عشق است و همین حیرت دیدار و دگر هیچ
جمع آمده کملطفیِ بسیار و دگر هیچ
تو سنگدل و من بهدعا خواسته شبها
صبری بهجفای تو سزاوار و دگر هیچ
از گلشن دیدار تو نظّارگیان را
نظّارهای از رخنهٔ دیوار و دگر هیچ
چون کافر غارتزده از دِیرِ تعلّق
ماییم و همین پارهٔ زنّار و دگر هیچ
در روزهٔ وصل تو که بهتر ز نماز است
با خون جگر میکنم افطار و دگر هیچ
#شانی به بهشت از سر کوی تو زند دم
گلشن طلبد مرغِ گرفتار و دگر هیچ
#شانی_تکلو
@ghazalshermahdishabani
جمع آمده کملطفیِ بسیار و دگر هیچ
تو سنگدل و من بهدعا خواسته شبها
صبری بهجفای تو سزاوار و دگر هیچ
از گلشن دیدار تو نظّارگیان را
نظّارهای از رخنهٔ دیوار و دگر هیچ
چون کافر غارتزده از دِیرِ تعلّق
ماییم و همین پارهٔ زنّار و دگر هیچ
در روزهٔ وصل تو که بهتر ز نماز است
با خون جگر میکنم افطار و دگر هیچ
#شانی به بهشت از سر کوی تو زند دم
گلشن طلبد مرغِ گرفتار و دگر هیچ
#شانی_تکلو
@ghazalshermahdishabani