بهار ار باده در ساغر نمی کردم چه میکردم
ز ساغر گر دماغی تر نمی کردم چه میکردم
هوا تر ،می به ساغر ، من ملول از فکرِ هشیاری
اگر اندیشه ی دیگر نمی کردم چه میکردم
عرض دیدم بجز می هر چه زآن بویِ نشاط آید
قناعت گر بدین گوهر نمیکردم چه میکردم
چرا گویند در خم خرقه ی صوفی فرو کردی
به زهد آلوده بودآن گر نمیکردم چه میکردم
ملامت می کنندم کز چه بر گشتی زمژگانش
هزیمت گر زیک لشکر نمیکردم چه میکردم
به اشک ار کیفر گیتی نمی دادم چه می دادم
به آه ار چاره ی اختر نمیکردم چه میکردم
ز شیخِ شهر جان بردم به تزویرِ مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمیکردم چه میکردم
گشود آنچ از حرم بایست از دیرم کنون یغما
رخ امّید بر این در نمیکردم چه میکردم
یغما جندقی
@nfarhangfar
ز ساغر گر دماغی تر نمی کردم چه میکردم
هوا تر ،می به ساغر ، من ملول از فکرِ هشیاری
اگر اندیشه ی دیگر نمی کردم چه میکردم
عرض دیدم بجز می هر چه زآن بویِ نشاط آید
قناعت گر بدین گوهر نمیکردم چه میکردم
چرا گویند در خم خرقه ی صوفی فرو کردی
به زهد آلوده بودآن گر نمیکردم چه میکردم
ملامت می کنندم کز چه بر گشتی زمژگانش
هزیمت گر زیک لشکر نمیکردم چه میکردم
به اشک ار کیفر گیتی نمی دادم چه می دادم
به آه ار چاره ی اختر نمیکردم چه میکردم
ز شیخِ شهر جان بردم به تزویرِ مسلمانی
مدارا گر به این کافر نمیکردم چه میکردم
گشود آنچ از حرم بایست از دیرم کنون یغما
رخ امّید بر این در نمیکردم چه میکردم
یغما جندقی
@nfarhangfar