ما توسط ترس هامون به اسارت گرفته شدیم
ترس از مستقل شدن
ترس از جدایی
دائم میترسیم چیز جدیدی رو امتحان کنیم چون تنها چیزی که تو ذهنمون مرور میشه اینه که نکنه اوضاع از همینی که هست هم بدتر بشه، میترسیم از یه آدم سمی جدا بشیم چون میگیم نکنه دیگه همینم گیرمون نیاد، رو تمام احتمالات منفی جلو میریم و هیچ وقت قدرت ریسک کردن و جرات تغییر نداریم
این میشه که تن میدیم به یه زندگی کسالت بار....
موفقیت در خونه ی اون کسی رو میزنه که این زنجیر ترس هارو پاره کنه
میدونی از نظر من حتی اون آدمی که موفق هم نشه ولی جرات تغییر کردن رو داشته باشه جرات پا گذاشتن رو ترس هاش رو داشته باشه، از آدمی که تن داده به اینکه راضی باشه به همینی که هست
قوی تر و موفق تره.....
محمدم
ترس از مستقل شدن
ترس از جدایی
دائم میترسیم چیز جدیدی رو امتحان کنیم چون تنها چیزی که تو ذهنمون مرور میشه اینه که نکنه اوضاع از همینی که هست هم بدتر بشه، میترسیم از یه آدم سمی جدا بشیم چون میگیم نکنه دیگه همینم گیرمون نیاد، رو تمام احتمالات منفی جلو میریم و هیچ وقت قدرت ریسک کردن و جرات تغییر نداریم
این میشه که تن میدیم به یه زندگی کسالت بار....
موفقیت در خونه ی اون کسی رو میزنه که این زنجیر ترس هارو پاره کنه
میدونی از نظر من حتی اون آدمی که موفق هم نشه ولی جرات تغییر کردن رو داشته باشه جرات پا گذاشتن رو ترس هاش رو داشته باشه، از آدمی که تن داده به اینکه راضی باشه به همینی که هست
قوی تر و موفق تره.....
محمدم