازارها تسری داد و ان را عامل اصلی تورم قلمداد کرد.
🔷چند سال قبل که کمپین تحریم خرید خودرو راه افتاده بود مطلبی شکست کمپین نوشتم. ان مطلب بازخورد منفی زیادی داشت و کامنتهای توهین امیز فرستادند. اما چیزی نگذشت که شکست کامل کمپین برای همه مشخص شد. کمپین تحریم خودرو از کمپین فعلی خیلی بهتر بود. حداقل خواسته مشخص تری داشت و تنها دنبال بهبود در قیمت و کیفیت یک کالا بود اما به دلایل مختلف شکست خورد. کمپین فعلی هم با سرعت بیشتری به همان سرنوشت دچار خواهد شد
♦️♦️آیا هنوز وقت آن نرسیده که نگاه علمی و کارشناسی به مسائل اقتصادی داشه باشیم و از نگاه های غیرتخصصی، غیر کارشناسی، سطحی و احساسی دوری کنیم؟!! چقدر دیگر باید هزینه بدهیم تا متوجه شویم اقتصاد یک علم است و نیاز به مراجعه به متخصص دارد؟؟!!♦️♦️
🇮🇷درسنامه اقتصاد↙️
https://t.me/Darsnameh_Eghtesad


🇮🇷 "بیایید فوتبال بازی کنیم!"🇮🇷
@Darsnameh_Eghtesad
✍ پدرام سلطانی
⚽️ این روزها مانند بسیاری از هم وطنانم، در داخل و خارج از کشور، به جام جهانی چشم دوخته ام و برای دمی نشاط و بازسازی امید و انسجام به فوتبال دل بسته ام. اگرچه در میان ورزشها، از هواداران فوتبال به حساب نمی آیم اما مانند بسیاری از ایرانیان، و شاید همه ی ایرانیان، برنده شدن تیم ملی فوتبال را نشانه ی غرور ملی و روشی بسیار زیبا و موقر برای رخنمایی در تراز جهانی می دانم.

⚽️ مدیریت فوتبال در کشورما، مانند مدیریت در همه ی بخشها، در این سالها از برخی دخالتها و سیاسی کاریها بی نصیب نبوده است و آسیبهایی نیز دیده است. اما این رشته ی ورزشی به مثابه محبوبترین و مورد توجه ترین ورزش ایران و جهان، درسهایی برای مدیریت جامعه و کشور برای ما دارد. ورزشی که در آن منابع مالی کلان گردش دارد، میلیاردها هوادار و بیننده دارد، رسیدن به مدارج بالای مدیریت در فیفا از هر سازمان بین المللی دیگری، حتی سازمان ملل مشکل تر است، رقابتهای باشگاهی آن در هر کشوری از رقابتهای سیاسی برای هر انتخاباتی فشرده تر و طولانی تر است، لابی گری به گسترده ترین و حرفه ای ترین نوعش در آن انجام می شود، اقتصاد جانبی بسیار بزرگی دارد، دلالی دارد، فساد دارد، پیچیده ترین انواع پروپاگاند و جناح بندی را در آن می شود دید و و و.

⚽️ حکمرانی فوتبال با حکمرانی ملی بسیار قابل شبیه سازی است. در این سالها فوتبال ما افت و خیزهایی داشته است اما امروز، در حالی که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما در وضع خوبی نیست، فوتبال ما متمایز از وضع عمومی کشور آراسته و آماده است. تیم ملی ما با داشتن جایگاه سی و هفتم جهان سرآمد همه ی تیمهای فوتبال منطقه و قاره است. اقتصاد فوتبال در قیاس با اقتصاد تولید ما بسیار سرپا و بالنده است و برای هوادارانش مایه ی امید به آینده ی این رشته.

