#پارت233
#امیر_سپهبد ⛓🍷
#زهرا_حداد_همدانی 🦋
-منم ساحلم.خیلی خوش وقتم .
-چه میکاپ و شینیونی مد نظرته ؟
-ساده . اگه بشه میخوام موهام و با شال شینیون کنید.
-میشه عزیزم . اول بریم سراغ میکاپ.
پشت میز آرایش نشست و ماندانا مشغول میکاپ صورتش شد . به قدری از دخترک حس خوب می گرفت که گرم مشغول صحبت شدند .
با تقه ای که به درخورد ماندانا پالت سایه را روی میز گذاشت و شالش را درست کرد .
-بیا داخل .
-خسته نباشید .
سبحان دو تا ماگ روی میز گذاشت و خطاب به ساحل گفت :با دختر خاله ام آشنا شدی .
-آره . درست مثل خودت خیلی پر انرژیِ.
-ما خانوادگی انرژی مون زیادِ.
-ساحل چقدر شبیه ...
قبل از اینکه ماندانا جمله اش را تکمیل کند سبحان گفت :مهگلِ! خیلی شبیه مگهلِ.
-به خصوص خنده هاش .
لبخندی روی لبان سبحان نشست و گفت :کمی سریع باش ماندانا . میدونی که امیر آماده بشه و منتظر بمونه کلافه میشه .
-باشه .
سبحان که از اتاق بیرون رفت ماندانا دوباره شالش را از روی سرش برداشت و مشغول ادامه کارش شد .
-ببین خوشت میاد .
چشم باز کرد و در آینه نگاهی به صورت میکاپ شده اش انداخت .
-خیلی قشنگه !ممنون .
موهایش با شالی همرنگ لباسش شینیون شده بود و میکاپ صورتش هم نود بود و ساده . تنها چیزی که کم بود فقط یک عطر خوش رایحه بود که نداشت .
-تا تو نسکافه تو بخوری من اومدم .
#امیر_سپهبد ⛓🍷
#زهرا_حداد_همدانی 🦋
-منم ساحلم.خیلی خوش وقتم .
-چه میکاپ و شینیونی مد نظرته ؟
-ساده . اگه بشه میخوام موهام و با شال شینیون کنید.
-میشه عزیزم . اول بریم سراغ میکاپ.
پشت میز آرایش نشست و ماندانا مشغول میکاپ صورتش شد . به قدری از دخترک حس خوب می گرفت که گرم مشغول صحبت شدند .
با تقه ای که به درخورد ماندانا پالت سایه را روی میز گذاشت و شالش را درست کرد .
-بیا داخل .
-خسته نباشید .
سبحان دو تا ماگ روی میز گذاشت و خطاب به ساحل گفت :با دختر خاله ام آشنا شدی .
-آره . درست مثل خودت خیلی پر انرژیِ.
-ما خانوادگی انرژی مون زیادِ.
-ساحل چقدر شبیه ...
قبل از اینکه ماندانا جمله اش را تکمیل کند سبحان گفت :مهگلِ! خیلی شبیه مگهلِ.
-به خصوص خنده هاش .
لبخندی روی لبان سبحان نشست و گفت :کمی سریع باش ماندانا . میدونی که امیر آماده بشه و منتظر بمونه کلافه میشه .
-باشه .
سبحان که از اتاق بیرون رفت ماندانا دوباره شالش را از روی سرش برداشت و مشغول ادامه کارش شد .
-ببین خوشت میاد .
چشم باز کرد و در آینه نگاهی به صورت میکاپ شده اش انداخت .
-خیلی قشنگه !ممنون .
موهایش با شالی همرنگ لباسش شینیون شده بود و میکاپ صورتش هم نود بود و ساده . تنها چیزی که کم بود فقط یک عطر خوش رایحه بود که نداشت .
-تا تو نسکافه تو بخوری من اومدم .