Forward from: اتحادیه علوم سیاسی
بهه ملی نامهای سرگشاده را خطاب به شاه نوشتند-، حزب توده فرودین 1356 را نقطه آغاز بحران میداند که طی آن چندین فقره اعتراض و اعتصاب کارگری رخ داد، چریکهای فدایی تابستان 1357، اعتراضات و درگیری ساکنین خارج از محدوده شهری را نقطه آغاز میدانند، مخالفین مذهبیِ رژیم فوت ناگهانی فرزند ارشد امام خمینی (ره) را در آبان سال 1356 و برخی دیگر درج مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات با امضا مستعار احمد رشیدی مطلق در دی ماه 1356 را نقطه شروح انقلاب میدانند و البته برخی از روشنفکران و دانشگاهیان نیز اعتراضات به انتقال دانشگاه «آریامهر» به اصفهان را نقطه آغاز میدانند. اما باید توجه داشت که تمامی این نقاط شروع و اتفاقات نه علت که خود معلول هستند و علت را باید در جا/جاهای دیگری جست (3).
از همینرو نیز تقلیل اعتراضات 7 دی مردم مشهد به یک توطئه علیه دولت یا اعتراض جمعی مالباخته و یا آنگونه که مخالفین انقلاب اعلام میدارند قیام علیه انقلاب اسلامی، بسیار سادهاندیشانه است و البته میتواند پاسخ موقتی بر سوالات اساسیتر باشد. برای یافتن پاسخ و تحلیلی که با واقعیت اتفاقات مشهد بیشتر همخوانی داشته باشد، شایسته است شعارهای مردم حاضر در این اعتراض را مورد توجه قرار دهیم. شعارهایی که اگر هم با «مرگ بر روحانی» و گرانی آغاز شد، اما بهسرعت بهسمت کلیت نظام نشانه رفت. در واقع تحلیل اساسی باید بر نقطهی شیفت شعارها از دولت و گرانی بهسمت نظام متمرکز شود؛ در این صورت دیگر نمیتوان به سادگی این تجمع را حاصل تلاش و زحمت صِرف مخالفین دولت دانست.
برای تحلیل اتفاقات 7 دی مشهد باید اندکی دورتر از روز حادثه بایستیم، باید در نقطه پیروزی انقلاب اسلامی در 57 و تمامی اتفاقات بعد از آن قرار بگیریم و سپس به تحلیل چنین حوادثی بپردازیم. آقای علم الهدی در روز حادثه در سبزوار جملهای بیان کردند که میتواند آغازی برای شروع تحلیل چنین اتفاقاتی باشد: نهتنها امروز در برابر مردم خودمان از اداره اقتصاد، رفاه و زندگیشان با این مسائل امروز شرمنده هستیم، بلکه در طول تاریخ ۴۰ ساله، مدیریتها آنچنان آشفته بوده که ما شرمنده مردم هستیم (4). هر چند ایشان چندین سال است که تنها دولت را مقصر اینگونه نابسامانیها میداند، اما باید توجه داشت که شعارهای مردم حاضر در اعتراض مشهد تنها به گرانی و دولت محدود نماند و تا سیاست خارجی، مسائل فرهنگی و ... را در برگرفت.
اعتراضات اوائل دهه هفتاد مردم قزوین، مشهد و اسلامشهر و ... را نخواستیم تحلیل کنیم و اگر هم تحلیل کردیم، تحلیلهای منطبق بر واقعیت بیرونی نبود؛ اما اعتراض مشهد میتواند سرآغاز اندیشیدین به آنچه تا کنون به آنها نیاندیشدهایم باشد، در صورتیکه به توطئه علیه دولت؛ توطئه خارجی علیه نظام و یا هر تحلیل سادهانگارانه تقلیل نیابد. متضررین موسسات مالی، منتقدین فضای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و .... تنها درد/ دردهای موجود را فریاد میزنند و این وظیفه مدیران نظام است که برای این دردها، درمان بیابند و چه بهتر که درمانها مبتنی بر واقعیت بیمار و با متدهای علمی باشد؛ وگرنه تنها زمان بروز و ظهور مجدد درد را به تاخیر انداختهایم.
