Forward from: @AxNegarBot
🌺🍃 خلاصه سخنرانی در همایش همبستگی وکلا
" ظرفیتهای اصلاح ساختاری و توسعه در ایجاد همبستگی"
دکتر هما داودی نائب رییس اسکودا نیز با اشاره به « ظرفیت های توسعه و اصلاح ساختاری و نقش آن ها در ایجاد همبستگی وکلا» تشریح کردند: «امروزه کانون های وکلا نیاز به همبستگی در سه سطح دارند: اول همبستگی بین وکلا و مدیران جامعه وکالت، دوم همبستگی بین مدیران و هیات مدیره کانون های وکلا و اتحادیه و سوم همبستگی بین وکلا و جامعه مدنی. آثار این همبستگی ترویج فرهنگ وکالت، آموزش همگانی و خودبه خود فعال شدن بدنه وکالت می باشد. راه دستیابی به این همبستگی و ترمیم بسیاری از گسست ها و شکست ها ، اصلاح ساختاری و تفکر سیستماتیک است و تا زمانی که این مهم انجام نپذیرد و به آن درجه از توسعه که لازم است نرسیم، آن طراز لازم از همبستگی را کسب نخواهیم کرد. اکنون کانون های وکلا در حال گذار از یک رویکرد کاریزماتیک به سوی یک رویکرد تفکری و سیستماتیک هستند که البته این را هم به جرأت نمی توان بر زبان آورد. در مسایل از تعاملات اخلاقی و رویکرد اخلاق مدارانه صرف فاصله گرفته ایم ولی در عین حال به رویکرد ساختارسازی و برنامه ریزی مدرن هم نزدیک نشده ایم».
دکتر داودی در ادامه با توجه به وجود یک روحیه شرقی در درون جامعه که نهاد وکالت نیز از آن فارغ نمی باشد بیان کردند: « لازم است که در امور کانون ها ساختاری برخورد کنیم. آن نجابت شرقی و تفکر شرقی که یک پدیده جامعه شناختی است به کانون ها اجازه برخورد ساختاری با مسایل را نداده و آن ها را به سمت تعاملات اخلاقی بیشتر متمایل می کند تا ساختارسازی؛ بنابراین لازم است که به این نیاز توجه کافی و وافی نشان داده شود و به عنوان یک نیاز اصلی درنظر گرفته شود. اگر ساختارها درست کار کرده و درست شکل بگیرند مطمئناً افراد نیز کارکردهای خودشان را در این ساختارها خواهند داشت اما اگر بهترین افراد را با طراز بالای تعاملات اخلاقی و با ویژگی های کاریزماتیک هم داشته باشیم ولی ساختارهای اجتماعی درست نباشد، ممکن است با مشکلاتی جدی مواجه شویم.».
نائب رییس اسکودا هم چنین با تأکید بر اصلاح ساختارها ابراز داشتند: «ایده تشکیل اتحادیه در زمانی شکل گرفت که رویکرد تجزیه کانون ها آغاز شد و در واقع فصل تجزیه کانون ها از سال 76 آغاز شد. نقش اتحادیه در این سال ها در تقریب و تقارب و ایجاد همگرایی بین کانون ها قابل انکار نیست ولی امروز در جایی قرار داریم که نیاز مبرم به بازسازی اتحادیه کاملا" پیداست. اتحادیه برای رسیدن به اهداف خود باید ساختاری جدی پویا و فعال داشته باشد و برای این مهم نیازمند ترمیم گسست ها می باشد. یک بعد از گسست ها در نهاد وکالت، گسست بین بخشی می باشد. نهاد وکالت از سه دپارتمان صندوق، اتحادیه و کانون ها تشکیل شده که هر کدام وظایف خاص خودشان را انجام می دهند و تاکنون توانسته اند در تصمیم گیری هایشان هماهنگ عمل کرده و یکسان سازی مناسب را داشته باشند؛ با این حال بسیاری از گسست ها و شکست ها ناشی از نارسایی ساختارها و سیستم هاست. اگر با یک دید راهبردی و استراتژیک به قضیه بنگریم، متوجه می شویم که هیچ تفکر توسعهای در کانون ها، از زمان استقلال تاکنون، وجود نداشته است. نیاز به بازتقنین مقررات وکالت به طور جدی وجود دارد».
ایشان در باب توسعه اتحادیه و کانون های وکلا نیز افزودند: «به همان اندازه که استقلال کانون های وکلا به عنوان جوهره نهاد دفاعی دارای اهمیت می باشد، بحث توسعه نیز اهمیت دارد. در هیچ کدام از طرحها یا لوایحی که تقدیم مجلس شده، بیانی از توسعه به میان نیامده است. امروزه حقوق بشر دارای سه نسل می باشد اما کانون های وکلا در هیچ کدام از این نسل ها جای خود را نیافته است. با وجود اینکه امروزه نسل سوم حقوق بشر به طور جدی در تمام دنیا مطرح است ولی ما هنوز درگیر نسل اول حقوق بشر در مورد نهاد وکالت هستیم و هنوز به دنبال حق دفاع هستیم در حالی که در حوزه دفاع باید از مصونیت برخوردار باشم. کانون ها اکنون باید از حق بر توسعه صحبت کنند و چون توسعه کانون های وکلا جدای از توسعه ملی نیست این مسأله باید هم مورد توجه حاکمیت و هم مورد توجه کانون های وکلا قرار گیرد. در سند چشم انداز بیست ساله هیچ اشاره ای به جایگاه کانون های وکلا نشده است. حال این سؤال پیش می آید که نهادی به این بزرگی که می تواند توسعه ساز باشد چرا باید استقلال آن سلب شود؟ حداقل کاری که کانون ها می توانند در زمینه توسعه انجام دهند این است که باید یک سندی برای خودشان تصویب کنند. بنابراین لزوم رسیدن به همبستگی نهادینه کردن تفکر سیستماتیک در کانون های وکلا می باشد».
هفته نامه صوراسرافیل
https://t.me/soreisrafil
رشحات قلم
@Rashhe
" ظرفیتهای اصلاح ساختاری و توسعه در ایجاد همبستگی"
دکتر هما داودی نائب رییس اسکودا نیز با اشاره به « ظرفیت های توسعه و اصلاح ساختاری و نقش آن ها در ایجاد همبستگی وکلا» تشریح کردند: «امروزه کانون های وکلا نیاز به همبستگی در سه سطح دارند: اول همبستگی بین وکلا و مدیران جامعه وکالت، دوم همبستگی بین مدیران و هیات مدیره کانون های وکلا و اتحادیه و سوم همبستگی بین وکلا و جامعه مدنی. آثار این همبستگی ترویج فرهنگ وکالت، آموزش همگانی و خودبه خود فعال شدن بدنه وکالت می باشد. راه دستیابی به این همبستگی و ترمیم بسیاری از گسست ها و شکست ها ، اصلاح ساختاری و تفکر سیستماتیک است و تا زمانی که این مهم انجام نپذیرد و به آن درجه از توسعه که لازم است نرسیم، آن طراز لازم از همبستگی را کسب نخواهیم کرد. اکنون کانون های وکلا در حال گذار از یک رویکرد کاریزماتیک به سوی یک رویکرد تفکری و سیستماتیک هستند که البته این را هم به جرأت نمی توان بر زبان آورد. در مسایل از تعاملات اخلاقی و رویکرد اخلاق مدارانه صرف فاصله گرفته ایم ولی در عین حال به رویکرد ساختارسازی و برنامه ریزی مدرن هم نزدیک نشده ایم».
دکتر داودی در ادامه با توجه به وجود یک روحیه شرقی در درون جامعه که نهاد وکالت نیز از آن فارغ نمی باشد بیان کردند: « لازم است که در امور کانون ها ساختاری برخورد کنیم. آن نجابت شرقی و تفکر شرقی که یک پدیده جامعه شناختی است به کانون ها اجازه برخورد ساختاری با مسایل را نداده و آن ها را به سمت تعاملات اخلاقی بیشتر متمایل می کند تا ساختارسازی؛ بنابراین لازم است که به این نیاز توجه کافی و وافی نشان داده شود و به عنوان یک نیاز اصلی درنظر گرفته شود. اگر ساختارها درست کار کرده و درست شکل بگیرند مطمئناً افراد نیز کارکردهای خودشان را در این ساختارها خواهند داشت اما اگر بهترین افراد را با طراز بالای تعاملات اخلاقی و با ویژگی های کاریزماتیک هم داشته باشیم ولی ساختارهای اجتماعی درست نباشد، ممکن است با مشکلاتی جدی مواجه شویم.».
نائب رییس اسکودا هم چنین با تأکید بر اصلاح ساختارها ابراز داشتند: «ایده تشکیل اتحادیه در زمانی شکل گرفت که رویکرد تجزیه کانون ها آغاز شد و در واقع فصل تجزیه کانون ها از سال 76 آغاز شد. نقش اتحادیه در این سال ها در تقریب و تقارب و ایجاد همگرایی بین کانون ها قابل انکار نیست ولی امروز در جایی قرار داریم که نیاز مبرم به بازسازی اتحادیه کاملا" پیداست. اتحادیه برای رسیدن به اهداف خود باید ساختاری جدی پویا و فعال داشته باشد و برای این مهم نیازمند ترمیم گسست ها می باشد. یک بعد از گسست ها در نهاد وکالت، گسست بین بخشی می باشد. نهاد وکالت از سه دپارتمان صندوق، اتحادیه و کانون ها تشکیل شده که هر کدام وظایف خاص خودشان را انجام می دهند و تاکنون توانسته اند در تصمیم گیری هایشان هماهنگ عمل کرده و یکسان سازی مناسب را داشته باشند؛ با این حال بسیاری از گسست ها و شکست ها ناشی از نارسایی ساختارها و سیستم هاست. اگر با یک دید راهبردی و استراتژیک به قضیه بنگریم، متوجه می شویم که هیچ تفکر توسعهای در کانون ها، از زمان استقلال تاکنون، وجود نداشته است. نیاز به بازتقنین مقررات وکالت به طور جدی وجود دارد».
ایشان در باب توسعه اتحادیه و کانون های وکلا نیز افزودند: «به همان اندازه که استقلال کانون های وکلا به عنوان جوهره نهاد دفاعی دارای اهمیت می باشد، بحث توسعه نیز اهمیت دارد. در هیچ کدام از طرحها یا لوایحی که تقدیم مجلس شده، بیانی از توسعه به میان نیامده است. امروزه حقوق بشر دارای سه نسل می باشد اما کانون های وکلا در هیچ کدام از این نسل ها جای خود را نیافته است. با وجود اینکه امروزه نسل سوم حقوق بشر به طور جدی در تمام دنیا مطرح است ولی ما هنوز درگیر نسل اول حقوق بشر در مورد نهاد وکالت هستیم و هنوز به دنبال حق دفاع هستیم در حالی که در حوزه دفاع باید از مصونیت برخوردار باشم. کانون ها اکنون باید از حق بر توسعه صحبت کنند و چون توسعه کانون های وکلا جدای از توسعه ملی نیست این مسأله باید هم مورد توجه حاکمیت و هم مورد توجه کانون های وکلا قرار گیرد. در سند چشم انداز بیست ساله هیچ اشاره ای به جایگاه کانون های وکلا نشده است. حال این سؤال پیش می آید که نهادی به این بزرگی که می تواند توسعه ساز باشد چرا باید استقلال آن سلب شود؟ حداقل کاری که کانون ها می توانند در زمینه توسعه انجام دهند این است که باید یک سندی برای خودشان تصویب کنند. بنابراین لزوم رسیدن به همبستگی نهادینه کردن تفکر سیستماتیک در کانون های وکلا می باشد».
هفته نامه صوراسرافیل
https://t.me/soreisrafil
رشحات قلم
@Rashhe