💙@bacheshatty💙
بهم می گفتن تو دیوونه یی!
تو دیگه کی هستی !
مثلا می گن ، چطور همزمان توی پلی لیست پلیر گوشیت ، داریوش و فرهاد و هایده ، کنار موسیقیبلک متال و دپرسیو بلک متال هست!؟
این دیوونگی محضه ، آخه ریتم لایت و آروم داریوش کجا و ضرب آهنگ جنون آمیز ، کَر و دیوانه کننده بلک متال و همینطور تم کُشنده و بی نهایت محزون دپرسیو بلک متال (DSBM)کجا!
چطور با داریوش گریه میکنی و چند لحظه بعدش با ستریکن، هاورت و بهموث هد بنگ می زنی؟!
یا مثلا میگن تو چه ریختی پشت ماهی کبابی که توی شکمش حَشو هم زده شده ، ماست و دوغ می خوری!
آخه چطور زنده می مونی بعدش ، روانی!؟
جواب سادست ، با خنده میگم آخه طبعم سازگاره و خدا هوای منو ی جور خاص داره!!
پیش اوس کریم پارتیم عجیب قویه!
یا میگن چطور سر صبح اسپرسوی دوبلِ زهرماری می خوری ، اول صبحی دلت چطور میکشه آخه؟ اَه ، اَه !!
یا چطور با جثه ی نحیف و لاغرت هر روز ۱۰_۱۲ کیلومتر توی پارک میدوی؟ از کجا جسم و جونشو میاری آخه، مُردنی؟!
یا حتی فراری بودنم از دود سیگار و قلیون و این مزخرفات ووو
و...خیلی چیزای دیگه از این دست که گفتنش نه در حوصله ی توی مخاطبه و نه توان من ناشاعر...
من اما میگم، من دائم و پیوسته به ندای دلم گوش میکنم و تابع حرف دلم هستم
زیاد تابع منطق های امروزی و خط مشی های از پیش نوشته شده برای انسان امروز نیستم و طبعِ رفتاریم سر به هواست و گیج ، آره خُلم !
یادمه یه روز توی خدمت مقدس سربازی باوجود اینکه خیر سرم با کاردانی درجه دار هم بودم ، موهای سرمو با تیغ تراشیدم و تاسِ تاس شدم ، کلم توی آفتاب سوزان اهواز اینهو مهتابی برق میزد و حسابی لوئیجی کولینا شدم!
همه گفتن آرزوی ما اینه موهامون رو اجباراً نزنیم و چارتا مو روی سرمون باشه ، تو چرا زدی؟ تو که مجبور نبودی؟ چرا آخه؟(با حسرت)
من اما دلم خواست و انجام دادم ، به همین سادگی...
نتیجه ی این پیروی های دلی همیشه هم همچین جذاب و شیرین نبوده و گاها با تاسف و پشیمونی هم همراه بوده
خیلیا بودن که این سادگی و خوش قلبی رو "حماقت" تلقی و تصور کردن و در طول عمرم پله ی ارتقا و ترفیع خیلی ها شدم ...
خیلیا بودن که زیر پاشون پله شدم ، رفتن بالا و کِیفِشو بردن و من.... موندم
این موندن به زعم اونها بود ، تفسیر قضیه در من اما نگاهی دیگست...
می دونی!
هرگز پشیمون نیستم و اگر بازهم به گذشته برگردم به قطع مجددا رسالت خوش قلبی درم جریان خواهد داشت ، توی رگهام ...توی دلم... و رویه برام همین راه خواهد بود...
می دونی !
وقتی تو خوش قلبی و صادق ، وقتی مهربونی و صاف اینهو کف دست ، و نیتت پاکه ، یه حس رضایت درونی یه شیرینی بکر و ناب ، یه حلاوت بی بدیل ، یه حس فوق العاده در تو جریان پیدا می کنه و موج می زنه و از خودت راضی هستی ، حسی که قطعا وقتی در نقطه مقابل قرار بگیری هرگز لمس نخواهی کرد
من اگر باز هم به دنیا بیام ...باز هم صاف و ساده می مونم و هیچوقت لذت مهربونی رو با حس های دیگه همسنگ نخواهم کرد.....
بازهم وقتی فحش بخورم جواب نمی دم و لبخند تحویل میدم ، سیلی بخورم بروی خودم نمیارم و در قبال عصبانیت مردم معذرت خواهی می کنم ،کینه ببینم با خوشرویی شرمندش می کنم و....
من خوش قلبی رو فدای هیچرفتار دیگه نخواهم کرد...
حتی اگر هر ثانیه "مرگ" نصیبم بشه....
اخلاق شرط ابتدایی و اصلی "انسان" بونه !
