توی فروشگاه مواد غذایی دنبال خوراکی های مدنظرت بودی که در قسمت نوشیدنی ها چشمت به بطری عجیبی میوفته،سمتش میری و با تردید انگشتتو رو شیشه اش میکشی...
"دانمارک_1698
تو یکی از وفادارترین خدمه های امپراطوری بودی که به یک ماموریت میفرستنت و تو این فاصله پاپوشی برات ساخته میشه.وقتی برمیگردی فرصت دفاع از خودتو نداری،برای همین حکم اعدام با سم برات تصویب میشه و در سن 33 از دنیا میری"
نگاهی ب اطراف میندازی و وقتی کسی حواسش نیست شیشه رو برمیداری..
@dreamcatcherCB
"دانمارک_1698
تو یکی از وفادارترین خدمه های امپراطوری بودی که به یک ماموریت میفرستنت و تو این فاصله پاپوشی برات ساخته میشه.وقتی برمیگردی فرصت دفاع از خودتو نداری،برای همین حکم اعدام با سم برات تصویب میشه و در سن 33 از دنیا میری"
نگاهی ب اطراف میندازی و وقتی کسی حواسش نیست شیشه رو برمیداری..
@dreamcatcherCB