ای یار خوشنما از جفایت من شکایت میکنم
بلبل خوش رنگ از صدایت من شکایت میکنم
حلقه تابیده گیسو خرمایی فتاده روی چشم
بلبل نالان از شیدایت من شکایت میکنم
میدانم که میدانی که میداند ولی
شرمنده ام که از وفایت من شکایت میکنم
آن چشم بادامی بود چشمان رنگارنگ تو
کردی بوسه از لبم ازین جنایت من شکایت میکنم
به عشقت لانه کردی در حریم خانه ام
به هرجادلبرِ دیدم ازین روایت من حکایت میکنم
بدیدم با نگاهم که رفتی از کنار من
سزاوارم نبود نزد خدایت من شکایت میکنم
ریختی خاموش نمودی آن عشق بی پایان من
ناسزا گفتی از بد دعایت من شکایت میکنم
نیستم تسلیم به فرمانت ای عشق نا پیدای من
آمدی گفتی منم از صفایت من شکایت میکنم
#امرالله_حسن
🆔 @Hasan_Official1
بلبل خوش رنگ از صدایت من شکایت میکنم
حلقه تابیده گیسو خرمایی فتاده روی چشم
بلبل نالان از شیدایت من شکایت میکنم
میدانم که میدانی که میداند ولی
شرمنده ام که از وفایت من شکایت میکنم
آن چشم بادامی بود چشمان رنگارنگ تو
کردی بوسه از لبم ازین جنایت من شکایت میکنم
به عشقت لانه کردی در حریم خانه ام
به هرجادلبرِ دیدم ازین روایت من حکایت میکنم
بدیدم با نگاهم که رفتی از کنار من
سزاوارم نبود نزد خدایت من شکایت میکنم
ریختی خاموش نمودی آن عشق بی پایان من
ناسزا گفتی از بد دعایت من شکایت میکنم
نیستم تسلیم به فرمانت ای عشق نا پیدای من
آمدی گفتی منم از صفایت من شکایت میکنم
#امرالله_حسن
🆔 @Hasan_Official1