#پارت_صد_نه
#تلخی_سرنوشت
_سگم نکن
_ازمایش بده
_نمیدم
_میترسی دورغت رو بشه
_من دورغی نگفتم کهبخوام بترسم
_نمیخوام تاابد بااین شک باهات بمونم
_مشکل خودته
_یعنی بازهمنباید طعم خوشبختی وارامش روکنارت بچشم
_میتونی،اما اگه این فکر خیال های مسخره اتو بزاری کنار
_اگه من بعد از ۴سال بایه بچه برگردم و یه سری داستان تعریف کنم تو قبول میکنی که بامن واین بچه بمونی
_اره،چون بهت اعتماد دارم
_مشکل اینجاس من دیگه ندارم
_تو چند وقت که زندگی کردم،هرروز بایه بچه اومدم خونه
_اما بعد از ۴سال با یه بچه اومدی
_ومنم کل ماجرا رو گفتم
_چرا زیر بار ازمایش نمیری
_چون میخوام بهم اعتماد کنی پس فردا سر هر ماجرای نگی برو ازمایش نده
_نه،نمیگم،اگه ببینم راست گفتی ،انوخت دیگه همیشه بهت اعتماد دارم
_خودتم بکشی من ازمایش نمیدم
_پس داری اعتراف میکنی که این بچه،بچه ای خودته
_نیست
_اگه ریگی به کفشت نبود میرفتی ازمایش میدادی
ازجام بلندشدم
_تاوقتی جواب ازمایش رو برام نیاری،توی این خونه نمیمونم
#تلخی_سرنوشت
_سگم نکن
_ازمایش بده
_نمیدم
_میترسی دورغت رو بشه
_من دورغی نگفتم کهبخوام بترسم
_نمیخوام تاابد بااین شک باهات بمونم
_مشکل خودته
_یعنی بازهمنباید طعم خوشبختی وارامش روکنارت بچشم
_میتونی،اما اگه این فکر خیال های مسخره اتو بزاری کنار
_اگه من بعد از ۴سال بایه بچه برگردم و یه سری داستان تعریف کنم تو قبول میکنی که بامن واین بچه بمونی
_اره،چون بهت اعتماد دارم
_مشکل اینجاس من دیگه ندارم
_تو چند وقت که زندگی کردم،هرروز بایه بچه اومدم خونه
_اما بعد از ۴سال با یه بچه اومدی
_ومنم کل ماجرا رو گفتم
_چرا زیر بار ازمایش نمیری
_چون میخوام بهم اعتماد کنی پس فردا سر هر ماجرای نگی برو ازمایش نده
_نه،نمیگم،اگه ببینم راست گفتی ،انوخت دیگه همیشه بهت اعتماد دارم
_خودتم بکشی من ازمایش نمیدم
_پس داری اعتراف میکنی که این بچه،بچه ای خودته
_نیست
_اگه ریگی به کفشت نبود میرفتی ازمایش میدادی
ازجام بلندشدم
_تاوقتی جواب ازمایش رو برام نیاری،توی این خونه نمیمونم