روزنامه «ش»، مؤسسه «ث» و حباب سلبریتیگری
لیلی فرهادپور
@lilyFchannel
ماجرای گزارش روزنامه «ش»! درباره مؤسسه «ث»! و قضیهای که به دو سلبریتی «ا. ع» و «م. م» نسبت داده شد، برای خیلیها این ضربالمثل را تداعی کرده است که «هرچه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک». درحالیکه برای من بیشتر بهمثابه ترکیدن حباب سلبریتیگری است ....
سلبریتی «م. م» گفته است از روزنامه «شرق» شکایت میکند. شکایت حق هر فردی است. این روزها دو شبکه تلویزیونی، سریال «در حاشیه»، ساخته ایشان، را پخش میکند که در آن فساد در جامعه پزشکی ایران را با طنز زیر سؤال برده است (و من یکی که از دیدن آن لذت میبرم). اگر «م. م» سلبریتی نشده بود و نویسنده و کارگردان باقی میماند و شومن نمیشد، شاید بهجای شکایت، به این واقعه بهمثابه یک سوژه ناب نگاه میکرد و سریالی در حاشیه عملکرد سلبریتیها میساخت که نشان دهد وقتی از هنر دور میشوند چه اتفاقی میافتد و وقتی در اخبار مربوط به این غائله آمد که مؤسسه «ث» برای دورزدن مشکل تبلیغات با نام باشگاه فرهنگی و ورزشی «ث» اسپانسر شده بود، شاخکهایش حساس میشد که اینکه شبیه عملکرد تعدادی از همین سلبریتیهاست که اکنون برای دورزدن مالیات و بیمه و شهرداری، کافیشاپهایی زدهاند بدون داشتن مجوز از صنف بستنی و آبمیوه (چون ما صنف کافیشاپ نداریم) و با دریافت مجوزهای فرهنگی (در مقابل عرضه خود بهعنوان کالای تبلیغاتی و نه لزوما فعال فرهنگی) تمام مشکلات مجوز و مالیات را دور زدهاند و دارند راستراست پول پارو میکنند؛ بدون هیچ مالیاتی. این خودش فساد نیست؟ این خودش گندیدن نمک نیست؟ اگر شفافسازیها پیش برود، این حبابها هم بالاخره خواهند ترکید.
شفافسازی، صداوسیمای دستنیافتنی را به جایگاه اصلی خود بهعنوان رسانه برگرداند، دیگر برگرداندن سلبریتیها از جایگاه اشغالشده فعال فرهنگی یا اجتماعی به جایگاه خودشان که کاری ندارد. همه جای خودمان باشیم، حتما دنیای بهتری میشود.
متن کامل را در اینجا بخوانید
@lilyFchannel
لیلی فرهادپور
@lilyFchannel
ماجرای گزارش روزنامه «ش»! درباره مؤسسه «ث»! و قضیهای که به دو سلبریتی «ا. ع» و «م. م» نسبت داده شد، برای خیلیها این ضربالمثل را تداعی کرده است که «هرچه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک». درحالیکه برای من بیشتر بهمثابه ترکیدن حباب سلبریتیگری است ....
سلبریتی «م. م» گفته است از روزنامه «شرق» شکایت میکند. شکایت حق هر فردی است. این روزها دو شبکه تلویزیونی، سریال «در حاشیه»، ساخته ایشان، را پخش میکند که در آن فساد در جامعه پزشکی ایران را با طنز زیر سؤال برده است (و من یکی که از دیدن آن لذت میبرم). اگر «م. م» سلبریتی نشده بود و نویسنده و کارگردان باقی میماند و شومن نمیشد، شاید بهجای شکایت، به این واقعه بهمثابه یک سوژه ناب نگاه میکرد و سریالی در حاشیه عملکرد سلبریتیها میساخت که نشان دهد وقتی از هنر دور میشوند چه اتفاقی میافتد و وقتی در اخبار مربوط به این غائله آمد که مؤسسه «ث» برای دورزدن مشکل تبلیغات با نام باشگاه فرهنگی و ورزشی «ث» اسپانسر شده بود، شاخکهایش حساس میشد که اینکه شبیه عملکرد تعدادی از همین سلبریتیهاست که اکنون برای دورزدن مالیات و بیمه و شهرداری، کافیشاپهایی زدهاند بدون داشتن مجوز از صنف بستنی و آبمیوه (چون ما صنف کافیشاپ نداریم) و با دریافت مجوزهای فرهنگی (در مقابل عرضه خود بهعنوان کالای تبلیغاتی و نه لزوما فعال فرهنگی) تمام مشکلات مجوز و مالیات را دور زدهاند و دارند راستراست پول پارو میکنند؛ بدون هیچ مالیاتی. این خودش فساد نیست؟ این خودش گندیدن نمک نیست؟ اگر شفافسازیها پیش برود، این حبابها هم بالاخره خواهند ترکید.
شفافسازی، صداوسیمای دستنیافتنی را به جایگاه اصلی خود بهعنوان رسانه برگرداند، دیگر برگرداندن سلبریتیها از جایگاه اشغالشده فعال فرهنگی یا اجتماعی به جایگاه خودشان که کاری ندارد. همه جای خودمان باشیم، حتما دنیای بهتری میشود.
متن کامل را در اینجا بخوانید
@lilyFchannel