⚽️ وقتی در فوتبال ژرف می شوم در می یابم که حکمرانی فوتبال توانسته است خود را تا حدی از آسیبها و نامدیریتیهای ملی ما جدا کند. اعضای تیم فوتبال ما به دلیل تواناییهای فنی و بدنیشان انتخاب می شوند، در انتخاب آنها رابطه سالاری، پارتی بازی و گزینشهای ایدئولوژیک کمتر مؤثر است. در تیم فوتبال ما دین و مذهب تعیین کننده نیست، یک مسیحی می تواند کاپیتان تیم هم باشد یا یک اهل تسنن در پیشانی تیم قرار بگیرد، دیگران پاس بدهند و او حمله کند و گل بزند. در تیم فوتبال ما اهل مرکز و مرز بودن شهری یا روستایی بودن مهم نیست، هر کسی که بتواند خود را در کارراهه ی تیمی به دید مربی برساند شانس انتخاب شدن در تیم ملی را دارد. سرمربی تیم ملی ما خارجی است. کسی نگران خارجی بودن او نیست، به او سوء ظنی وجود ندارد، با او برخورد نمی شود. اصولاٌ اینکه ما پذیرفته ایم در این رشته نیاز به بهره گیری از تجارب دیگران داریم یک وجه تمایز آشکار با سایر بخشها و فعالیتهاست. در فوتبال، دیگر ذینفعان به تخصص و تجربه احترام بیشتری می گذارند، دخالت در کار مربی کمتر است و هرکس نمی تواند جریان تصمیم گیریهای فنی را دستخوش نظرات خود کند. در فوتبال هرکس خوب بازی نکند تعویض می شود، مربی در این خصوص درنگ نمی کند تا او به نتیجه ی کار لطمه وارد کند و کارنامه ی او و تیم را خراب کند. اصولاٌ خود بازیکنان، که در باشگاههای مختلف بازی می کنند، هنگامی که در ترکیب تیم ملی قرار می گیرند، دیگر رقیب هم نیستند، نه به هم لگد می زنند و نه سعی در تخریب هم دارند، به هم پاس می دهند با هم پیشروی می کنند و فقط یک هدف دارند: گشودن دروازه ی حریف. در فوتبال، مربی، بازیکنان، کارشناسان و همه ی دست اندرکاران حرفه ای، ارزیابی واقعی از پتانسیلها و شایستگیهای تیم دارند، نه خود را دست کم می گیرند نه در جایگاه خود مبالغه می کنند، آنها دچار خودبزرگ بینی نیستند، به دیگر تیمها توهین نمی کنند، تیمهای قوی را مورد طعنه قرار نمی دهند. زبان فوتبال زبان رقابت حرفه ای است، کسی که زبان دیگری برگزیند به انزوای خود برخاسته است.

⚽️ بر این باورم که فوتبال ما، علیرغم تمام دورخیزهایی که سیاسیون برای دست اندازی به آن داشته اند و در سطح ریاست این فدراسیون به مراد خود هم رسیده اند، کماکان از بسیاری از بخشهای دیگر کشور و وجوه حکمرانی ملی ما حرفه ای تر و بالنده تر است. فوتبال آیینه ی خوبی پیش روی حکمرانی کشور است، در آن خوب بنگریم و از آن پند بگیریم. هنگامی که می بینم همه ی ایرانیان، از هر قوم و زبان و مذهبی، چپ و راست، داخل نشین و خارج نشین، موافق و مخالف و با هر تفکر سیاسی و اندیشه ی حکمرانی، از تیم ملی حمایت می کنند و از برد آن شاد می شوند، مطمئن می شوم که ما هنوز راه بهتری پیش پایمان است.
بیایید فوتبال بازی کنیم!
🚂 @Darsnameh_Eghtesad
T.me/Darsnameh_Eghtesad


Forward from: نشر دانش
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
✅ فیلم آموزشی پروپوزال نویسی با مثال های کاربردی
#آموزش_پروپوزال_نویسی
#عمومی
📚 @daneshjooo7


