پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه( دكتر كيهان برزگر)??


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


كانال پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورميانه
به مديريت دكتر كيهان برزگر
آدرس : بلوار كشاورز،خيابان شهيد نادري ، پلاك ٨
ايميل : research.imess@gmail.com
ارتباط با ادمين :
@miladmostafavii

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


توجه داشته باشیم که اتصال امنیت انرژی رژیم‌های عربی متخاصم منطقه به امنیت تنگه هرمز، خود می‌تواند یک اهرم بازدارنده بوده و پویایی جدیدی به معادلات منطقه ای بدهد. مثلا بازرسی کشتی‌ها به تبع هزینه‌های جانبی مانند ریسک بیمه را برای وارد کنندگان انرژی از منطقه افزایش می‌دهد. قیمت نفت را افزایش می یابد و این نارضایتی افکار عمومی جهانی و شرکت های وارد کننده نفت و به تبع فشار به حکومت های آنها را در پی خواهد داشت. یا اینکه شیوع بی‌ثباتی سیاسی‌ ـ امنیتی در منطقه خود پایه‌های مشروعیت رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس را به چالش می‌کشد.
نکته آخر اینکه حفظ امنیت تنگه هرمز و به دنبال آن امنیت و ثبات خلیج فارس بخش مهمی از استراتژی بازدارندگی تدافعی و ثبات و رشد اقتصادی کشورمان است. ایران به طور سنتی موضوع امنیت تنگه هرمز را فرا‌تر از بعد منطقه‌ای در قالب ظرفیت های امنیت بین‌المللی و با عقلانیت و محاسبات دقیق استراتژیک در نظر می‌گرفته است. اما باید پذیرفت که سیاست به صفر رساندن صدور نفت ایران اقدامی خصمانه و غیرمشروع در محروم کردن یک ملت از منافع اقتصادی و بالطبع برخلاف منشور ملل متحد و تمامی قواعد بین المللی است. در چنین شرایطی، بهره بردای از امتیاز ژئواستراتژیک «کنترل حساب شده» تنگه هرمز به ضرر منافع کشورهای متخاصم یک «دفاع مشروع» به حساب می آید.
@imessiran


کنترل حساب شده تنگه هرمز

دکتر کیهان برزگر، استاد روابط بین الملل

سرمقاله روزنامه َشرق، دوشنبه، 1 مرداد 1397


سیاست اعلامی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در «به صفر رساندن» صادرات نفت ایران و اعلام آمادگی سعودی ها و اماراتی ها برای پر کردن این خلاء نفتی، واکنش حسن روحانی رئیس جمهوری را در پی داشت که «اگر نفت ایران صادر نشود نفت دیگری هم از منطقه صادر نخواهد شد» که خود اشاره تلویحی به بستن تنگه هرمز است. همین تحول، بحث های جدیدی را در مورد استراتژی عملی ایران در تنگه هرمز در شرایط به خطر افتادن امنیت اقتصادی کشور به همراه داشته است.
بعضی از دیدگاه ها تهدید ایران را بیشتر مبتنی بر نمایش قدرت دانسته و اینکه ایران ممکن است توان لازم برای بستن تنگه هرمز در کوتاه مدت را داشته باشد، اما عملا توان نظامی برتر آمریکا، که در هر شرایطی خود را متعهد به بازنگه داشتن جریان انرژی از این تنگه می داند، مانع از تداوم و عملی شدن یا تاثیرگذاری مورد نظر این استراتژی ایران می شود. ضمن اینکه واکنش نظامی آمریکا مورد حمایت سایر اعضای بین المللی همچون اروپا، چین و هند و ژاپن و غیره هم قرار می گیرد که به نوعی به واردات انرژی و تبادلات اقتصادی از منطقه خلیج فارس وابسته هستند و اینکه ایران به باز ماندن تنگه برای صدور کالا و تبادلات اقتصادی خود وابسته است.
دیدگاه دیگر برعکس بر این باور است که ایران در شرایطی که منافع و امنیت اقتصادی خود را در خطر ببیند، تنگه هرمز را می‌بندد و این رویکرد یک سابقه سنتی و کلان استراتژیک در استراتژی دفاعی ایران در خلیج فارس است که همواره به عنوان یک اصل ثابت استراتژیک قبل و بعد از انقلاب اسلامی بر آن تاکید شده است. بر این مبنا، ایران در طی سال های اخیر توان دفاعی متقارن و غیرمتقارن را در منطقه به شدت افزایش داده است و حتی در مواردی تا مرز درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی مستقر در منطقه، با هدف تاکید بر حق و مسئولیت خود، پیش رفته است.
واقعیت این است که اگر ایران امنیت اقتصادی خود در نتیجه به صفر رسیدن صادرات نفت خود در خطر ببیند، مطمئناً واکنش نشان می دهد. اما هدف اصلی این واکنش بیشتر ورود به یک پویایی جدید در حوزه امنیت انرژی بین المللی و بهره برداری از امتیاز ژئواستراتژیک خود در تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی است. فراموش نکنیم که ورود به هر بحرانی، ضمن اینکه ریسک های خاص خود را به همراه می آورد، به نوعی آغازگر یک پویایی جدید در معادلات قدرت و آرایش جدید نقش های کشورهاست و بهرحال حریف مقابل را وادار به واکنش های محاسبه شده می کند.
بر این مبنا، استراتژی واقعی ایران نه بستن کامل تنگه هرمز، بلکه کنترل «حساب شده» یا حتی مانع شدن از صدور نفت کشورهایی در منطقه است (مشخصا عربستان سعودی و امارات متحده عربی) که با مشارکت با ترامپ و رژیم اسرائیل و تهدید به جنگ آشکارا سعی در اخلال در امنیت اقتصادی و به تبع برهم زدن ثبات و امنیت ملی ایران را دارند. ایران چنین سیاستی را در دهه ۱۹۸۰ در جنگ نفتکش‌ها هم انجام داده بود که البته ریسک های خود از جمله اسکورت نظامی آمریکا از نفت کش های بعضی از کشورهای متخاصم عربی را در پی داشت.
هدف حسن روحانی از اعلام ممانعت از صدور نفت دیگران هم بیشتر تاکید بر استراتژی سنتی ایران در «بهم پیوسته» بودن امنیت منطقه ای است. بر این مبنا، طرح این موضوع در این مرحله به درستی بر مبنای تاثیرگذاری سیاسی و پیشگیرانه و نه الزاما تمرکز بر جنبه سخت و نظامی و بیشتر با هدف توجیه حق مشروع کشورها در بهره برداری از منافع اقتصادی و امتیازهای ژئوپلتیک خود در شرایط بحران است.
@imessiran


گروه مطالعاتی کشمکش و همکاری در خاورمیانه

فرصت‌ها و چالش‌های فراروی ایران در آسیای میانه، با تاکید بر روابط ایران و تاجیکستان

۱۷ تیر ۱۳۹۷

نشست چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۹۷ گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه با موضوع «فرصتها و چالش های فراروی ایران در آسیای میانه، با تاکید بر روابط ایران و تاجیکستان» برگزار گردید.
مدیر نشست دکتر حمید احمدی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران و مدیر گروه کشمکش و همکاری در خاورمیانه و سخنرانان این نشست دکتر بهرام امیر احمدیان استاد دانشگاه مطالعات جهان و دکتر ابراهیم خدایار دانشیار و استاد دانشگاه تربیت مدرس و و رایزن فرهنگی سابق ایران در کشور تاجیکستان بودند، که به بیان نظرات خود پرداختند.
در ابتدای این نشست دکتر احمدی، ضمن خوش آمد گویی به حضار مقدمه ای کوتاه بیان کرد و گفت: این نشست با عنوان «فرصت و چالش ها فراروی ایران در آسیای میانه» قرار است به صورت ادامه دار تداوم داشته باشد و این اولین نشست به موضوع روابط ایران و تاجیکستان اختصاص یافته است ،ایشان با برشمردن این موضوع که نزدیک به دو سال از تحولات روابط ایران و تاجیکستان گذشته است و در جایی نشستی برای بررسی این تحولات برگزار نشده است اشاره کرد. وی گفت: کشور تاجیکستان برای ما کشور مهمی است و جمهوری اسلامی نیز سرمایه گذاری های خوبی در این کشور انجام داده بود و در جنگ های داخلی تاجیکستان توانست به عنوان میانجی بین گروههای اسلامی و دولت تاجیکستان عمل کند و بتواند در این کشور به عنوان تنها کشور فارسی زبان که جزء حوزه تمدنی ایرانی است باعث وحدت و صلح و امنیت گردد.
ادامه در :
https://www.cmess.ir/Page/View/2018-07-08/2432
@imessiran


فرصت‌ها و چالش‌های فراروی ایران در آسیای میانه، با تاکید بر روابط ایران و تاجیکستان
@imessiran
https://www.cmess.ir/Page/View/2018-07-08/2432




و تا این اتفاق نيفتد، احتمال اينکه هرگونه تعاملي با ايران در حل مسائل منطقه‌اي صورت گیرد، بسيار کم است. از سوي ديگر، اضطرار ژئوپليتيک و بروز تهديدات نوظهور امنيتي (مثل داعش) هم کشورها را به سمت تقويت سيستم‌هاي ملي سوق داده است. اکنون دولت‌ها و ملت‌ها درک جديد و پويايي از تأثيرات تحولات منطقه‌اي و جهاني بر سرنوشت و آينده خود دارند. در واقع، مفهوم جنگ و دفاع از خود، رقابت‌هاي ژئوپليتيک، دستيابي به ثبات و شيوه رشد اقتصادي در گفتمان‌هاي سياست داخلي تغيير کرده و ملت‌ها از دولت‌هاي خود مسئوليت بيشتري از لحاظ برقراري انسجام ملي، رفاه اقتصادي و برقراري امنيت طلب مي‌کنند. اين سبب مي‌شود که دولت‌ها با يک نگاه ملي چنين مفاهيمي را در حوزه سياست‌گذاري عملياتي کنند. پيدايش مفهوم «امنيت گسترده» در شرق و غرب مديترانه در نگاه اروپايي و ضرورت پيشگيري از تهديدات مربوط به تروريسم، تداوم بحران‌ها و سيل پناهندگان با مشارکت دولت‌هاي منطقه از همين زاويه اهميت مي‌يابد. بر مبناي همين رويکرد، اروپا خواهان حفظ برجام و مشارکت ايران در نظم جديد منطقه‌اي و به تبع آن پرهيز از يک منازعه جديد بين ايران و آمريکا در حوزه همسايگي خود است. در اين شرايط، کارآمدترين راهبرد سياست خارجي ايران براي توسعه اقتصادي و توليد امنيت، گرايش به «دو و چندجانبه‌گرايي» منطقه‌اي با تکيه بر منابع مستقل قدرت ملي است. مفهوم «اتصال منطقه‌اي» (regional connectivity) هم در حوزه رشد اقتصادي و هم در حوزه سياسي-امنيتي براي کشورمان به‌تدريج حائز اهميت بيشتري مي‌شود. نخست، در حوزه رشد اقتصادي، تقويت روابط دوجانبه يا سه‌جانبه اقتصادي در حوزه همسايگي از طريق گسترش اتصالات شبکه‌هاي جاده‌اي، ريلي، هوايي و مالي و تجارت دوجانبه از طريق پول ملي براي انتقال و صدور نيروي کار، سرمايه و توليدات ملي حائز اهميت است. در اين رويکرد جديد، منطق جغرافيا و اتصال سرزميني و تاريخي براي استفاده بهينه از منابع قدرت ملي براي رشد و توسعه اقتصادي اهميت بيشتري مي‌يابد. جبر جغرافيايي و تاريخي-فرهنگي کشورمان را در مرکز اتصال پنج زيرسيستم مهم منطقه‌اي، يعني منطقه شامات، قفقاز، آسياي مرکزي، آسياي جنوبي و خليج فارس قرار داده است. ايران مي‌تواند نقطه ادغام اقتصادي و تجارت‌هاي كوچك‌تر بين بنادر درياي سياه و خليج فارس و جذابيت تبادلات اقتصادي و توريسم براي روسيه، ترکيه و کشورهاي قفقاز و بنادر غرب درياي سياه با بلغارستان و روماني و مجموعه اروپاي شرقي باشد. اتصال ريلي و زميني با عراق، سوريه و لبنان تا مديترانه يک مسير ديگر ادغام اقتصادي، فرهنگي-سياسي است. تبادلات اقتصادي و انرژي زميني و دريايي در حوزه خزر و آسياي مرکزي و افغانستان و اتصال آنها با کشورهاي آسياي جنوبي يعني پاکستان و هند و هم‌زمان تجارت‌هاي دوجانبه با کشورهاي حوزه خليج فارس مثل عمان، قطر و کويت که ديدگاه متعادلي نسبت به روابط با ايران دارند، همگي در قالب استفاده صحيح از ظرفيت‌ اقتصاد‌هاي محلي براي رشد اقتصادي کشورمان لازم‌اند. اتصال منطقه‌اي و شبکه‌اي ايران با اقتصادهاي محلي در قالب تبادلات ملي دوجانبه يا سه‌جانبه اين فضا را به کشورمان مي‌دهد که جايگاه ژئوپليتيك و ثبات‌ساز خود را در حوزه همسايگي و مجاورت جغرافيايي خود قوي کند. همين تحول سبب مي‌شود تا جايگاه استراتژيک ايران در يک قالب چندجانبه‌گراي سياسي بيشتر مورد توجه اروپا و آمريکا و ترکيه در غرب، روسيه در شمال، چين و هند در شرق و مجموعه کشورهاي حوزه خليج فارس و شمال آفريقا در جنوب قرار گيرد. تنها يک «ايران قوي از درون» با شبکه قوي اتصال منطقه‌اي كه اقتصاد خود را از حالت روزمرگي فعلي درآورده و جنبه استراتژيك به آن بدهد، قادر به حضور کارآمد در بازي‌هاي بزرگ ژئوپليتيك با بهره‌برداري از برتري جغرافيايي خود در منطقه خواهد بود.
@imessiran


🖋دوچندجانبه‌گرايي منطقه‌اي

کیهان برزگر استاد روابط بين‌الملل، سه شنبه ۵ تیر ۱۳۹۷ ، سرمقاله روزنامه شرق
🖋خروج ترامپ از برجام براي اعمال تحريم‌هاي سخت اقتصادي و فشارهاي جديد سياسي عليه ايران، نااميدي تدريجي از ظرفيت اقتصادي اروپا در کمک به ايران، نياز چين به پرهيز از رويارويي مستقيم با آمريکا براي رشد اقتصادي خود حداقل براي يک دهه آينده و در نهايت تمايل روسيه به حفظ تعادل در روابط با آمريکا براي تثبيت قدرت جهاني خود، همه تمرکز کشورمان را بر يک راهبرد جديد سياست خارجي مبتني بر تقويت سيستم‌هاي مستقل ملي در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي، سياسي و امنيتي و با تکيه بر «دوچندجانبه‌گرايي»، اجتناب‌ناپذير مي‌کند. اين راهبرد به معناي ادغام اقتصادي دوجانبه يا سه‌جانبه ملي در حوزه همسايگي و بهره‌برداري از برتري جغرافيايی براي ورود به يك بازي بزرگ ژئوپلیتيک در يك قالب چندجانبه‌گرايی سياسي است. از چند سال گذشته، برجام نقطه تمرکز سياست خارجي ايران با هدف تعامل و اتصال به اقتصاد جهاني براي جذب سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي و به‌ويژه توسعه صنعت نفت و صدور انرژي، به‌عنوان محرک پيشرفت اقتصادي و تقويت قدرت ملي ايران، بوده است. به موازات آن، تضعيف يا فروپاشي نهادها و دولت‌ها در منطقه بر اثر تحولات بهار عربي، باعث شد کشورمان با ايفاي نقش و حضوری فعال در بحران‌هاي منطقه‌اي، مانند سوريه، عراق، لبنان و حتي يمن، ضمن دفع و پيشگيري از تهديدات سنتي و جديد (آمريکا، اسرائيل، داعش و به‌تازگی سعودي)، وارد «بازي بزرگ» پرکردن خلأ سياسي قدرت و افزايش نقش ژئوپلیتيک در حوزه همسايگي خود شود. اکنون ترامپ هر دو رويکرد سياست خارجي ايران را به چالش کشيده است؛ از يک سو، آمريکا از برجام خارج شده تا با اعمال تحريم‌هاي جديد، اتصال ايران به اقتصاد بين‌الملل را قطع و کشور را از درآمدهاي حاصل از صدور انرژي و تجارت منطقه‌اي و بين‌المللي محروم کند و از سوي ديگر، با ايجاد يک ائتلاف سياسي ضدايراني تحت‌تأثير سعودي‌ها و رژيم اسرائيل و معرفي‌کردن ايران به‌عنوان منبع بي‌ثباتي منطقه، خواهان تضعيف جايگاه ژئوپليتيک کشورمان در تحولات شرق مديترانه، به‌ويژه در سوريه، عراق و لبنان است.
با وضعيت جديد، توسل به راه‌حل خارجي (به‌ويژه غربي يا حتي شرقي)، با توجه به تجربه برجام و همچنين پيچيدگي‌هاي مصالحه احتمالي در روابط قدرت‌هاي بزرگ، چندان مفيد نيست. هم‌زمان، تمايل ايران به تقويت همكاري‌هاي منطقه‌اي با سنگ‌اندازي‌هاي مکرر و ضديت سعودي‌ها و اسرائيلي‌ها با برجام و نقش منطقه‌اي كشورمان، به چالش کشيده شده است. در واقع، آنها خواهان ورود نظامي آمريکا به صحنه معادلات منطقه‌اي براي مهار نقش منطقه‌اي ايران هستند. اروپا، روسيه و چين نیز در اين وضعيت با حفظ مواضع مصالحه‌جويانه و البته توازن مثبت به نفع جبهه آمريکا، به‌راستي خواهان پرهيز از يک منازعه ديگر در منطقه هستند.
اکنون شرايط منطقه و حتي جهان به گونه‌اي است که هر کشوري به منافع مستقل ژئوپلیتيک و ملي خود اولويت داده و همکاري‌هاي جمعي با کندي و تنها بعد از اطمينان از نفع اوليه آنها براي منافع کشورها، انجام مي‌شوند. بر اين مبنا، استراتژي تقويت «سيستم ملي» و «نگاه به درون» (looking inward)، در سياست‌هاي توسعه اقتصادي و تقويت قدرت نظامي-امنيتي کشورها اهميت بيشتري مي‌يابد. روسيه، آمريکا، هند، بريتانيا، ترکيه و حتي عربستان سعودي و... همه به نوعي اين سياست را در پيش گرفته‌اند. منطق اين بحث به ضرورت وجود اجماع سياسي در گفتمان‌هاي ملي نسبت به منفعت هرگونه همکاري جمعي براي منافع ژئوپلیتيک کشورها در يک قالب عام برمي‌گردد.
به عبارت ديگر، کشورها استراتژي ويژه خود را براي مهار تهديدات و تأمين منافع ژئوپلیتيک يا ايدئولوژيک (مثلا مبارزه با تروريسم و افراط‌گرايي) يا هدايت تبادلات اقتصادي، با توجه به ويژگي‌هاي محيط همسايگي و ظرفيت‌هاي اقتصاد ملي دارند. مثلا تداوم همکاري ايران، روسيه و ترکيه در «روند آستانه» و کنفرانس سران کشورها در سوچي و آنکارا، بر اساس يک منطق ساده اجماع سياسي داخلي براي منافع ژئوپلیتيک (حفظ ثبات) و در سايه آن منافع اقتصادي (تبادلات و جريان سرمايه‌گذاري‌ها) است. آنها درک مي‌کنند که همکاري اين سه کشور بر محور حفظ تماميت ارضي و تقويت نهادي‌هاي دولت (state) در سوريه، براي تأمين امنيت و منافع ملي آنها ضروري است. همين مسئله از سوی اکثريت جريان‌هاي سياست داخلي آنها نیز حمايت می‌شود. يا برجام در نتيجه تغيير گفتمان داخلي و اجماع سياسي براي کسب منفعت اقتصادي ناشي از رفع تحريم‌هاي بين‌المللي و حل يک معضل استراتژيک سياسي با غرب در کشورمان شکل گرفت. حتي بعضي معتقدند مخالفت فزاينده و همه‌جانبه سعودي‌ها با ايران در منطقه، بيشتر با هدف تثبيت قدرت سياسي داخلي محمد بن‌سلمان، وليعهد عربستان و ايجاد اجماع سياسي براي شکل‌دهي ساختار جديد قدرت سعودي است
@imessiran


جشن پیروزی آقای اردوغان و حزب آک پارتی و متحدان _ترکیه _ازمیر_بلوار جمهوریت_هم اکنون
@imessiran


نتیجه ۹۵.۲۶ درصد از کل مجموع ارا انتخابات مجلس ترکیه ائتلاف جمهور (AK party وMHP ) ۵۳.۷۳ ائتلاف ملت (CHP , IYI party, SAADAT Party) ۳۴.۱۱ و حزب دمکراتیک کردها ۱۱.۴درصد .... شمارش آرا ادامه دارد ... خبر بروز میشود @imessiran


نتیجه ۹۵.۸۳ درصد مجموع ارا انتخابات ریاست جمهوری ترکیه رجب طیب اردوغان ۵۲.۷۲ درصد | محرم اینجه ۳۰.۷۴ درصد | صلاحدین دمیرتاش ۸.۰۲درصد |خانم اک شنر ۷.۴۷ شمارش آرا ادامه دارد... خبر بروز میشود @imessiran


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
آغاز جشن های پیروزی آقای اردوغان و حزب آک پارتی در ترکیه _ ازمیر بلوار قاضی پاشا هم اکنون
@imessiran


آغاز جشن های پیروزی آقای اردوغان و حزب آک پارتی در ترکیه _ ازمیر بلوار قاضی پاشا هم اکنون
@imessiran




✅ توافق حداقلی

🔹سرمقاله امروز شرق ۹۷/۰۳/۲۳ به قلم دکتر کيهان برزگر، استاد روابط بين‌الملل

🔻بعد از چندين روز هيجان رسانه‌اي درباره نتايج احتمالي نشست رهبران آمريکا و کره‌شمالي، دونالد ترامپ و کيم جونگ اون، در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۸، اکنون مشخص شده اين توافق بيشتر متمرکز بر نياز متقابل رهبران اين دو کشور در دستيابي به يک «توافق حداقلي» براي مديريت روابط دوجانبه دو کشور در معادلات سياست جهاني و فهم بيشتر از اهداف، نيات و ظرفيت‌هاي يکديگر بوده تا دستيابي به نتايج استراتژيک مورد انتظار.

🔻بي‌ترديد براي ترامپ، موفقيت شيوه جديد ديپلماسي‌اش بر مبناي معامله‌محوري و «توافق بزرگ» و براي کيم، استفاده از فرصت اين شيوه ترامپ براي خنثي‌کردن تهديدات ترامپ و يک توافق احتمالي براي رفع تحريم‌هاي آمريکا، بسيار حائز اهميت بوده است. به عبارت ديگر، هر دو رهبر خواهان نوعي مصالحه در اين مرحله و موفق‌نشان‌دادن اين نشست بوده‌اند. 

🔻 رهبر کره‌شمالي در يک قالب کلي، بر تعهد خود در محدودکردن آزمايش‌هاي هسته‌اي و بستن پايگاه‌هاي نظامي مربوطه تأکيد کرد. در مقابل ترامپ نیز اعلام کرد مانورهاي نظامي مشترک آمريکا با کره‌جنوبي را که سابقه‌ای طولاني دارد، به دليل هزينه‌سازبودن آن متوقف خواهد کرد که اين خود به معناي يک مصالحه جدي از سوي ترامپ به حساب مي‌آيد.

🔻اين نشست براي رهبر کره‌شمالي مهم‌تر بود؛ چون خواهان گرفتن امتيازات بيشتر سياسي-اقتصادي از اين گفت‌وگو است. در مقابل، ترامپ به پيمودن چند قدم اوليه براي دستيابي به اهداف جامع آمريکا در مسير توافق راضي است.

🔸ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید
www.sharghdaily.ir/fa/main/detail/189288
@sharghdaily
@imessiran


معرفی کتاب :هنر تحریم ها نگاهی از درون میدان / نویسنده ریچارد نفیو/ سال انتشار ۲۰۱۷/در ۲۳۳ صفحه و نه فصل

این کتاب که به الگوی تحریم‌های ایران و ذهنیت تحریم‌سازان در مورد شیوه کارکرد این تحریم‌ها پرداخته‌است توسط ریچارد نفیو، مسئول تیم طراحی تحریم‌ها علیه ایران، منجر به برجام، در دوره دوم اوباما و چهره اصلی تیم پشتیبان مذاکره‌کنندگان این توافق در امور تحریم‌ها در وین نوشته شده‌است.
نفیو پیش از آن، به‌مدت ده سال مسئول امور ایران در شورای امنیت ملی در کاخ سفید و قائم‌مقام هماهنگی سیاست تحریم در وزارت خارجه ایالات متحده بوده‌است.
نفیو در این کتاب با عنوان «هنر تحریم‌ها، نگاهی از درون میدان» به تشریح چارچوب فکری و عملی خود در طراحی تحریم‌ها علیه ایران با هدف افزایش حداکثری تأثیر و موفقیت آنها می‌پردازد. این کتاب، به‌دلیل آنکه نه از بُعد نظری یا دانشگاهی، بلکه با دیدی کاملاً عملگرایانه و معطوف به مسئله تحریم‌گذاری می‌پردازد و توسط مسئول طراحی تحریم‌های ایران نوشته شده، از آثار دیگر در این زمینه متمایز است .
این کتاب از زمان کوتاهی که منتشر شده تاکنون، در حد راهنمای آموزشی تحریم‌گذاری در سطوح بالای دستگاه سیاستگذاری آمریکا معرفی شده‌است. به‌عنوان مثال:
دنیل فرید هماهنگ‌کننده سابق وزارت خارجه آمریکا در امور تحریم‌ها، ضمن توصیه کتاب به همقطاران خود می‌نویسد: «نفیو توانسته کتاب آموزشی استادانه‌ای در این زمینه بنویسد. آنهایی که سروکارشان با کره شمالی، روسیه و ایران است و در مورد این کشورها نگرانی دارند از کتاب هنر تحریم‌ها مطالب زیادی می‌آموزند».
همچنین، رابرت اینهورن مشاور ارشد سابق دفتر عدم اشاعه در وزارت خارجه آمریکا و عضو برجسته مؤسسه بروکینگز می‌نویسد: «نفیو با استفاده از تجربه دست اول خود به‌عنوان یک مذاکره‌کننده و سیاستگذار آمریکایی توانسته راهنمای بسیار خوبی را در حوزه ایجاد و اجرای تحریم‌ها تدوین کند، تحریم‌هایی که به ابزاری جالب و بسیار مهم از سیاست دولت آمریکا تبدیل شده‌است، این کتاب حتماً باید توسط مقامات و کارشناسان حوزه کره شمالی، ایران و روسیه خوانده شود و در مورد بقیه چالش‌های مهم امنیت ملی آمریکا نیز به‌کار گرفته شود».
دنیس راس مشاور رئیس‌جمهور سابق آمریکا (باراک اوباما) نیز دربارهٔ کتاب می‌گوید: «از آنجا که خود نفیو یکی از افراد تأثیرگذار و اجراکننده تحریم‌ها بوده، نگاه وی و نتیجه‌گیری او در این زمینه از اعتبار بالایی برخوردار است و می‌تواند به سیاستگذاران کمک بسیار زیادی بکند».
نویسنده در این کتاب به بیان نوع نگاه خود به تحریم‌ها از منظر دوگانه «درد/ استقامت» می‌پردازد. وی توضیح می‌دهد که درد تحریم‌ها را چه زمانی، چگونه و برکجا می‌توان وارد کرد و در عین حال، استقامت طرف مورد تحریم را چگونه و براساس چه شاخص‌هایی می‌توان سنجید و تحریم‌ها را چگونه متناسب با این شاخص‌ها، تنظیم و بازتنظیم کرد که بیشترین تأثیر را برجای بگذارد به‌طوری که در نهایت دیپلماسی وارد شده و نفع حداکثری را برای تحریم‌گذار به ارمغان بیاورد.
نویسنده در جای‌جای کتاب خود نشان می‌دهد که تحریم‌گذاری به‌عنوان ابزار استراتژیک در دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده، نه امری صرفاً فنی، بلکه بیشتر هنر تصمیم‌گیری و به‌کار گرفتن خلاقانه ابزارهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در این مورد است. به‌عنوان مثال، نفیو نشان می‌دهد که چگونه در عین تحریم اقلام مختلف، واردات کالاهای لوکس را از تحریم مستثنا کرده تا به احساس اجتماعی تحریم‌شدگی بیشتر دامن بزند، یا مثلاً چگونه افزایش قیمت مرغ در ایران، موضوعی که هدف تحریم نبوده، به افزایش فشار تحریم‌ها کمک کرده‌است یا مثلاً چطور واردات برخی اقلام را منع نکرده تا ذخیره ارزی ایران با سرعت بیشتر و زودتر تحلیل برود و ..
ترجمه فارسی کتاب «هنر تحریم‌ها» توسط مرکز پژوهش‌های مجلس ترجمه و منتشر شده است .
@imessiran




گفتگوی جمعه نامه دنیای اقتصاد با دکتر کیهان برزگر / ۱۰خرداد ۱۳۹۷

🖋باز گذاشتن کانال های گفت وگو و حفظ اروپا ازلحاظ سیاسی برای حفظ روسیه و چین و به طور کلی جبهه سیاسی طرفداران برجام ضروری است».
به باور دکتر برزگر «موفقیت ایران در این شرایط سخت به حفظ این زنجیره روابط سیاسی، هم برای مقابله با زیاده خواهیهای ترامپ و هم برای اقناع افکار عمومی بین المللی بستگی دارد»

🖋ایران بایداز این فرصت استفاده کندو باتکیه بر امتیازات ژئوپلیتیک وسیاسی-امنیتی خود به اروپا فضای لازم برای ایفای نقش جدید رابدهد. خروج ترامپ از برجام را شاید بتوان در بازتعریف این توافق در یک قالب فراآمریکایی تعریف کرد.
🖋دلیل اصلی اروپا برای حفظ برجام بیشتر
سیاسی-امنیتی وبر مبنای یک اضطرار
ژئوپلیتیک بوده و اینکه خروج آمریکا از برجام و فروپاشی کامل این توافق هستهای یک تهدید جدی برای صلح و امنیت بین المللی و به ویژه اروپا است.

