توجه داشته باشیم که اتصال امنیت انرژی رژیمهای عربی متخاصم منطقه به امنیت تنگه هرمز، خود میتواند یک اهرم بازدارنده بوده و پویایی جدیدی به معادلات منطقه ای بدهد. مثلا بازرسی کشتیها به تبع هزینههای جانبی مانند ریسک بیمه را برای وارد کنندگان انرژی از منطقه افزایش میدهد. قیمت نفت را افزایش می یابد و این نارضایتی افکار عمومی جهانی و شرکت های وارد کننده نفت و به تبع فشار به حکومت های آنها را در پی خواهد داشت. یا اینکه شیوع بیثباتی سیاسی ـ امنیتی در منطقه خود پایههای مشروعیت رژیمهای عربی حوزه خلیج فارس را به چالش میکشد.
نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فراتر از بعد منطقهای در قالب ظرفیت های امنیت بینالمللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر میگرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به صفر رساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم کردن یک ملت از منافع اقتصادی و بالطبع برخلاف منشور ملل متحد و تمامی قواعد بین المللی است. در چنین شرایطی، بهره بردای از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشورهای متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می آید.
@imessiran
نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فراتر از بعد منطقهای در قالب ظرفیت های امنیت بینالمللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر میگرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به صفر رساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم کردن یک ملت از منافع اقتصادی و بالطبع برخلاف منشور ملل متحد و تمامی قواعد بین المللی است. در چنین شرایطی، بهره بردای از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشورهای متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می آید.
@imessiran