✍از شورای دوساله تا ونیزِ سوئد
❗️❕پیدا کنید پرتقال فروش را...
موزه لوور یا ونیزسوئد؛ مسئله این نیست. مسئله از جای دیگری شروع می شود. یک طبقه هم قانون گذار است هم ژاندارم. خودش تمام امکانات را برای تحصیل فرزندش فراهم می کند؛ خودش سوال طرح می کند. خودش جواب می دهد و خودش، خودش را در صدر می نشاند.
↙️یکم؛ همین چند وقت پیش انتخابات مضحک شورای شهر را دیدیم. هزاروچند نامزد برای 11 کرسی و رقابتی یک هفته ای.
پیش تر گفتم و نوشتم که یک هفته حتی برای خواندن نام این هزار و اندی نفر کافی نیست؛ پس فضای قطبی شکل می گیرد. حاضرم با رسانه های استان که اتفاقا اکثرشان هم باز در اختیار یا تحت نفوذ همین طبقه ی اشراف سیاسی ست به مهم ترین میدان شهر بروم و به مردمی که به لیست امید رای دادند بگویم فقط نام نماینده های لیستشان را بگویند؛ ایضا در 4 سال پیش همین کار را با لیست اصولگرایان می کردم یا قبل ترش با لیست آفتاب و مهتاب و..
باور کنید شاید هیچ کس نتواند بیش از 5 نفر را نام ببرد. در راستای ایجاد مساوات در انتخابات در کشورهایی که کباده ی شورای «اسلامی» نمی کشند؛ شهر به چندین قطب انتخاباتی تبدیل می شود و مثلا در هرچند محله ای تعداد محدود تری نامزد ثبت نام می کنند و فرصت شناسایی نامزدها برای اکثریت آن قطب انتخاباتی وجود دارد.
↙️دوم؛ وقتی مکانیزم انتخابات با معیارهایی نظیر «تَکرار می کنم» «اگر ما نیاییم لولویی به نام فتنه گران می آیند» پول پاشی، خاندان سالاری و... به انتصابات تبدیل می شود؛ انتظار شایسته سالاری، کمی بیشتر از بسیار، نامعقول است.
در یک دوره همین برادر ونیز به واسطه ی نام خانوادگی خود به همراه یکی دیگر از فامیل هایش رفت مجلس، یکی دیگر هم به خاطر برادر شهید بودن. جریان سیاسی به ظاهر مقابل آن ها هم برای حذف خاندان مقابل خود به سراغ خاندانی دیگر رفت. پس از فتنه 88 یک جریان با لولوی فتنه رای گرفت و در دور بعد جریان مقابل با تَکرار می کنم؛ میز را پس گرفت.
آنچه می بینیم؛ یک پاسکاری تمام عیار قدرت در بین جریان زور و زر و تزویر است که در عمل مشارکت توده ی مردم منحصر به انگشت های جوهری و صف های دشمن شکن می شود.
↙️سوم در پس این دعوای زرگری اما یک اتحاد استراتژیک با مبانی زیر وجود دارد:
1 . غریبه ها حق ورود به سفره را ندارند
2 . در اداره ی شهر نباید کشتیبان را سیاستی دگر آید
3 . رسانه ها تقسیم شوند و میزها تعویض گردند
نمود بیرونی اتحاد استراتژیک این درندگان سیاسی را کمی بررسی کنیم.
دیروز از دبی سازی شیراز می گفتند امروز از ونیز حضرات هیچ گاه به فکر تولید چشم انداز با تکیه بر پاهای خود نبودند. هر سفر خارجی که اعضای شورای شهر می رفتند بخشی از فیل تمدن غربی را در تاریکی می دیدند و سرمستانه می آمدند و می گفتند از امروز بر ما واجب است که...
نظیر تحفه ی تقی زاده از فرنگ و رضا خان از دیدار آتاتورک..
🔹سفرهای خارجی اگر برای مردم نان نداشته باشد برای اینها آب دارد. لذا هر دو گروه به ظاهر متضاد کثیر السفرند و نمازشان کامل، فقط روزه نمی گیرند...
