🔷 روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت از شدت درد فریادی زد و سوزن را چند متر دور تر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را آورد و به کفاش تحویل داد و شعری را برایش زمزمه کرد؛
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری
این سوزن منبع درآمد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می اندازی!
کفاش که از درد سوزن اعصابش کیری گشته بود گفت؛ بیا برو کصشر تفت نده مرتیکه ننه پابلیک و سپس سوزن رابرداشت و بالا و پایین مرد حکیم را آباد ساخت تا دگر گوهِ کاری که به اون مربوط نیست را تناول ننماید.
درس اخلاقی اینکه سرتون تو کون خودتون باشه تا بگا نرید!
#تلنگر
🆑 @factfuck8
🔶 یا به اندازه ی گشادیت آرزو کن
یا به اندازه آرزوهایت تنگ باش
یا کلا گوه اضافی نخور ....!
+
♦️ یارو
رفت آتش نشانے استخدام بشہ تو مصاحبہ پرسیدن میدونے بدتر از سوختن چیه؟
گفت: اینڪہ دوسش داشتـہ باشے و نتونے بگی؟
گفتن برو تا ڪپسولو نڪردیم تو ڪیونت
×
🔮 امتحانو یكے میده!
نمره شو قرارہ یكے دیگہ بدہ!؟
اونوقت این وسط گوهشو مراقب میخوره👀
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را آورد و به کفاش تحویل داد و شعری را برایش زمزمه کرد؛
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن انگه که خارش خوری
این سوزن منبع درآمد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می اندازی!
کفاش که از درد سوزن اعصابش کیری گشته بود گفت؛ بیا برو کصشر تفت نده مرتیکه ننه پابلیک و سپس سوزن رابرداشت و بالا و پایین مرد حکیم را آباد ساخت تا دگر گوهِ کاری که به اون مربوط نیست را تناول ننماید.
درس اخلاقی اینکه سرتون تو کون خودتون باشه تا بگا نرید!
#تلنگر
🆑 @factfuck8
🔶 یا به اندازه ی گشادیت آرزو کن
یا به اندازه آرزوهایت تنگ باش
یا کلا گوه اضافی نخور ....!
+
♦️ یارو
رفت آتش نشانے استخدام بشہ تو مصاحبہ پرسیدن میدونے بدتر از سوختن چیه؟
گفت: اینڪہ دوسش داشتـہ باشے و نتونے بگی؟
گفتن برو تا ڪپسولو نڪردیم تو ڪیونت
×
🔮 امتحانو یكے میده!
نمره شو قرارہ یكے دیگہ بدہ!؟
اونوقت این وسط گوهشو مراقب میخوره👀