▀▄▀▄▀▄ bny sad ▄▀▄▀▄▀
از کودکی ، اسباب بازی های خرابم را بیشتر دوست داشتم
انهایی که شاید زیر دست و پا له میشدند و حتی زبانی نداشتند تا ناله ی خفیفی سر دهند ...
گاهی پشت انباری تاریک خود را پنهان میکردم و به حالشان گریه میکردم ... قطره های اشکم را برای خوب کردن انها نگه میداشتم تا به خدا نشان دهم ...
حتی برای درست کردنشان ،دستانم زیر تابش نور خورشید تاول میزد ...
انگار برعکس تمام کودکان از اسباب بازی نو ،فراری بودم ...
احساس میکردم انها، از اینکه به عروسک پیرهن گل قرمزی نگاه کنم یا شب ها کنارش خوابم ببرد ،گریه میکنند...
من تمام قواعد عاشقی را از همان کودکی بلد بودم ...
شباهت داشت سرنوشتم با عروسک هایم....
اما این قطره های اشک حتی دل عروسکها را هم دیگر نمی سوزاند ...
#بانوی_صاد
🔸| @banoysad_channel
از کودکی ، اسباب بازی های خرابم را بیشتر دوست داشتم
انهایی که شاید زیر دست و پا له میشدند و حتی زبانی نداشتند تا ناله ی خفیفی سر دهند ...
گاهی پشت انباری تاریک خود را پنهان میکردم و به حالشان گریه میکردم ... قطره های اشکم را برای خوب کردن انها نگه میداشتم تا به خدا نشان دهم ...
حتی برای درست کردنشان ،دستانم زیر تابش نور خورشید تاول میزد ...
انگار برعکس تمام کودکان از اسباب بازی نو ،فراری بودم ...
احساس میکردم انها، از اینکه به عروسک پیرهن گل قرمزی نگاه کنم یا شب ها کنارش خوابم ببرد ،گریه میکنند...
من تمام قواعد عاشقی را از همان کودکی بلد بودم ...
شباهت داشت سرنوشتم با عروسک هایم....
اما این قطره های اشک حتی دل عروسکها را هم دیگر نمی سوزاند ...
#بانوی_صاد
🔸| @banoysad_channel