بیهقی، بازارهای آزاد و «توسعه غیردولتی»
در یکی از فرازهای تاریخ بیهقی میخوانیم که سلطان مسعود غزنوی در سفری به نشابور بار عام میدهد و «همه بخدمت استقبال یا نظاره آمده بودند و دعا میکردند» و در این میان کسی اگر درخواستی داشته به عرض سلطان میرساند. در اینجا «قاضی صاعد» به عنوان قاضیالقضات خراسان که در کودکی هم استاد مسعود بوده از سلطان میخواهد که املاک و زمینهای خاندان میکائیلیان را که «خاندانی قدیم است و ایشان در این شهر مخصوص اند و آثار ایشان پیداست» به آنها برگردانند، «که املاک ایشان موقوف مانده است و اوقاف اجداد و آباء ایشان هم از پر کار افتاده و طرق و سبل آن بگردیده.»
خلاصه قاضی از امیر درخواست میکند که «اگر امیر بیند» یعنی اگر امیر صلاح بداند «در این باب فرمانی دهد» «تا بسیار خلق از ایشان که از پرده بیفتادهاند و مضطرب گشتهاند بنوا شوند و آن اوقاف زنده گردد و ارتفاع آن به طرق و سبل رسد.» و همانطور که انتظار میرود امیر دستور میدهد این اموال توقیف شده را به صاحبان اصلی بازگردانند تا «بسیار خلق بنوا شوند» (اشتغال) و با «ارتفاع» یا درآمد آن املاک «سبل و طرق» (جادهها و راهها) آباد گردند و بازار رونق بگیرد.
در یکی از فرازهای تاریخ بیهقی میخوانیم که سلطان مسعود غزنوی در سفری به نشابور بار عام میدهد و «همه بخدمت استقبال یا نظاره آمده بودند و دعا میکردند» و در این میان کسی اگر درخواستی داشته به عرض سلطان میرساند. در اینجا «قاضی صاعد» به عنوان قاضیالقضات خراسان که در کودکی هم استاد مسعود بوده از سلطان میخواهد که املاک و زمینهای خاندان میکائیلیان را که «خاندانی قدیم است و ایشان در این شهر مخصوص اند و آثار ایشان پیداست» به آنها برگردانند، «که املاک ایشان موقوف مانده است و اوقاف اجداد و آباء ایشان هم از پر کار افتاده و طرق و سبل آن بگردیده.»
خلاصه قاضی از امیر درخواست میکند که «اگر امیر بیند» یعنی اگر امیر صلاح بداند «در این باب فرمانی دهد» «تا بسیار خلق از ایشان که از پرده بیفتادهاند و مضطرب گشتهاند بنوا شوند و آن اوقاف زنده گردد و ارتفاع آن به طرق و سبل رسد.» و همانطور که انتظار میرود امیر دستور میدهد این اموال توقیف شده را به صاحبان اصلی بازگردانند تا «بسیار خلق بنوا شوند» (اشتغال) و با «ارتفاع» یا درآمد آن املاک «سبل و طرق» (جادهها و راهها) آباد گردند و بازار رونق بگیرد.