«البته بعضی اوقات دم خروس این اتحاد استراتژیک بیرون می زند و مثلا از منتهی الیه چپ تا منتهی الیه راست در ماجرای تخریب باغ فرزانه و تبدیل آن به برج چند هزار میلیاردی، در مقابل چند دانشجوی یک لا قبا قرار می گیرند و البته می بازند.»
🔹 در اداره شهر هر دو شهر فروشی می کنند؛ تراکم فروشی را یکی ابداع می کند و آن دیگر استمرار می دهد؛ هر دو گروه تلاش می کنند هر چه سریع تر شهر به دو قطب کوخ نشین و کاخ نشین تبدیل گردد.
🔹در بعد رسانه ای تا همین چند وقت پیش رسانه هایی که منتسب به طیف حامی شورای قبل بودند در برابر شهرفروشی و عمرانِ کور خفه خون گرفته بودند با روی کار آمدن شورای جدید بلبل شدند و برای عدالت مرثیه سرودند.
🔹همین چند روز پیش بود که امام جمعه موقت بعد از مدت ها سکوتِ این تریبون به ذبح عدالت توسط شورای پیشین و بعضا همراهی با تجاری سازی شیراز به طور مثال در تخریب باغات به اسم حوزه علمیه و یا مجتمع تجاری،یا تخریب خانه های تاریخی، به یکباره دستپاچه گردید و فکر کرد دو سال است که شورای فعلی برسرِ کار آمده است و آن مصاحبه را انجام داد. یا قبل ترش شورا در تصویب بودجه، باز هم برخلاف وعده ها بودجه را متکی به درآمدهای ناپایدار و با رویکرد عمرانی بست.
⬅️القصه این که شیراز را با ونیزِ سوئد مقایسه کنند؛ خیلی مسئله خارق العاده ای نیست؛ این روزها کمی فی السابق شهر دارد غلط اداره می شود.
✍ #میرمهدی_اسدی
@maktabe_ma
❗️❕پیدا کنید پرتقال فروش را...
موزه لوور یا ونیزسوئد؛ مسئله این نیست. مسئله از جای دیگری شروع می شود. یک طبقه هم قانون گذار است هم ژاندارم. خودش تمام امکانات را برای تحصیل فرزندش فراهم می کند؛ خودش سوال طرح می کند. خودش جواب می دهد و خودش، خودش را در صدر می نشاند.
↙️یکم؛ همین چند وقت پیش انتخابات مضحک شورای شهر را دیدیم. هزاروچند نامزد برای 11 کرسی و رقابتی یک هفته ای.
پیش تر گفتم و نوشتم که یک هفته حتی برای خواندن نام این هزار و اندی نفر کافی نیست؛ پس فضای قطبی شکل می گیرد. حاضرم با رسانه های استان که اتفاقا اکثرشان هم باز در اختیار یا تحت نفوذ همین طبقه ی اشراف سیاسی ست به مهم ترین میدان شهر بروم و به مردمی که به لیست امید رای دادند بگویم فقط نام نماینده های لیستشان را بگویند؛ ایضا در 4 سال پیش همین کار را با لیست اصولگرایان می کردم یا قبل ترش با لیست آفتاب و مهتاب و..
باور کنید شاید هیچ کس نتواند بیش از 5 نفر را نام ببرد. در راستای ایجاد مساوات در انتخابات در کشورهایی که کباده ی شورای «اسلامی» نمی کشند؛ شهر به چندین قطب انتخاباتی تبدیل می شود و مثلا در هرچند محله ای تعداد محدود تری نامزد ثبت نام می کنند و فرصت شناسایی نامزدها برای اکثریت آن قطب انتخاباتی وجود دارد.
↙️دوم؛ وقتی مکانیزم انتخابات با معیارهایی نظیر «تَکرار می کنم» «اگر ما نیاییم لولویی به نام فتنه گران می آیند» پول پاشی، خاندان سالاری و... به انتصابات تبدیل می شود؛ انتظار شایسته سالاری، کمی بیشتر از بسیار، نامعقول است.
