یلدا، شب زایش مهر یا بیمهری؟!یلدا، شب عبور از تاریکیهاست. شب درگیری میان روشنایی و تاریکی.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است:
«و نام این روز میلاد اکبر است. گویند در این روز، نور از حد نقصان به حد زیادت خارج میشود و آدمیان به نَشو و نما (رشد) آغاز میکنند و پریها (دیوها) به ذَبول و فنا روی میآورند.»
در نهایت، نور و مهر پیروز است. مهر: ایزد پیمان و دوستی و خورشید.
و چه ناآشنا است این تعریف با تعاریف بدخواهانه بیمهران از جشن یلدای دانشگاه.
جشن یلدا و سایر جشنهای باستانی ایران همواره با شادی، ذوق، آوازخوانی و پایکوبی همراه بوده و سبب دور هم جمع شدن و اتحاد شدهاست.
ولی انگار این اتحاد دانشجویانی که هر یک از اقوام و نقاط گوناگون این سرزمین با تفکراتی متفاوت به مهر دور هم جمع شدند به کام بعضی، ناخوشایند آمدهاست.
تفریح یکی از نیازهای اساسی انسان در نظریه انتخاب گلاسر عنوان شدهاست. دانشجو مانند هر انسانی به تفریح و شادمانی نیاز دارد. اگر تفریح و نشاط نباشد، چه انگیزه و توانی برای یادگیری و آموختن با کیفیت میماند؟
درست است که یک رپ کوتاه برای لحظاتی خواندهشد که صرفا ریتم شاد داشت و فاقد معنی اصیل بود و همین دستمایه اهداف مغرضانه قرار گرفت ولی بیانصافیست که این لحظات کوتاه و هرچند کم توجیه را به معنی حرکات نامتعارف و دون از شأن خواندن کل این شادیها و ترانههای دیگر خواندهشده، دانست.
مگر همین دانشجویان زمانی که محمد معتمدی آمد، همصدا با او ترانههای اصیل نخواندند و در آخر هم «ای جانم فدای خاک پاک میهنم» را به آواز سر ندادند؟
احساس تعلق اجتماعی از دیگر نیازهای انسانها به شمار میآید. برطرف شدن همین نیازهاست که باعث شکوفایی فردی و اجتماعی میشود.
این جشن با همه کم و کاستیهایی که در اول مراسم داشت ولی چنان این حس تعلق ارزشمند دانشجویان به دانشگاه علامه طباطبائی را بیدار کردهبود که دور آتش دست میزدند و شعار علامه، علامه را رسا میخواندند.
ما تلاشهای رییس دانشگاه و مسئولان برگزار کننده را بسیار پاس میداریم و حضور ایشان را در میان دانشجویان نشانی از همبستگی خانواده بزرگ دانشگاه علامه طباطبائی میدانیم.
کانون شعر و ادب دانشگاه علامه طباطبائی جمعه، ۳۰ آذر ۱۴۰۳
@atu_adabi