راگا سآر‌🌱


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


🖌’من؟ نقاشی میکشم.
•به صرفِ قلم، کتابُ ادبیات!
.
.
.
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-779869-ArqSpM8

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


لطفا زیرِ این پیام بنویسید، من باید برای کسی که هست نامه بنویسم
یا کسی که رفته..


برای تبلیغ چنل ها و چالش هاتون:
@chanel_gostardeh |@Daily_Polaron| @introduction_wide


این پیام رو فور کنید چنلاتون با توجه به وایبی که دارین من یه نامه کوتاه از شما به معشوق تون مینویسم
چون نمیخوام همینجوری الکی بنویسم ممکنه یکم طول بکشه
پس فقط برا اونایی که پیام رو پاک نکردن مینویسم🌱

لطفا زیرِ این پیام بنویسید، من باید برای کسی که هست نامه بنویسم
یا کسی که رفته..

اون عزیزایی که دوس دارن میتونن یه عضوِ جدید از خانواده راگا بشن : @lraga_sarl


پنجشنبه شد
و فردا دوباره میرم دیدنِ عزیزانِ خفته در خاکم:)


Forward from: [بَرآیِ سَبز شُدَن🌱]
جانِ من، دلتنگِ توام و میدانم دلتنگی امانِ تو را هم بُریده.
حال من میپرسم
تا کِی از تو ناز و از من نیاز!؟
تا کجا برَوی و من پا برهنه در پِی ات؟

جانا تو در مکتبِ من درسِ عشق آموختی
در کدام صفحه؟ لا به لای کدام خطوط و سطور به تو آموختم درس خودخواهی را؟
مگر عشق چیزی جز گذشت است؟
چیزی جز نغمه های شیرین و گل بوسه های داغ است؟
آمدم، نه یک بار و ده بار که هزاران بار سراسیمه به دنبالت آمدم
و آخرین روزها بود که خسته و بی جان کنارِ جاده نشستم و تو را تماشا کردم، تویی را که با شتاب میرفتی و نگاهم به دنبالت می دوید.
اینبار خسته بودم و در دل خدا خدا میکردم. با خود میگفتم:
آیا میبیند که نیستم؟ به پشت سر نگاه می کند؟ نگرانِ احوالم می شود؟
ندایی از قلبم پاسخ میداد
او خودِ توست، کسی خود را رها نمی کند!
و من تکرار میکردم :
من خودِ او هستم او نمیتواند مرا رها کند..
تو میرفتی و نگاهِ عاشقی به دنبالِ تو با خود زمزمه میکرد
من خودِ او هستم او نمیتواند..




تو همه چیزت قشنگه، حتی دستات
که دیگه مالِ من نیست.


برای تو


بزار در وصفِ چشمات بگم:
کاش میگفتی چیست!؟
آنچه از چشمِ تو تا عمقِ وجودم جاریست.


یه جای خالی توی زندگیت احساس میکنی؟

همه هستند، ولی جای تو خالیست هنوز
کاش بودی و کسی دور و برم جمع نبود.


ما چشم بسته عاشق شدیم.


12:34


من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم
که بر دیدارِ طاقت سوزِ خود، عاشق تر از مایی.


اینکه دوستِ صمیمیِ، دوست صمیمی مون نباشیم واقعا دردناکه.


من اینجوری ام که آدمای مهمِ زندگیم به پنج نفر نمیرسن، کافیه یکی از اینا نباشه یا قهر کنه که من غریب ترین و تنهاترین آدمِ زمین بشم.


تو را در کدام کوچه ی خیال گم کردم!؟


چشم هایت را که میبندی، پلک هایت بوسیدنی تر میشوند.




کسی هست، به حالِ ما اشک بریزد!؟


چه بغض ها که شکسته نشد،
سنگ شد.

20 last posts shown.

265

subscribers
Channel statistics