کامی و پیشرفت را سریع تر طی کند.
مجتبی لشکربلوکی
@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


🔳⭕️چرا ایران عقب ماند و کره جنوبی پیش رفت؟

ما با هم شروع کردیم؛ حدود شصت سال پیش! اما کره جنوبی اکنون جزو قدرت های اقتصادی جهان و دارای کیفیت زندگی بالاتری است. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع غنی تر و شرایط مناسب تر عقب ماند! شاید بلافاصله چالش‌های خاص پیش روی ایران را برشمریم که از کنترل ما خارج بود. اما مشکلات پیش روی کره اگر از ما بیشتر نبود کمتر هم نبود.

کره جنوبی در عرض کمتر از بیست سال چهار بحران را تجربه کرد: استقلال از ژاپن، جنگ کره جنوبی و شمالی، انقلاب آوریل 1960 و کودتای نظامی. پس از جنگ دو کره و در ‌‌نهایت جدایی این دو از یکدیگر، نود درصد برق شبه جزیره و هشتاد درصد تولیدات معدنی و شیمیایی و فلزی در بخش شمالی قرار گرفت و کره جنوبی از این امکانات محروم شد و خروج تکنسین‌های ژاپنی نیز بر وخامت اوضاع افزود. حاصل این جنگ خانمان‌سوز چیزی جز کشته شدن پنج میلیون نفر کره نبود! اوضاع اقتصادی بسیار اسف‌بار بود. فقر کره جنوبی در زمینه منابع طبیعی باعث شد که تأمین غذای مردم نیز با دشواری‌ همراه باشد. درآمد سرانه اهالی این کشور در دهه ١٩٦٠ حدود هفتاد دلار بود یعنی کمتر از درآمد سرانه کشورهایی مانند هاییتی و اتیوپی. یعنی فقر مطلق!
اما چگونه کشوری اینچنین به درآمد سرانه ملی سی هزار دلار رسید؟ برای پیشرفت کره ریشه های متعددی برشمرده اند. در این نوشته کوتاه فقط می خواهم روی دو نکته تاکید کنم و برای ایران 🇮🇷آینده 🇮🇷درس بیاموزيم.

