🖋 "حکومت دینی" یا "دین حکومتی"
📌«حكومت دينى» آن است كه هماهنگ باتعاليم دينى و بر اساس «دين» باشد و دست كم در هيچ زمينهاى، با آموزههاى دينى ناسازگار ننمايد. البته در اين بحث، «دين اسلام» محور سخن است؛ نه هر دينى
📌برای درک صحیح از معنای حکومت دینی ، توجه به چند نکته ضروری است:
⛔️اول: در حکومت دینی ، دینداری حاکمان و کارگزاران لازم و واجب است . به بیانی "دین مدار" بودن و تقید به احکام شرعی برای حاکمان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. (1)
⛔️دوم: حكومت دينىِ مطلوب، نظامى است كه همه اركان و ابعادش، برگرفته از دين و سازگار با آن باشد.
به عبارتی:
1. حاكمانش، داراى ويژگیها و صلاحيتهاى معيّن و تعريف شده در نصوص دينى باشند.
2. آنان از راههاى معين - نصب الهى و مقبوليت مردمى - قدرت رابه دست گيرند.
3. در حكومتدارى، شيوهها و هنجارهاى تبيين شده، در منابع دينى را رعايت كنند.
⛔️سوّم. حكومت دينى، مراتب و درجاتى دارد. مرتبه عالى و ايده آل آن، اين است كه همه امور و اركانش، مبتنى بر دين و هماهنگ با آن باشد؛ ولى وقتى تأسيس دولت تمام عيار دينى، ممكن نيست، بايد مرتبه نازلتر آن را اجرا كرد.
مرتبه نازل يا "بدل اضطرارى" حكومت دينى، حكومتى است كه در آن احكام و قوانين دينى رعايت شود؛ هر چند كل نظام از تعاليم دينى برنيامده و در رأس آن حاكم منصوب از سوى خداوند قرار نگرفته باشد. البته چنين حكومتى، تنها در صورت عدم امكان تأسيس «دولت كامل» اسلامى، روا است. *
📌فلذا حكومت ديني، حكومتي است كه مشروعيت آن از دين و ماهيت آن ديني است و يا پايبند به قوانين و ارزشهاي آن دين ميباشد و همواره دغدغه اجراي احكام و معارف آن دين را در همه سطوح اعم از فرهنگ، اخلاق و سياست، اعتقاد و اقتصاد دارد.
و تمام امكانات و توان جامعه و كشور را در اين جهت به كار ميگيرد.
💯اما مقوله دين حكومتي يا دين دولتي، يعني حكومت از آن دين به عنوان يك ابزار استفاده ميكند و براي بقاء و دوام خود آن را تبليغ و ترويج ميكند. در حقيقت ديني كه ساخته و پرداخته حكومت ميباشد مثل دين بني اميه و بني عباس ، كه حكومت بني اميه و بني عباس دين را تفسیر و تبليغ ميكردند اما در جهت منافع خودشان.
📌اولیاء الهی دنبال تشکیل حکومت دینی بوده اند. اما دنبال این نبوده اند که مردم دین حکومتی را داشته باشند؛ چرا که دین حکومتی در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد و هر لحظه ممکن است این نوع دینداری آسیب ببیند و مردم حتی در مواردی مقاومت کنند و کار به لجبازی هم برسد.
بنابراین آنچه مهم و وظیفه حکومت است به صورت عمده در دو چیز خلاصه می شود: اول وضع قوانین بر اساس دین و اجرای احکام بر اساس دین و دوم معرفت بخشی به مردم و تلاش در جهت دیندار شدن اختیاری مردم.
📌حضرت علی (ع) ویژگی های دین حکومتی را ظلم وستم ، تضییع حقوق دیگران و پرداختن به فرعیات به جای اصول می داند. عمق را رها میکنیم به پوسته می چسبیم. دین کلیشه ای، دین ظاهری آمیخته به ریاست، آمیخته به دروغ. ظاهرمان هم خیلی ترو تمیز،ریش ها آنکادر شده ،کت و شلوارها یقه ها آخوندی مرتب،انگشتر عقیق احتمالا فیروزه هم کنارش تا مستحبات تکمیل بشود!
(1) در حکومت دینی ، دیندار بودن حاکمان شرط لازم و ضروری است ولی شرط کافی نیست. به عبارتی حکومت دینداران ، الزاما؛حکومتی دینی نیست.
* برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به :
1. نوروزى، محمد جواد، نظام سياسى اسلام؛
2. انديشه حوزه، سال پنجم، شماره اول و دوم؛
3. ويژه نامه ولايت فقيه، دانشگاه علوم اسلامى رضوى
#انجمن_علمی_علوم_سیاسی
@basu_politic