حبیب رضازاده
1- آبراهامیان، یرواند (1379)، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی، نشر نی، صص 632-630
2 - همه اتفاقاتی که امروز در مشهد رخ داد (7دی1396)، قابل دسترسی در: https://www.borna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-
3 - زیباکلام، صادق (1380)، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، نشر روزنه، ص 159-158.
4- علمالهدی: مردم شرمنده هستیم (7دی 1396)، قابل دریافت در http://fararu.com/fa/news/342234/%D8%
از همینرو نیز تقلیل اعتراضات 7 دی مردم مشهد به یک توطئه علیه دولت یا اعتراض جمعی مالباخته و یا آنگونه که مخالفین انقلاب اعلام میدارند قیام علیه انقلاب اسلامی، بسیار سادهاندیشانه است و البته میتواند پاسخ موقتی بر سوالات اساسیتر باشد. برای یافتن پاسخ و تحلیلی که با واقعیت اتفاقات مشهد بیشتر همخوانی داشته باشد، شایسته است شعارهای مردم حاضر در این اعتراض را مورد توجه قرار دهیم. شعارهایی که اگر هم با «مرگ بر روحانی» و گرانی آغاز شد، اما بهسرعت بهسمت کلیت نظام نشانه رفت. در واقع تحلیل اساسی باید بر نقطهی شیفت شعارها از دولت و گرانی بهسمت نظام متمرکز شود؛ در این صورت دیگر نمیتوان به سادگی این تجمع را حاصل تلاش و زحمت صِرف مخالفین دولت دانست.
برای تحلیل اتفاقات 7 دی مشهد باید اندکی دورتر از روز حادثه بایستیم، باید در نقطه پیروزی انقلاب اسلامی در 57 و تمامی اتفاقات بعد از آن قرار بگیریم و سپس به تحلیل چنین حوادثی بپردازیم. آقای علم الهدی در روز حادثه در سبزوار جملهای بیان کردند که میتواند آغازی برای شروع تحلیل چنین اتفاقاتی باشد: نهتنها امروز در برابر مردم خودمان از اداره اقتصاد، رفاه و زندگیشان با این مسائل امروز شرمنده هستیم، بلکه در طول تاریخ ۴۰ ساله، مدیریتها آنچنان آشفته بوده که ما شرمنده مردم هستیم (4). هر چند ایشان چندین سال است که تنها دولت را مقصر اینگونه نابسامانیها میداند، اما باید توجه داشت که شعارهای مردم حاضر در اعتراض مشهد تنها به گرانی و دولت محدود نماند و تا سیاست خارجی، مسائل فرهنگی و ... را در برگرفت.
اعتراضات اوائل دهه هفتاد مردم قزوین، مشهد و اسلامشهر و ... را نخواستیم تحلیل کنیم و اگر هم تحلیل کردیم، تحلیلهای منطبق بر واقعیت بیرونی نبود؛ اما اعتراض مشهد میتواند سرآغاز اندیشیدین به آنچه تا کنون به آنها نیاندیشدهایم باشد، در صورتیکه به توطئه علیه دولت؛ توطئه خارجی علیه نظام و یا هر تحلیل سادهانگارانه تقلیل نیابد. متضررین موسسات مالی، منتقدین فضای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و .... تنها درد/ دردهای موجود را فریاد میزنند و این وظیفه مدیران نظام است که برای این دردها، درمان بیابند و چه بهتر که درمانها مبتنی بر واقعیت بیمار و با متدهای علمی باشد؛ وگرنه تنها زمان بروز و ظهور مجدد درد را به تاخیر انداختهایم.
حبیب رضازاده
1- آبراهامیان، یرواند (1379)، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گلمحمدی، نشر نی، صص 632-630
2 - همه اتفاقاتی که امروز در مشهد رخ داد (7دی1396)، قابل دسترسی در: https://www.borna.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-
3 - زیباکلام، صادق (1380)، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، نشر روزنه، ص 159-158.
4- علمالهدی: مردم شرمنده هستیم (7دی 1396)، قابل دریافت در http://fararu.com/fa/news/342234/%D8%