آخر ترمه و استرس عجیبی گرفتم، چندتا پروژه خیلی سنگین دارم که باید انجام بدم و تقریبا میشه گفت که براش هیچکاری نکردم.
یکی رو باید وسط خرداد ارسال کنم و اونیکی رو هم آخر خرداد.
جفتشونم سختن و برای جفتشونم هیچ پیشزمینهای ندارم.
همکلاسیهام اکثرا کار رو انجام دادن و دربارهش تو گروه باهم صحبت میکنن و من هردفعه که گروهو باز میکنم وحشت میکنم.
چون تقریبا بیشترشون کار رو شروع کردن اما من چون دقیقهی نودی هستم هنوز حتی سراغشم نرفتم.
بههمین خاطر تصمیم گرفتم تا یه مدت حتی گروه رو باز نکنم تا نببینم چه پیامهایی ردوبدل میشه.
اینطوری از فشار روانی که رومه کم میشه.
همزمان چندتا اتفاق باهم افتاده که یکم مدیریت کردنش برام سخته.
هم دوتا پروژه سنگین دارم، هم این ماه کلی از پساندازم رو خرج کردم، هم بهمون گفتن که ممکنه امتحاناتمون حضوری بشه و من اصلا آمادگی روانیشو ندارم.
کلا انگار برای هیچچیز و هیچفرایندی آماده نیستم.
خداروشکر که اینستاگرام رو دیاکتیو کردم و از اون سمت فشاری رو احساس نمیکنم.
یه مدت هم برای اینکه کارام راه بیفته گروه واتسپو باز نمیکنم ببینم چی پیش میاد.
شاید یکم کارام درست پیش بره.
یکی رو باید وسط خرداد ارسال کنم و اونیکی رو هم آخر خرداد.
جفتشونم سختن و برای جفتشونم هیچ پیشزمینهای ندارم.
همکلاسیهام اکثرا کار رو انجام دادن و دربارهش تو گروه باهم صحبت میکنن و من هردفعه که گروهو باز میکنم وحشت میکنم.
چون تقریبا بیشترشون کار رو شروع کردن اما من چون دقیقهی نودی هستم هنوز حتی سراغشم نرفتم.
بههمین خاطر تصمیم گرفتم تا یه مدت حتی گروه رو باز نکنم تا نببینم چه پیامهایی ردوبدل میشه.
اینطوری از فشار روانی که رومه کم میشه.
همزمان چندتا اتفاق باهم افتاده که یکم مدیریت کردنش برام سخته.
هم دوتا پروژه سنگین دارم، هم این ماه کلی از پساندازم رو خرج کردم، هم بهمون گفتن که ممکنه امتحاناتمون حضوری بشه و من اصلا آمادگی روانیشو ندارم.
کلا انگار برای هیچچیز و هیچفرایندی آماده نیستم.
خداروشکر که اینستاگرام رو دیاکتیو کردم و از اون سمت فشاری رو احساس نمیکنم.
یه مدت هم برای اینکه کارام راه بیفته گروه واتسپو باز نمیکنم ببینم چی پیش میاد.
شاید یکم کارام درست پیش بره.