𝐿𝑜𝓋𝑒 𝓎𝑜𝓊𝓇 𝓈𝑒𝓁𝒻 ✨


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


خوش اومدی:)
دلت گرفته!؟
بشین تا برات ی لیوان شیر کاکائو داغ بیارم...سیم های گیتار میتونن آرومت کنن:)

سبز و قرمز
مثل توت فرنگی💚🍓
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-955571-JAYzG0E

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: 𝒘𝒊𝒏𝒕𝒆𝒓 𝒃𝒆𝒂𝒓
# Challenge
این پیام رو فوروارد کنین تو دیلیتون منم پست مورد علاقه‌م ازش رو می‌ذارم اینجا.


Forward from: ❪❨ مآ ھ ❩❫
اینو فور کنید دیلیتون تا با یه دیلی دیگه شیپتون کنم


امیدوارم طلسم ۳۰ شکسته بشه و وارد ۴۰ بشیم...
الان زاارت ی نفر لفت میده دوباره 😂💔


Forward from: مَدفنِ مُستعار
خیلی وقته چالش نذاشتم
●فور کنید تا بهتون بگم با توجه به چنلتون وایب چه گربه‌ای رو می‌دید. ʘ‿ʘ
●ظرفیت 25 نفر(وقتی خط خورد دیگه فوروارد نکنید.


جواب یکی دیگه از چالش ها که باعث غرق شدن تو افکارم میشه.
مرسی ازت✨


Forward from: ᴄʜᴀʟʟᴇɴɢᴇ~
_میگن...نگاه آدم نزدیک ترین عضو به روحشه...چند دقیقه دیگه جسمامون میرن سوار ماشین میشن و
برمیگردن خونه ولی روح هامون توی این لحظه زیر این بارون وایمیستن و همو میبوسن...این تعبیر من از نگاهته!

ꜰᴏʀ:@inmyheart15~


ازت خواهش میکنم تا فردا بیشتر از این نشو.
قول می‌دم فردا بشینم همه رو چک کنم.


بچه ها زنگ زدن بیدارم کردن...
یگانه :پاشو بیا سر عربی
من: وا من که تو کلاسم
یگانه: پس چرا جواب نمیدی بهش !؟
من: ...loading
اوااا صدا معلمو میوت کردم مزاحم خوابم نشه


نمیتونم توصیفش کنم...
واقعا اصلا لالم در حال حاضر.
ولی این خیلی من بودم:»
خیلیی
و تموم مدت ی لبخند و ی چال روی صورتم بود و داشتم فکر میکردم شاید بشه توی همین داستان کوتاه زندگی کرد🌊


Forward from: کافه ی متروکه ی لندن🌙🌧
با صدای بارون اول صبح بیدار می‌شه. کورمال کورمال تا پنجره می‌ره که می‌بینه بله بارون میاد چه بارونی. لبخند گله گشادی رو لباش نقش می‌بنده و با خودش فکر می‌کنه که بره دوباره خودش رو با تخت خواب عزیزش یکی بکنه. زیر پتوی آبیش مخفی میشه و با یه لبخند بزرگ کل اتاق رو از نظرش می‌گذرونه. گلای آبی روی میزش دلبری می‌کنن. تو فکر اینه که بلند شه بهشون آب بده یا نه هنوز وقت هست. درِ اتاقش باز می‌شه و محبوبش با فلاسک آبی رنگش وارد می‌شه. لبخند دندون نمایی می‌زنه و همونطوری که لای پتوش پیچیده شده درآغوشش می‌گیره. درِ گوشش زمزمه می‌شه" بریم در امتداد موج های ساحل در آغوشم بگیری؟" موهای ابریشمی مجبوبش رو پشت گوشش می‌فرسته و می‌گه سرما میخوریا! می‌شنوه که "خب تو هستی دیگه مراقبت می‌کنی ازم. تازه بیشتر هم برام گیتار می‌زنی"
بوسه ای روی چال ناشی از لبخند گوشه ی لبش می‌کاره. و یک بوسه ی دیگه روی پلک‌هاش.
با پای برهنه روی شن های خیس راه می‌ره و لرز ریزی به تنش میوفته. دست عزیزش رو محکم تر می‌گیره و سمت خودش می‌کشتش. بوسه ای به لاله ی گوشش می‌زنه و شعر مورد علاقش رو زمزمه می‌کنه.
حالا کنار بارونی که سر و صورتشون رو نوازش می‌کنه؛ اشک‌هاش هم گونه هاش رو خیس می‌کنن.
اون شخص غمگین و دلباخته ی زیبا و خوش‌صدا تویی بیانکای عزیز.


تنکیو✨






جدیدا خوش اومدن ✨


فدای سرت عزیزکم :)
خیلی هم زیباست✨


Forward from: Hands"
بابت تاخیر ببخشید لینکا باز نمیشن...
https://t.me/inmyheart15


دلم برای شمال تنگ شده :"


تنها چیزی که ازت داشتمو دیگه ندارم...خاطره هامون سوخته:)


Forward from: دویست‌و‌چند تکه استخوان.
حالا تنها چیزی که ازت دارم خیاله.


Forward from: 𝘱𝘢𝘯𝘥𝘢
ولی عشق من بهش یکطرفه نبود، من به تنهایی از هر دو طرف دوستش داشتم:)

20 last posts shown.

39

subscribers
Channel statistics