#شب_یلدا یا #شب_چله
«یلدا» کلمهای متعلق به زبان سریانی و بهمعنای تولد، میلاد یا زایش است.
#علت_نامگذاری
یکی از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزد مهر (خورشید) یا میتراست.
در ایران باستان برای دیماه چهار جشن وجود داشت که شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیستوسوم این ماه بود. اما امروزه ایرانیان فقط نخستین روز دیماه، یعنی طولانیترین شب اول زمستان را که آخرین شب پاییز و پایان قوس و آغاز جدی است، جشن میگیرند.
پیشینیان بر این باور بودند که در این شب فرشتهٔ بدیها (اهریمن) با فرشتهٔ خوبی (امشاسپندان) به جنگ میپردازد و در این نبرد طولانی، فرشتهٔ خوبیها اهریمن را شکست میدهد و صبح پس از زاده شدن دوبارهٔ خورشید آغاز میشود.
در گذشته، تاریکی نمایندهٔ اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپایید، این شب برای ایرانیان نحس بود و وقتی این شب فرامیرسید مردم آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند. در این شب مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتوگو به سر میآوردند و سفرهای ویژه میگستردند و هر آنچه از میوه تازه و خشک در اختیار داشتند در سفره میگذاشتند.
#نمادهای_سفره_یلدا
سفرهٔ شب یلدا شامل میوههای تر و خشک، آجیل، انار، هندوانه و... بود.
این میوهها هریک بار معنایی نمادین خود را دارند.
#هندوانه که مدور قاچ میخورد، نماد خورشید است و یادآور تابستان و حرارت و فرونشاندن عطش است.
#انار با صندوقچه مروارید خود، نماد تناسل نسل و زایش است.
#شبچرههایی که با شکستن آنها شادی را به همراه میآورند و دمی همه را از حرف زدن بازمیدارند.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار زاییده شدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند.
«یلدا» کلمهای متعلق به زبان سریانی و بهمعنای تولد، میلاد یا زایش است.
#علت_نامگذاری
یکی از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزد مهر (خورشید) یا میتراست.
در ایران باستان برای دیماه چهار جشن وجود داشت که شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیستوسوم این ماه بود. اما امروزه ایرانیان فقط نخستین روز دیماه، یعنی طولانیترین شب اول زمستان را که آخرین شب پاییز و پایان قوس و آغاز جدی است، جشن میگیرند.
پیشینیان بر این باور بودند که در این شب فرشتهٔ بدیها (اهریمن) با فرشتهٔ خوبی (امشاسپندان) به جنگ میپردازد و در این نبرد طولانی، فرشتهٔ خوبیها اهریمن را شکست میدهد و صبح پس از زاده شدن دوبارهٔ خورشید آغاز میشود.
در گذشته، تاریکی نمایندهٔ اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپایید، این شب برای ایرانیان نحس بود و وقتی این شب فرامیرسید مردم آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند. در این شب مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتوگو به سر میآوردند و سفرهای ویژه میگستردند و هر آنچه از میوه تازه و خشک در اختیار داشتند در سفره میگذاشتند.
#نمادهای_سفره_یلدا
سفرهٔ شب یلدا شامل میوههای تر و خشک، آجیل، انار، هندوانه و... بود.
این میوهها هریک بار معنایی نمادین خود را دارند.
#هندوانه که مدور قاچ میخورد، نماد خورشید است و یادآور تابستان و حرارت و فرونشاندن عطش است.
#انار با صندوقچه مروارید خود، نماد تناسل نسل و زایش است.
#شبچرههایی که با شکستن آنها شادی را به همراه میآورند و دمی همه را از حرف زدن بازمیدارند.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار زاییده شدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند.