گوسفندان کتابخوان، غرق در گعدهها و نگاه تونلی، از کف خیابان جامعهی خود خبر ندارند. و هر بار شوکه میشوند. نمیتوانند بپذیرند که مردم کوچه و خیابان از آنها بیشتر میفهمند. آخر آنها کسشرهای سرخ و صورتی را قورت دادهاند و ژیژک را از مقعد هابرماس و فوکو را از پاچهی دریدا
۱
خروجی گرفتهاند. آخر آنها خیلی بلدند و در صفحهی ۴۵۳۸ کتاب چگونه جوامع آرمانی را با شیاف توهم و گندهگوزی بر پا داریم خواندهاند که سمت درست تاریخ کجاست. آنها با گپهای بیپایان میان لاسهای لزج فهمیدهاند که تمدن خر است و آه وحشیها جِرم دهید. تمام ارکان انسان مدرن از نظرشان
۲
اخ است. در رزومههایشان برای زندگی سیاهان جقی اشکآلود زدهاند و بر مجسمهی جفرسونها تف کردهاند. آنها پیشرو، روشن، لطیف و هنری هستند و با بوتهای تیمبرلند به پا و ساعتهای رولکس به دست برای گرسنگان جهان که لقمهی آنان را فلان سرمایهگذار در آنسوی دنیا دزدیده افسردگی حاد
۳
گرفتهاند. آنها به لطف تمدن و دستاوردهای آن زنده ماندهاند تا لنگهایشان دم به دقیقه برای دشمنان تمدن بالا برود. آنان که اگر بهداشت حاصل از تمدن نبود، نبودند؛ آنان که اگر قرصهای ساخت تمدن نبود با توجه به قانون بقای اصلح مدتها بود که از صحنه روزگار حذف شده بودند، حالا
۴
سر و مر گنده، با استفاده از تمامی مزایای تمدن، برای دشمنانش پایکوبی و خایهمالی میکنند. سرانجام سقوط تمدنها از اینجا استارت میخورد، از فرزندانی که در ناز و نعمت زاییده و آنها در پناه این امنیت خنجرشان را بر گردهی او فرود میآورند و دروازههایش را بر وحشیها میگشایند.
۵
سبعیت و حماقت را تفاوت فرهنگی مینامند، هر حادثه تاریخی را از دریچهی مغزهای نخودیشان که حاصل خواندن کسشرهای مثلاً آکادمیک یکی کسمغزتر از خودشان است، میسنجند و حکم میدهند. دنیای دیوانهی دیوانه این است. خاندان قحبههایی که خیلیهاشان هم به حکم خایهمال را سگ گایید، به گا
۶
میروند اما از رو نه. سانتامالیستهای همیشه اشتباهی که باورشان نمیشوند عوام و رانندهتاکسیها خیلی بیشتر از آنها میفهمند. و تمدن مهربانی که درهایش را به روی چنین کسماتهایی بگشاید، زوال را به چشم خواهید دید. چه کسی باور میکند قاتلان اصلی تمدن در هاروارد و ییل و... باشند؟
https://threadreaderapp.com/thread/1712416549439414775.html
۱
خروجی گرفتهاند. آخر آنها خیلی بلدند و در صفحهی ۴۵۳۸ کتاب چگونه جوامع آرمانی را با شیاف توهم و گندهگوزی بر پا داریم خواندهاند که سمت درست تاریخ کجاست. آنها با گپهای بیپایان میان لاسهای لزج فهمیدهاند که تمدن خر است و آه وحشیها جِرم دهید. تمام ارکان انسان مدرن از نظرشان
۲
اخ است. در رزومههایشان برای زندگی سیاهان جقی اشکآلود زدهاند و بر مجسمهی جفرسونها تف کردهاند. آنها پیشرو، روشن، لطیف و هنری هستند و با بوتهای تیمبرلند به پا و ساعتهای رولکس به دست برای گرسنگان جهان که لقمهی آنان را فلان سرمایهگذار در آنسوی دنیا دزدیده افسردگی حاد
۳
گرفتهاند. آنها به لطف تمدن و دستاوردهای آن زنده ماندهاند تا لنگهایشان دم به دقیقه برای دشمنان تمدن بالا برود. آنان که اگر بهداشت حاصل از تمدن نبود، نبودند؛ آنان که اگر قرصهای ساخت تمدن نبود با توجه به قانون بقای اصلح مدتها بود که از صحنه روزگار حذف شده بودند، حالا
۴
سر و مر گنده، با استفاده از تمامی مزایای تمدن، برای دشمنانش پایکوبی و خایهمالی میکنند. سرانجام سقوط تمدنها از اینجا استارت میخورد، از فرزندانی که در ناز و نعمت زاییده و آنها در پناه این امنیت خنجرشان را بر گردهی او فرود میآورند و دروازههایش را بر وحشیها میگشایند.
۵
سبعیت و حماقت را تفاوت فرهنگی مینامند، هر حادثه تاریخی را از دریچهی مغزهای نخودیشان که حاصل خواندن کسشرهای مثلاً آکادمیک یکی کسمغزتر از خودشان است، میسنجند و حکم میدهند. دنیای دیوانهی دیوانه این است. خاندان قحبههایی که خیلیهاشان هم به حکم خایهمال را سگ گایید، به گا
۶
میروند اما از رو نه. سانتامالیستهای همیشه اشتباهی که باورشان نمیشوند عوام و رانندهتاکسیها خیلی بیشتر از آنها میفهمند. و تمدن مهربانی که درهایش را به روی چنین کسماتهایی بگشاید، زوال را به چشم خواهید دید. چه کسی باور میکند قاتلان اصلی تمدن در هاروارد و ییل و... باشند؟
https://threadreaderapp.com/thread/1712416549439414775.html