⸝⸝ آهنگ ارامش بخشی در حال پخش است. مردم چرت میزنند.بهار از کنار پنجره اتوبوس میگذرد. گل ها شکوفا شده و نجوا میکنند بهار،بهار،بهار،من بهارم. از کنار آنها میگذرم تا او را ببینم. نه اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد یا حرفی برای گفتن داشته باشم. فقط میخواهم او را ببینم. به چشم هایش نگاه کنم،به لب هایش،گونه های سرخش،موهای فندقی رنگش. دوباره و دوباره به آنها نگاه کنم تا هیچ وقت از ذهنم پاک نشود حتی اگر او دیگر نباشد. ⸝⸝