#فواد_سلمانی_زاده🖊
💙@bacheshatty💙
بهم می گفتن تو دیوونه یی!
تو دیگه کی هستی !
مثلا می گن ، چطور همزمان توی پلی لیست پلیر گوشیت ، داریوش و فرهاد و هایده ، کنار موسیقیبلک متال و دپرسیو بلک متال هست!؟
این دیوونگی محضه ، آخه ریتم لایت و آروم داریوش کجا و ضرب آهنگ جنون آمیز ، کَر و دیوانه کننده بلک متال و همینطور تم کُشنده و بی نهایت محزون دپرسیو بلک متال (DSBM)کجا!
چطور با داریوش گریه میکنی و چند لحظه بعدش با ستریکن، هاورت و بهموث هد بنگ می زنی؟!
یا مثلا میگن تو چه ریختی پشت ماهی کبابی که توی شکمش حَشو هم زده شده ، ماست و دوغ می خوری!
آخه چطور زنده می مونی بعدش ، روانی!؟
جواب سادست ، با خنده میگم آخه طبعم سازگاره و خدا هوای منو ی جور خاص داره!!
پیش اوس کریم پارتیم عجیب قویه!
یا میگن چطور سر صبح اسپرسوی دوبلِ زهرماری می خوری ، اول صبحی دلت چطور میکشه آخه؟ اَه ، اَه !!
یا چطور با جثه ی نحیف و لاغرت هر روز ۱۰_۱۲ کیلومتر توی پارک میدوی؟ از کجا جسم و جونشو میاری آخه، مُردنی؟!
یا حتی فراری بودنم از دود سیگار و قلیون و این مزخرفات ووو
و...خیلی چیزای دیگه از این دست که گفتنش نه در حوصله ی توی مخاطبه و نه توان من ناشاعر...
من اما میگم، من دائم و پیوسته به ندای دلم گوش میکنم و تابع حرف دلم هستم
زیاد تابع منطق های امروزی و خط مشی های از پیش نوشته شده برای انسان امروز نیستم و طبعِ رفتاریم سر به هواست و گیج ، آره خُلم !
یادمه یه روز توی خدمت مقدس سربازی باوجود اینکه خیر سرم با کاردانی درجه دار هم بودم ، موهای سرمو با تیغ تراشیدم و تاسِ تاس شدم ، کلم توی آفتاب سوزان اهواز اینهو مهتابی برق میزد و حسابی لوئیجی کولینا شدم!
همه گفتن آرزوی ما اینه موهامون رو اجباراً نزنیم و چارتا مو روی سرمون باشه ، تو چرا زدی؟ تو که مجبور نبودی؟ چرا آخه؟(با حسرت)
من اما دلم خواست و انجام دادم ، به همین سادگی...
نتیجه ی این پیروی های دلی همیشه هم همچین جذاب و شیرین نبوده و گاها با تاسف و پشیمونی هم همراه بوده
خیلیا بودن که این سادگی و خوش قلبی رو "حماقت" تلقی و تصور کردن و در طول عمرم پله ی ارتقا و ترفیع خیلی ها شدم ...
خیلیا بودن که زیر پاشون پله شدم ، رفتن بالا و کِیفِشو بردن و من.... موندم
این موندن به زعم اونها بود ، تفسیر قضیه در من اما نگاهی دیگست...
می دونی!
هرگز پشیمون نیستم و اگر بازهم به گذشته برگردم به قطع مجددا رسالت خوش قلبی درم جریان خواهد داشت ، توی رگهام ...توی دلم... و رویه برام همین راه خواهد بود...
می دونی !
وقتی تو خوش قلبی و صادق ، وقتی مهربونی و صاف اینهو کف دست ، و نیتت پاکه ، یه حس رضایت درونی یه شیرینی بکر و ناب ، یه حلاوت بی بدیل ، یه حس فوق العاده در تو جریان پیدا می کنه و موج می زنه و از خودت راضی هستی ، حسی که قطعا وقتی در نقطه مقابل قرار بگیری هرگز لمس نخواهی کرد
من اگر باز هم به دنیا بیام ...باز هم صاف و ساده می مونم و هیچوقت لذت مهربونی رو با حس های دیگه همسنگ نخواهم کرد.....
بازهم وقتی فحش بخورم جواب نمی دم و لبخند تحویل میدم ، سیلی بخورم بروی خودم نمیارم و در قبال عصبانیت مردم معذرت خواهی می کنم ،کینه ببینم با خوشرویی شرمندش می کنم و....
من خوش قلبی رو فدای هیچرفتار دیگه نخواهم کرد...
حتی اگر هر ثانیه "مرگ" نصیبم بشه....
اخلاق شرط ابتدایی و اصلی "انسان" بونه !
#فواد_سلمانی_زاده🖊
💙@bacheshatty💙