مباحثات/
✔️پژوهشزدگی و پژوهشهایی که خوانده نمیشوند و به کار نمیآیند
«مرتضی معراجی»
🔹 پژوهشزدگی را اگر مهمترین آسیب علمی حاکم بر فضای حوزه و دانشگاه بدانیم، گزاف نگفتهایم؛ پژوهشهایی صرفاً برای پژوهش؛ برای ارتقای رتبه علمی و بالتبع کسب درآمد بیشتر؛ برای قبولی در مصاحبه دکتری؛ برای معروفیت و… . مهم نیست که پژوهش ما مشکلی را از گره فروبستهی جامعه حل کند؛ تعداد خوانندگان برخی از آنها به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. پژوهش از مضمون اصیل خود تهی و بیشتر به صنعتی درآمدزا برای عدهای و هزینهزا برای عدهای دیگر تبدیل شده.
🔹 درست شبیه شخصیت اصلی یکی از داستانهای معروف داستایوفسکی که ابتدا بازی میکند برای کسب درآمد؛ اما اندکاندک خود بازی برایش موضوعیت پیدا میکند؛ تا جایی که برای بازیکردن پول هم میدهد؛ و این یعنی نقض غرض.
🔹 سیستم پژوهشی رایج، شابلونی را در اختیار پژوهشگر قرار میدهد که اگر بتواند معلومات ویکیپدیایی را نیز ضمیمه آن کند، به راحتی میتواند در هر ماه چند مقاله علمیپژوهشی بنویسد.
🔹 پژوهش کاربردی (در وجوه مختلف توصیفی، تبیینی و تجویزی) برخاسته از ایدههاست؛ ایدههایی که در اثر پرسشها پدید آمدهاند؛ و پرسشهایی که در نتیجهی درک مشکلات ملموس فردی و اجتماعی انسان شکل گرفتهاند. بنابراین دو مشکل اساسی، پژوهش را اینگونه مریض کرده است؛ اول اینکه نویسنده دغدغهی معیشتی و کسب جایگاه اجتماعی دارد؛ دوم اینکه علیفرض وجود دغدغهی علمی، دغدغهاش انتزاعی و غیرکاربردی است.
🔹 وجه سوگمندانه موضوع آنجا بیشتر نمود مییابد که سری به هزینههای نشریات پژوهشی و پژوهشگاهها بزنیم؛ هزینهی ارزیابی مقالات، حروفچینی و صفحهبندی و چاپ مجلات، حقوق اعضای هیأت علمی و کارمندان پژوهشگاهها و… . با این نگاه، پژوهش و پژوهشگری نهتنها مشکلی را حل نکرده، که خود باری اضافه بر شانههای نحیف اقتصادی کشور است.
🔹 پژوهشهای اخلاقی ذیل نهادهای حوزوی را درنظر بگیرید؛ تعداد زیادی مقاله در این زمینه منتشر شده و میشود؛ آن هم ذیل نهادهای حوزهی علمیهای که یکی از کارکردهای اصلیاش در جامعهی دینی ما، ترویج اخلاق است؛ آیا نتیجهی این همه پژوهش اخلاقی ذیل نهادی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نهادهای مشابه زیرمجموعهی حوزه، بروز و ظهور یک جامعهی اخلاقی (حتی در محدودهی شهر قم) بوده است؟
متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15504
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️پژوهشزدگی و پژوهشهایی که خوانده نمیشوند و به کار نمیآیند
«مرتضی معراجی»
🔹 پژوهشزدگی را اگر مهمترین آسیب علمی حاکم بر فضای حوزه و دانشگاه بدانیم، گزاف نگفتهایم؛ پژوهشهایی صرفاً برای پژوهش؛ برای ارتقای رتبه علمی و بالتبع کسب درآمد بیشتر؛ برای قبولی در مصاحبه دکتری؛ برای معروفیت و… . مهم نیست که پژوهش ما مشکلی را از گره فروبستهی جامعه حل کند؛ تعداد خوانندگان برخی از آنها به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. پژوهش از مضمون اصیل خود تهی و بیشتر به صنعتی درآمدزا برای عدهای و هزینهزا برای عدهای دیگر تبدیل شده.
🔹 درست شبیه شخصیت اصلی یکی از داستانهای معروف داستایوفسکی که ابتدا بازی میکند برای کسب درآمد؛ اما اندکاندک خود بازی برایش موضوعیت پیدا میکند؛ تا جایی که برای بازیکردن پول هم میدهد؛ و این یعنی نقض غرض.
🔹 سیستم پژوهشی رایج، شابلونی را در اختیار پژوهشگر قرار میدهد که اگر بتواند معلومات ویکیپدیایی را نیز ضمیمه آن کند، به راحتی میتواند در هر ماه چند مقاله علمیپژوهشی بنویسد.
🔹 پژوهش کاربردی (در وجوه مختلف توصیفی، تبیینی و تجویزی) برخاسته از ایدههاست؛ ایدههایی که در اثر پرسشها پدید آمدهاند؛ و پرسشهایی که در نتیجهی درک مشکلات ملموس فردی و اجتماعی انسان شکل گرفتهاند. بنابراین دو مشکل اساسی، پژوهش را اینگونه مریض کرده است؛ اول اینکه نویسنده دغدغهی معیشتی و کسب جایگاه اجتماعی دارد؛ دوم اینکه علیفرض وجود دغدغهی علمی، دغدغهاش انتزاعی و غیرکاربردی است.
🔹 وجه سوگمندانه موضوع آنجا بیشتر نمود مییابد که سری به هزینههای نشریات پژوهشی و پژوهشگاهها بزنیم؛ هزینهی ارزیابی مقالات، حروفچینی و صفحهبندی و چاپ مجلات، حقوق اعضای هیأت علمی و کارمندان پژوهشگاهها و… . با این نگاه، پژوهش و پژوهشگری نهتنها مشکلی را حل نکرده، که خود باری اضافه بر شانههای نحیف اقتصادی کشور است.
🔹 پژوهشهای اخلاقی ذیل نهادهای حوزوی را درنظر بگیرید؛ تعداد زیادی مقاله در این زمینه منتشر شده و میشود؛ آن هم ذیل نهادهای حوزهی علمیهای که یکی از کارکردهای اصلیاش در جامعهی دینی ما، ترویج اخلاق است؛ آیا نتیجهی این همه پژوهش اخلاقی ذیل نهادی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نهادهای مشابه زیرمجموعهی حوزه، بروز و ظهور یک جامعهی اخلاقی (حتی در محدودهی شهر قم) بوده است؟
متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15504
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz