— یکی میگوید ابنتیمیه (رحمه الله) صریحا جواز توسّل مزعوم را داده است و دیگری ادعا کرده است بل ابنتیمیه صریحا فتوای شیخ شلتوت را تکرار میکند! ( بماند بعضی هم میگویند ابنتیمیه متوسّلین به پیغمبر را کافر دانسته است!)
— فرض کنیم ادعای مذکور صحیح است، در این جغرافیا سودی نمیبخشد (هر چند شاید بچربد!) چون همه تلاش شما دوستداران حقوق اهلسنت و حقوق شهروندی بایستی باید معطوف این باشد که اهلسنت مومن است! ... آنها به فتوای شیخ شلتوت در کشوری مانند مصر نیاز دارند!
— با این وصف و این ادعای شما، باید گفت شیخ شلتوت صراحتا فتوای شیخ ابنتیمیه را تکرار کرده است و نه برعکس!
— فتوای خود شیخ شلتوت جای بحث دارد تا حدی که مسئول جمعآوری تراث ایشان (یعنی شیخ قرضاوی) انکار میکند:
https://www.al-qaradawi.net/node/1496
— در مورد نسبت چنین تصریحی به ابنتیمیه نیز جز «والله المستعان علی ما تصفون» چه میتوان گفت؛ حداقل به پس و پیش کلام ایشان مراجعه و معنای عدم اعتنا را با مساله تعبد کمی بیشتر دقت میکردید ...و یا همان کتاب "منهاج السنه" را چند صفحهای بیشتر مطالعه میفرمودید:
وَأَمَّا مَا يَتَكَلَّمُونَ بِهِ فِي سَائِرِ مَسَائِلِ الْعِلْمِ: أُصُولِهِ وَفُرُوعِهِ، فَهُمْ فِيهِ تَبَعٌ لِغَيْرِهِمْ مِنَ الطَّوَائِفِ، يَسْتَعِيرُونَ كَلَامَ النَّاسِ فَيَتَكَلَّمُونَ بِهِ، وَمَا فِيهِ مِنْ حَقٍّ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ السُّنَّةِ، لَا يَنْفَرِدُونَ عَنْهُمْ بِمَسْأَلَةٍ وَاحِدَةٍ صَحِيحَةٍ، لَا فِي الْأُصُولِ وَلَا فِي الْفُرُوعِ، إِذْ كَانَ مَبْدَأُ بِدْعَةِ الْقَوْمِ مِنْ قَوْمٍ مُنَافِقِينَ لَا مُؤْمِنِينَ ( منهاج السنة 2/ 302)
@adibshokri
— فرض کنیم ادعای مذکور صحیح است، در این جغرافیا سودی نمیبخشد (هر چند شاید بچربد!) چون همه تلاش شما دوستداران حقوق اهلسنت و حقوق شهروندی بایستی باید معطوف این باشد که اهلسنت مومن است! ... آنها به فتوای شیخ شلتوت در کشوری مانند مصر نیاز دارند!
— با این وصف و این ادعای شما، باید گفت شیخ شلتوت صراحتا فتوای شیخ ابنتیمیه را تکرار کرده است و نه برعکس!
— فتوای خود شیخ شلتوت جای بحث دارد تا حدی که مسئول جمعآوری تراث ایشان (یعنی شیخ قرضاوی) انکار میکند:
https://www.al-qaradawi.net/node/1496
— در مورد نسبت چنین تصریحی به ابنتیمیه نیز جز «والله المستعان علی ما تصفون» چه میتوان گفت؛ حداقل به پس و پیش کلام ایشان مراجعه و معنای عدم اعتنا را با مساله تعبد کمی بیشتر دقت میکردید ...و یا همان کتاب "منهاج السنه" را چند صفحهای بیشتر مطالعه میفرمودید:
وَأَمَّا مَا يَتَكَلَّمُونَ بِهِ فِي سَائِرِ مَسَائِلِ الْعِلْمِ: أُصُولِهِ وَفُرُوعِهِ، فَهُمْ فِيهِ تَبَعٌ لِغَيْرِهِمْ مِنَ الطَّوَائِفِ، يَسْتَعِيرُونَ كَلَامَ النَّاسِ فَيَتَكَلَّمُونَ بِهِ، وَمَا فِيهِ مِنْ حَقٍّ فَهُوَ مِنْ أَهْلِ السُّنَّةِ، لَا يَنْفَرِدُونَ عَنْهُمْ بِمَسْأَلَةٍ وَاحِدَةٍ صَحِيحَةٍ، لَا فِي الْأُصُولِ وَلَا فِي الْفُرُوعِ، إِذْ كَانَ مَبْدَأُ بِدْعَةِ الْقَوْمِ مِنْ قَوْمٍ مُنَافِقِينَ لَا مُؤْمِنِينَ ( منهاج السنة 2/ 302)
@adibshokri