☑️تحلیل و تجویز راهبردی
1- جلب اعتماد عمیق ملی و همگام سازی ملت
هنر حاکمیت کره جنوبی آن بود که مردم را همراه خود کرد و مناسبات ملی را به گونه ای چید که مردم، حاکمیت را باور کردند و همراه او شدند و در زمان های حساس نه در برابر و نه در کنار که در پشت حاکمیت ایستادند. بگذارید چند مثال کوچک بزنم:
دولت کره برای گرفتن وام های بین المللی به شدت در مخمصه افتاده بود. آمریکا آنان را پس زده بود. دولت کره هزاران کارگر معدن و پرستار به سوی آلمان غربی اعزام کرد. مزیت کارگران کره‌ای این بود که آنها از همه ملیت‌ها با سوادتر بودند. این کارگران درآمدهای خود را به کره می‌فرستادند و دولت کره با وجود کم بودن مقدار آن، با وثیقه گذاشتن این درآمدها به اخذ وام از بانک‌های خارجی از جمله دویچه بانک آلمان موفق شد.
طی بحران مالی 1997 ارزش پول کره سقوط کرد و قیمت طلا سیر صعودی سرسام‌‌آوری را آغاز کرد. در پاسخ به این اوضاع، مردم کره در کمپین ملی طلا با بخشیدن داوطلبانه طلا به دولت جهت فائق آمدن بر بحران جهان را شگفت‌زده کردند!
با شیوع آنفلوآنزای خوکی از مکزیک در سال 2009، کارکنان شرکت‌های کره ای در مکزیک با پوشیدن ماسک به کار خود ادامه دادند که نتیجه آن افزایش نفوذ شرکت‌های کره ای در آن بازار بود. این در حالی بود که کارکنان سایر ملت‌ها ترجیح دادند که برای حفظ سلامتی خود مکزیک را ترک کنند.
2- مهارت تبدیل کردن بحران‌های مالی به سکوهای پیشرفت
دومین متغیری که دوست دارم آن را برجسته کنم، مهارت تبدیل بحران به سکوی پرش است. چند مثال فشرده را با هم مرور کنیم:
سال 1973 میلادی جنگی بین اعراب و اسرائیل شروع شد و قیمت نفت بیش از سه برابر شد! این ضربه مهلکی بود به اقتصاد کره که یک قطره نفت نداشت و تازه شروع به سرمایه‌گذاری در صنایع مربوطه آن کرده بود. اما دولت کره یک تصمیم استراتژیک گرفت: تمرکز روی فرصت رشد بالای ساخت و ساز در خاورمیانه (به خاطر بالا رفتن قیمت نفت) و اعزام کارگران خود به منطقه و احداث پروژه‌هایی به ارزش سالیانه 10 میلیارد دلار.
حدود سال 1997 بحران مالی آسیا از تایلند آغاز شد و کشورهای آسیای شرقی را فرا گرفت. شش شرکت از ده شرکت بزرگ کره ای تا مرز سقوط رفتند. دولت کره تا مرز ورشکستگی پیش رفت و زیر بار بزرگ ترین وام (قرض) تاریخ رفت. کره این وضعیت را به یک فرصت اصلاحات عمیق تبدیل کرد: شرکت های ورشکسته بسته و یا ادغام شدند و شرکت های بزرگ دست به تجدید ساختار زدند. دولت کره این تحولات را با قاطعیت عملیاتی کرد. نتیجه اصلاحات فوق العاده بود: ذخایر ارزی کره از چهار میلیارد دلار، به صد میلیارد رسید و کره سه سال زودتر وامش را پس داد! (برگرفته از نوشته آقای دکتر زینت بخش)
@Darsnameh_Eghtesad
فقط این دو عامل باعث پیشرفت کره نیست! در تحلیل پیشرفت کره به عوامل مختلفی از جمله تعامل پذیری بین المللی (دوستی با جهان)، فرهنگ سخت کوشی و انضباط و نگرش استراتژیک (انتخاب بخش بسیار محدودی از صنایع به عنوان صنایع راهبردی و حمایت ويژه از آنان در هر مقطع زمانی) و اجماع ملی را بر شمرده اند. اگر چرخ را از نو اختراع نکنیم و عصاره موفقیت های جهانی را با تجربیات بومی ترکیب کنیم و واقعا به آن پایبند باشیم، آنگاه ایران نیز می تواند راه شاد


آیا برای اصلاحات اقتصادی دیر شده است؟
@Darsnameh_Eghtesad
✍️ حمید آذرمند/ تحلیلگر مسائل اقتصادی و نویسنده هفته‌نامه #تجارت_فردا


خروج از شرایط فعلی و بازگرداندن اقتصاد به مسیر عادی و غلبه بر چالش‌های اقتصادی در شرایط تحریم، اگرچه دشوار، ولی امکان‌پذیر است. مهم‌ترین گام در این زمینه، شکل‌گیری اجماع و همسویی بین تمامی ارکان موثر در تصمیم‌گیری و جلب اعتماد و همراهی شهروندان است. این مساله به قدری حیاتی و ضروری است که بدون فراهم شدن آن، خروج از شرایط فعلی غیرممکن خواهد بود.

غلبه بر چالش‌های بزرگ اقتصاد به ویژه اصلاحات اساسی در نظام بانکی، دیپلماسی اقتصادی، رفع انحصارات، محدود کردن بخش عمومی در اقتصاد، مبارزه با فساد، الزام به شفافیت مالی و نظایر آن، فراتر از توان و اختیارات دولت و مستلزم اجماع و همراهی بین همه ارکان حاکمیت است.
نظام حکمرانی در کشور، در برخی موارد که در تشخیص ضرورت یک امر اجماعی بین ارکان تصمیم‌گیری وجود داشته، با حداکثر کارایی اهداف خود را محقق کرده است. یکی از علل عدم توفیق در اصلاحات اقتصادی آن است که هنوز بین همه ارکان موثر در تصمیم‌گیری، اجماعی بر برخی تصمیمات و اصلاحات شکل نگرفته است.
مجاب کردن همه ذی‌نفعان موثر نسبت به اجماع بر منافع مشترک بسیار دشوار است. شرایط موجود اگرچه بسیاری را ناراضی و نگران از آینده کرده است، ولی ذی‌نفعانی هم دارد. طی چندین دهه گذشته کسانی که در ادوار مختلف از جهش نرخ ارز بهره برده‌اند، کسانی که از سود ناشی از نگهداری دارایی‌ها بیش از ارزش افزوده ناشی از تولید منتفع شده‌اند، کسانی که امکان دسترسی به تسهیلات کلان بانکی بدون نگرانی از بازپرداخت آن داشته‌اند، کسانی که از عدم شفافیت در قراردادهای دولتی بهره‌مند شده‌اند و حتی توده مردمی که با سپرده‌گذاری در موسسات غیرمجاز و بانک‌های مشکل‌دار بیش از درآمد حاصل از تلاش خود عایدی داشته‌اند، تمایلی به اصلاحات اقتصادی ندارند.
اگر بپذیریم که ادامه شرایط موجود، برای کل کشور و حاکمیت و مردم بسیار پرهزینه خواهد بود و حتی ممکن است عواقب غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد، می‌توان همه طرف‌های ذی‌نفع را به گفت‌وگو و توافق بر سر منافع بلندمدت کشور مجاب کرد. اگر تغییرات و اصلاحات اقتصادی حول محوری شکل بگیرد که منافع حاصل از اصلاح سیاست‌ها، عواید بیشتر و پایدارتری را نصیب اکثریت ذی‌نفعان کند، می‌توان تضمینی برای اصلاحات اقتصادی فراهم کرد. همچنین اگر بازندگان اصلاحات اقتصادی و گروه‌های ذی‌نفعی که با اصلاحات اقتصادی منافعی را از دست می‌دهند، اطمینان یابند که با حل چالش‌های اقتصادی و توسعه کشور، در بلندمدت منافع بیشتر و پایدارتری عاید آنان خواهد شد، می‌توان امیدوار بود که اجماعی همگانی برای اصلاحات اقتصادی شکل بگیرد.
@Darsnameh_Eghtesad
اگر بسیاری از مسائل اقتصاد ایران در زمان مناسب و با شیوه‌ها و ابزارهای متعارف حل شده بود، امروز اقتصاد کشور دچار تعدد چالش‌ها و همزمانی آن با تحریم‌ها نمی‌شد. ورود به اصلاحات اقتصادی در این شرایط اگرچه ریسک بالایی دارد، ولی به تعویق انداختن اصلاحات اقتصادی می‌تواند در آینده بسیار پرهزینه‌تر باشد. برای خروج اقتصاد کشور از شرایط پیچیده فعلی، گام‌های اساسی و استواری باید برداشت که مهم‌ترین آن، تغییر ساختار تصمیم‌گیری اقتصادی در بالاترین سطوح و حول یک اجماع ملی است. با شکل‌گیری یک اجماع ملی برای غلبه بر چالش‌های اقتصادی، می‌توان نسبت به عبور از شرایط دشوار فعلی امیدوار بود.


@Darsnameh_Eghtesad
t.me//Darsnameh_Eghtesad


Forward from: مكتوب
گفت:" نوح در راه دعوت مردمش به راه خداوند بسیار آزار دید. عمر درازش سرشار از آزار و زخم زبان بود. و نیز زخم هایی که بر پیکرش می نشست .سرانجام دلش گرفت و بی تاب شد و مردم خود را نفرین کرد . از خداوند خواست که هیچ یک از کافران را بر زمین زنده مگذارد. من هم بسیار آزار دیدم. کژی ها و ناراستی ها. زخم هایی که روح را می سوزانید. در هر دم به من زرداب درد نوشانیدند. بی تاب نشدم و همیشه از خداوند خواستم آنان را کمک کند. گفتم خدایا آنان را دریاب نمی دانند چه می کنند؛ نمی دانند چه می گویند."
پرسیدم:" موسی؟"
گفت:" هنگامی که خداوند به موسی گفت. به نزد فرعون برو و او را به راه خداوند دعوت کن. موسی در دلش هراسی پدیدار شد. به خداوند گفت: من یکی از آنان را کشته ام. اکنون ترس جانم را دارم؛ مبادا مرا بکشند.
هنگامی که پیامبر به من گفت : به کعبه برو و بت ها را بشکن. به خاطرم نیامد که من بسیاری از سران قریش را کشته ام، ممکن ست در اندیشه کشتنم برآیند؛ راحت و روان مثل ماهی در آب؛ رفتم و بت ها راشکستم."
پرسیدم:" عیسی؟"
گفت:" عیسی برادرم! هنگامی که مریمِ پاک، درد زایمان گرفت از حرم بیرون رفت تا در خارج بیت المقدس کودکش به دنیا بیاید. مادرم فاطمه به درون حرم رفت. من پسر کعبه ام..."
از شوق می لرزیدم. اما آخرین پرسش رهایم نمی کرد. بر زبانم نمی گشت. چشمانم را بستم و شتابزده پرسیدم: اما محمد؟
علی لبخند زد، شکفته شد.گفت:
" من یکی از بندگان محمدم."
دیگر بی تاب بودم. سر بر دامانش نهادم و گریستم.
دست بر شانه ام گذاشت. درست مثل آن غروب غم انگیز جنگ جمل. هر دو برادرم زید و سبحان شهید شده بودند. من هم زخمی بودم. تشنه و گریان. تصویر زید و سبحان با سیمایی خونین و خندان در برابرم بودند. سرود توحید می خواندند. علی دستم را فشرد و گفت:" صعصعه آن ها راحت شدند و ما سهم بیشتری از رنج را باید بر دوش بکشیم. شکیبا باش. تو تنهایی طولانی و غم انگیزی را در پیش روی داری...
علی را شبانه و غریبانه دفن کردیم. چه می توانستم بگویم؟ گفتم: خداوند تو را رحمت کند، ای امیر مومنان! خداوند در سینه تو بزرگ بود و تو به ذات او آگاه بودی… مشتی از خاک مزار علی را برداشتم. بوئیدم. بوسیدم و بر سر و رویم افشاندم. گریستم و به خاک گفتم:
ای خاک!اگر می دانستی چه کسی را در بر گرفتی، هر گذرنده ای نوای ناله و زاری ات را می شنید.
ای مرگ! از من چه می خواهی؟ از آن چه هراس داشتم بر سرم آمد.
ای مرگ! اگر می گفتی که فدیه می پذیری جانم را فدای علی می کردم.
ای روزگار! علی را از ما گرفتی، چه بد زمانه ای هستی…
مرا به بحرین تبعید کردند. مغیرة بن شعبه کارگزار معاویه، تبعیدم از کوفه به بحرین را ترتیب داد. آن چهار سال تنهایی و تبعید، روزها و شب هایم با یاد علی می گذشت و زبانم به نام او می گشت و روحم از نوای کلمات او معطر و بی قرار بود.
********
http://mohajerani.maktuob.net/archives/2018/06/05/2312.php

20 last posts shown.

363

subscribers
Channel statistics