[Poststempel: Turin, 4. 1. 1889]
Meinem maëstro Pietro.
Singe mir ein neues Lied: die Welt ist verklärt und alle Himmel freuen sich.
Der Gekreuzigte
به استادم "پیتر"،
برایم سرودي/ترانهاي تازه بخوان؛ جهان دگرگون شده است و همهیِ آسمانها شادی میکنند.
(مصلوب)
پ. ن: نامهیِ عجیب و عبارتهایِ شطحگونهیِ نیچه، خطاب به دوستش "پیتر گاست". آنچه بَر غرابتِ این کوتهنوشت میافزاید، امضایِ (unterschrift) نیچه، با نامِ درنگیدنیِ «مصلوب» است!
اگر بخواهم به تعبيري شاعرانه، و نه چندان دور از حقیقت، متوسّل شوم، میتوان گفت که جنونِ نیچه، زبانِ بَندآمدهیِ عقلانیّتِ مُدرن و کشتیِ به گِلنشستهیِ خِرَدِ روشنگری است. میراثِ نیچه را باید آشکارسازیِ تبارِ تبهگنِ مُدرنیسم و اعلانِ بُنبستِ روشنگری دانست.
گویا آرمانِ وضوح و تمایز در دکارت، پروژهیِ نقّادیِ کانتی و منطقِ فروبلعندهیِ هگل، سرانجام، تن به جنوني تراژیک دادهاند!
Join Link↘️
🆔 @Pooria_mgh1844
Meinem maëstro Pietro.
Singe mir ein neues Lied: die Welt ist verklärt und alle Himmel freuen sich.
Der Gekreuzigte
به استادم "پیتر"،
برایم سرودي/ترانهاي تازه بخوان؛ جهان دگرگون شده است و همهیِ آسمانها شادی میکنند.
(مصلوب)
پ. ن: نامهیِ عجیب و عبارتهایِ شطحگونهیِ نیچه، خطاب به دوستش "پیتر گاست". آنچه بَر غرابتِ این کوتهنوشت میافزاید، امضایِ (unterschrift) نیچه، با نامِ درنگیدنیِ «مصلوب» است!
اگر بخواهم به تعبيري شاعرانه، و نه چندان دور از حقیقت، متوسّل شوم، میتوان گفت که جنونِ نیچه، زبانِ بَندآمدهیِ عقلانیّتِ مُدرن و کشتیِ به گِلنشستهیِ خِرَدِ روشنگری است. میراثِ نیچه را باید آشکارسازیِ تبارِ تبهگنِ مُدرنیسم و اعلانِ بُنبستِ روشنگری دانست.
گویا آرمانِ وضوح و تمایز در دکارت، پروژهیِ نقّادیِ کانتی و منطقِ فروبلعندهیِ هگل، سرانجام، تن به جنوني تراژیک دادهاند!
Join Link↘️
🆔 @Pooria_mgh1844