🖋تداوم برجام به شکل فعلی برای حفظ تعادل در سیاست خارجیمان با سایر قدرتهاو پیدا کردن جایگاه واقعیمان به عنوان یک قدرت منطقهای در صحنه سیاست بین الملل ضروری است.
@imessiran






تاسیس "گروه مطالعات راهبردی" در مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه

۸ خرداد ۱۳۹۷

مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه به عنوان یك مركز پیشروی مطالعات راهبردی در حوزه روابط بین الملل، علوم سیاسی و مطالعات منطقه ای اقدام به تاسیس "گروه مطالعات راهبردی" در این مركز می نماید. دكتر كیهان برزگر استاد روابط بین الملل و رئیس پژوهشكده مطالعات استراتژیك خاورمیانه در این زمینه می گوید: "جایگاه مطالعات استراتژیك همزمان با شرایط متحول و پویایی های سیاست بین الملل و بازتعریف نقش قدرت های بزرگ از جمله روسیه، آمریكا، اروپا و چین در مسائل غرب آسیا در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی حائز اهمیت است. تاثیرگذاری روزافزون این كشورها بر جریان های موجود در منطقه و حوزه همسایگی كشورمان بر ضروت فهم اصول و اهداف واقعی این بازیگران می افزاید." وی همچنین اضافه می كند: "پویایی های جدید ناشی از حضور نظامی روسیه در بحران سوریه و تقابل آمریكا با آن در قالب شكل دهی ائتلاف های منطقه ای در اشكال مختلف مبارزه با تروریسم یا پر كردن خلا های سیاسی-امنیتی ناشی از فروپاشی یا تغییر نهادهای دولت در كشورهای عربی، تاثیر بحران های منطقه ای جاری بر شكل گیری مفاهیم جدید و گسترده تهدیدات امنیتی و سیاسی در نگاه اروپایی به ویژه پس از خروج آمریكا از برجام، تلاش چین بر ایفای نقش بیشتر سیاسی در منطقه از طریق طرح و عملیاتی كردن ابتكاراتی همچون جاده ابریشم جدید، و ایفای نقش فزاینده هند و تركیه در تحولات سیای-اقتصادی منطقه ای و مسائل دیگر، ضرورت فهم بهتر مسائل استراتژیك با رویكردی كاربردی را در نزد پژوهشگران این حوزه اجتناب ناپذیر ساخته است."

رئیس پژوهشكده در مورد اهداف تاسیس "گروه مطالعات راهبردی" در مركز می گوید: "هدف نخست هدایت پژوهشگران و تشویق دانشجویان به انجام مطالعات استراتژیك در قالب كاربرد مفاهیم و الگوهای رفتاری قدرت های بزرگ در موضوعاتی همچون خلع سلاح و كنترل تسلیحات، موازنه قوا، ثبات استراتژیك، ریشه های شكل گیری اتحادها و ائتلاف ها، مدیریت بحران ها و مناقشات بین المللی، تاثیر انواع ساختارهای بین المللی از جمله یكجانبه، دو جانبه یا چندجانبه بر مدیریت منازعات و سایر موضوعات این حوزه است." وی می افزاید: "فهم دقیق تر پژوهشگران جوان از جریان های سیاسی-امنیتی و اقتصادی جهانی و آگاهی از اصول و اهداف واقعی قدرت های بزرگ از حضور در منطقه غرب آسیا و هچنین آینده نقش سازی آنها، یك ضرورت از لحاظ تامین منافع و امنیت ملی كشورمان است." این استاد روابط بین الملل هدف دیگر از تاسیس این گروه مطالعاتی را به "بروز بحران های منطقه ای در نتیجه تحولات جهان عرب می داند كه زمینه های جدیدی برای بازتعریف نقش بازیگران منطقه ای، اعم از بازیگران دولتی یا غیردولتی، فراهم كرده و جریان های منطقه ای را به سمت پذیریش بازتعریف نقش دولت و ساختار های نهادها در قالب حكومت های جدید سوق می دهد."

دكتر برزگر در ادامه "تقویت زمینه های نظری و سیاستگذاری پژوهشگران علاقمند به این حوزه مطالعاتی در سطح دانشگاهی كشور، برگزاری نشست های هفتگی، ماهیانه و سالیانه با مشاركت و همكاری سایر مركز پژوهشی-دانشگاهی داخلی و خارجی، برگزاری سمینارهای مشترك و همچنین انتشار مقالات تخصصی در فصلنامه های مركز با یك نگاه كاربردی را به عنوان زمینه های فعالیت گروه "مطالعات راهبردی" در مركز مطالعات استراتژیك خاورمیانه مطرح كرد. وی همچنین اعلام كرد كه دكتر ابراهیم متقی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و از اساتید برجسته و باسابقه مطالعات راهبردی، مدیریت این گروه مطالعاتی را برعهده خواهند داشت.
@imessiran

20 last posts shown.

307

subscribers
Channel statistics