در یک دوره همین برادر ونیز به واسطه ی نام خانوادگی خود به همراه یکی دیگر از فامیل هایش رفت مجلس، یکی دیگر هم به خاطر برادر شهید بودن. جریان سیاسی به ظاهر مقابل آن ها هم برای حذف خاندان مقابل خود به سراغ خاندانی دیگر رفت. پس از فتنه 88 یک جریان با لولوی فتنه رای گرفت و در دور بعد جریان مقابل با تَکرار می کنم؛ میز را پس گرفت.
آنچه می بینیم؛ یک پاسکاری تمام عیار قدرت در بین جریان زور و زر و تزویر است که در عمل مشارکت توده ی مردم منحصر به انگشت های جوهری و صف های دشمن شکن می شود.
↙️سوم در پس این دعوای زرگری اما یک اتحاد استراتژیک با مبانی زیر وجود دارد:
1 . غریبه ها حق ورود به سفره را ندارند
2 . در اداره ی شهر نباید کشتیبان را سیاستی دگر آید
3 . رسانه ها تقسیم شوند و میزها تعویض گردند
نمود بیرونی اتحاد استراتژیک این درندگان سیاسی را کمی بررسی کنیم.
دیروز از دبی سازی شیراز می گفتند امروز از ونیز حضرات هیچ گاه به فکر تولید چشم انداز با تکیه بر پاهای خود نبودند. هر سفر خارجی که اعضای شورای شهر می رفتند بخشی از فیل تمدن غربی را در تاریکی می دیدند و سرمستانه می آمدند و می گفتند از امروز بر ما واجب است که...
نظیر تحفه ی تقی زاده از فرنگ و رضا خان از دیدار آتاتورک..
🔹سفرهای خارجی اگر برای مردم نان نداشته باشد برای اینها آب دارد. لذا هر دو گروه به ظاهر متضاد کثیر السفرند و نمازشان کامل، فقط روزه نمی گیرند...
«البته بعضی اوقات دم خروس این اتحاد استراتژیک بیرون می زند و مثلا از منتهی الیه چپ تا منتهی الیه راست در ماجرای تخریب باغ فرزانه و تبدیل آن به برج چند هزار میلیاردی، در مقابل چند دانشجوی یک لا قبا قرار می گیرند و البته می بازند.»
🔹 در اداره شهر هر دو شهر فروشی می کنند؛ تراکم فروشی را یکی ابداع می کند و آن دیگر استمرار می دهد؛ هر دو گروه تلاش می کنند هر چه سریع تر شهر به دو قطب کوخ نشین و کاخ نشین تبدیل گردد.
🔹در بعد رسانه ای تا همین چند وقت پیش رسانه هایی که منتسب به طیف حامی شورای قبل بودند در برابر شهرفروشی و عمرانِ کور خفه خون گرفته بودند با روی کار آمدن شورای جدید بلبل شدند و برای عدالت مرثیه سرودند.
🔹همین چند روز پیش بود که امام جمعه موقت بعد از مدت ها سکوتِ این تریبون به ذبح عدالت توسط شورای پیشین و بعضا همراهی با تجاری سازی شیراز به طور مثال در تخریب باغات به اسم حوزه علمیه و یا مجتمع تجاری،یا تخریب خانه های تاریخی، به یکباره دستپاچه گردید و فکر کرد دو سال است که شورای فعلی برسرِ کار آمده است و آن مصاحبه را انجام داد. یا قبل ترش شورا در تصویب بودجه، باز هم برخلاف وعده ها بودجه را متکی به درآمدهای ناپایدار و با رویکرد عمرانی بست.
⬅️القصه این که شیراز را با ونیزِ سوئد مقایسه کنند؛ خیلی مسئله خارق العاده ای نیست؛ این روزها کمی فی السابق شهر دارد غلط اداره می شود.
✍ #میرمهدی_اسدی
@maktabe_ma