ًًپژوهشی در شەوچلەی کوردی
شەو چلە(شب یلدا):
یلدا واژەای سُریانی بە معنی میلاد و تولد است، این واژە در فرهنگ کوردی واژە ای جدید می باشد کە با رشد ارتباطات و رسانەها کم کم می رود کە جای واژە کهن "چلە" در فرهنگ کوردی را بگیرد، و این واژه را که یادآور این آیین کهن در این سرزمین میباشد به حاشیه براند. در جوگرافیای کوردی این شب "شەو چلە" نام دارد.
شەوچلە در بعضی دیگر از ملتهای خاورمیانە، قفقاز، آسیای مرکزی، تا نواحی از شبه قاره هند، بە عنوان شبی فرهنگی و باستانی جشن گرفتە میشود، در جوگرافیای کوردی که جوگرافیایی کشاورزی در زاگروس بوده است، تقدس این شب به این خاطر بوده که بعد از سپری کردن آن مجددا روزهای سال طولانی میشدەاند و خورشید در روزهای بلند طولانی تر بر زمین و کشاورزی می تابیده است و در واقع ریشه این شب در تقویم کشاورزی است، یعنی آخرین روز پاییز کوتاهترین روز سال بوده است و شب آن نیز که شەوچلە میباشد طولانیترین شب سال بوده است، بعد از این شب روزها آرام آرام بلندتر میشدەاند، این شب را با این باور، شب تولد خورشید(خۆەر یا هۆەر در زبان کوردی) میدانستە اند. یکی از المانهای پیوند این شب با آیین مهرپرستی یا میترایسم همین تقدس "مهر" یا "خۆەر" میباشد. در کتاب آثارالباقیه بیرونی،ص ۲۲٥، از روز اول دی ماە با عنوان"خور" یاد شدە است، و در قانون مسعودی نسخە موزە بریتانیا در لندن، روز اول دی ماە "خُرە روز" ثبت شده است. هنوز هم در زبان کوردی "خوەر" معادل خورشید میباشد.
در واقع ما "شەوچلە" را در کنار هم می نشینیم و جشن میگیریم تا بە "خوەرە رۆژ" بڕسیم.
لغت "چل" در زبان کوردی و تمام گویشهای آن به معنی عدد چهل می باشد که عددی مقدس در آیینهای کهن زاگروس است و همچنین بعدها در آیینهای سامی نیز این عدد تقدس خود را حفظ میکند، این عدد هنوز هم در آیین یارسان که آیینی کوردی است وجود دارد، یکی از چشمەهای اطراف زیارتگاه مقدس یارسانان در باوایاگار، به اسم چلانه میباشد، و در دهستان بیلوار(بێڵەوار=سرزمین حاصلخیز) نقطه جوگرافیایی حد فاصل سه شهر کامێران، کرماشان و شهر باستانی دینور، در محل تلاقی سه روستای سورنی-رازیان-قلوز کوهی به اسم چلانه با تک درخت بلوط کهنش یکی از نیایشگاههای باستانی این منطقه میباشد. در تقویم کوردی زمستان به چله بزرگ و چله کوچک تقسیم میشود، و با چله بزرگ شروع میشود، شب چله شب پایانی پاییز و ورود به "چله گەورا" می باشد و شروعی است بر زمستان.
یکی دیگر از نمادهای این شب کە ریشه در آیین میترایسم در زاگروس کهن دارد، رنگ قرمز میوەهای اَنار و سیب قرمز و هندوانه است، کە این رنگ از نمادهای آیین میترا میباشد.
علاوه بر میوه در این شب تنقلاتی نیز وجود داشته اند که "شەوتەقە" و "شەوچەڕە" تنقلات این شب هستند.
در زبان کوردی به آجیل "شەوتەقە"
میگویند، "تەقانن" در زبان کوردی معادل فعل "آجیل شکستن" در زبان فارسی است، که فعل تەقانن در کوردی معادلهای دیگری مانند "تۊکانن" و "شکانن" را دارد، شەوتەقە یعنی در واقع آجیلی کە در شبهای طولانی زمستان مانند شەوچلە، شکستە و خوردە میشد.
در این شب میوە های خشک شدە نیز بر سفرە و کرسی کوردی نهادە میشدە کە بە آنها "شەوچەڕە" می گفتە اند، شەوچەڕە شامل کشمش، سیب خشک، زردآلو خشک، آلوچه خشک....می شده است.
واژە "چەڕە" از مصدر "چەڕین"، "چەڕاندن" یا "چەڕانن" می آید که در کوردی کورمانجی به معنای "خوردن" است، یعنی تنقلاتی که در شبهای زمستانی و شەوچلە خوردە میشد،
توجە داشتە باشیم کە نباید این فعل با فعل "چڕین" بە معنای صدا زدن و آواز خواندن در زبان کوردی اشتباه گرفته شود.
در برخی از مناطق کوردی با توجه به محصول کشاورزی آن نواحی، در صورت وجود کدو، آن را در فصل برداشت که معمولا اول پاییز میباشد در کاهدان و در زیر کاه نگهداری میکرده اند و در شەوچلە کدوی پختە هم در سفرە کوردی وجود داشتە است.
غذای شەوچلە در نواحی اطراف کرماشان همانند غذای نوروز، رشته پلو با کشمش و روغن کرماشانی بوده است.
بازگویی داستانها، افسانەهای و معماهای کوردی کە در زبان کوردی بە آنها مەتەڵ، مەسیلە، چیروک و چەوچەو..میگویند از سرگرمی های این شب بودە است، در هر طایفه ای که شانامەخوان وجود داشتە، شانامەی کوردی را برای جمع شەوچلە نقالی میکردە است.(آژوان رازیانی)
@kurdishl