مباحثات


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


مجله فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
ارتباط با مدیر @mobahesatadmin

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


مباحثات/
✔️کارنامه مرحوم هاشمی رفسنجانی؛ به‌مثابه یک شخصیت حوزوی (به‌مناسبت اولین سالگرد درگذشت)

(علی‌اشرف فتحی)


🔹 در صفحات متعدد پرونده مرحوم هاشمی رفسنجانی در ساواک، از وی با دو صفت «مجتهد» و «ناراحت» یاد شده است و به نظر می‌رسد برای ساواک محرز شده بود که مرحوم هاشمی یک روحانی عالی‌رتبه است. وی خود در خاطراتش نوشته است: «اگر در مسأله‌ای به دلیلی انگیزه اجتهاد پیدا می‌کردم، می‌توانستم نظری داشته باشم. در پاره‌ای مسائل به اجتهاد خودم عمل کرده‌ام و هنوز هم چنین است».

🔹 وی در برگه بازجویی ۱۴ اسفند ۱۳۴۳ گفته است: «نوعاً طرز تفکر من و بسیاری از دوستانم این است که روحانیت باید از وضع فعلی خارج شود؛ شرایط و قیود تحصیلی و ابتدا و انتهای تحصیل و… راجع به سیاست هم معتقدیم که روحانیون نباید بی‌دخالت باشند و آیت‌الله خمینی را هم شخص مقدس و خوبی می‌دانیم… مختصر اختلافی نیز ممکن است با آقای خمینی از نظر تشخیص موضوعات و مسائل فقهی داشته باشیم و در این صورت از ایشان تبعیت نمی‌کنیم…».

🔹 وی دو سال پیش از درگذشت خود، در گفت‌وگویی که با وی داشتم در پاسخ به پرسش من درباره روابط خود با مراجع تقلید گفت: «مراجع و فقهای ما به همین قانون اساسی در اصل و بازنگری رأی دادند و باید با رهبر هماهنگ باشند. در این بین اگر مشکلی از سوی دولت یا مسؤولین دیگر در سطوح مختلف پیش بیاید، مربوط به سیستم نیست. وقتی مراجع با رهبری که تام‌الاختیار است هماهنگ باشند، می‌توانند نظرات خود را بگویند و شاهد عملیاتی شدن نظرات خود باشند».

🔹 اهمیت وی برای مراجع تقلید معاصر به گونه‌ای بود که آیت‌الله‌العظمی سیستانی در دیدارش با آن مرحوم در سال ۸۷ گفته بود که کتاب «هاشمی بدون روتوش» را که مجموعه گفت‌وگوهای صریح صادق زیباکلام با هاشمی است، دو بار خوانده‌ است. ابراز نگرانی برخی مراجع تقلید از رد صلاحیت هاشمی در سال ۹۲ و همراهی آنان با دولت مورد حمایت هاشمی در چند سال اخیر را می‌توان نشانگر جایگاه بی‌نظیر هاشمی در روحانیت شیعه دانست؛ جایگاهی که بعید است به این آسانی پر شود.

🔹 هاشمی چندین دهه راحتی را بر خود حرام کرد و به فکر تحقق آرزوهایش درباره ایران بود. وی در آخرین بهار عمرش گفته بود که با بهبود نسبی اوضاع کشور، حالا دیگر با خیال راحت می‌میرد. مرگ او بسیار خاص و عجیب بود. کسی نمی‌داند در لحظات پایانی عمر در تنهایی استخر به چه می‌اندیشیده است؛ اما شاید بشود گفت که مرگ در آب و سکوت و تنهایی، از راحت‌ترین مرگ‌هاست…

لینک متن کامل👇👇👇
http://mobahesat.ir/15608
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/ یادداشت وارده

✔️ سکوت علما نسبت به نابسامانی‌ها؛ به نفع نظام یا مردم؟

(مهدی عبدالرحیمی)

🔹 آیت‌الله گرامی چندی پیش در مصاحبه‌ای با سایت مباحثات و در پاسخ به پرسشی ـ به این مضمون ـ که اگر علما از اوضاع رضایت ندارند، چرا حداقل از باب امر به معروف و نهی از منکر انتقاد نمی‌کنند، گفته بود: «چون یا باید از اوضاع تعریف کنند که دروغ است؛ یا باید انتقاد کنند که بیشتر به درد مردم افزوده خواهد شد و تلقی مخالفت با حاکمیت می‌شود که آن هم مصلحت نیست».

🔹 آیا به‌راستی اگر علما از درد و رنج مردم بگویند، نمک بر زخم‌شان پاشیده‌اند؟ چرا این‌طور به مسأله نگاه نمی‌کنیم که بیان رنج‌ها و مشکلات جامعه توسط علما، یک خاصیت مهمش این است که مردم متوجه شوند علما اگر نمی‌توانند ـ یا نمی‌خواهند ـ باری از مشکلات جامعه بردارند، دست‌کم نسبت به دردهای مردم آگاهی دارند. همین مقدار هم بدون‌شک می‌تواند تا حدی مرهمی بر دردهای مردم باشد. اگر همین هم‌دردی لسانی هم نباشد، این شائبه به‌وجود می‌آید که علما در بیوت خود نشسته‌اند و اصولاً از حال و روز مردم بی‌خبرند.

🔹 بماند که منابع مالی‌ای که در اختیار برخی علماست، حداقل می‌تواند بخشی ـ هرچند اندک ـ از مشکلات تعدادی ـ هرچند کم ـ از مردم را برطرف کند.

🔹 در جامعه‌ای که بسیاری از افرادش، از برخی نیازهای ابتدایی همچون درمان و آموزش و نیز جوانانش از شغل مناسب یا امکانات تفریح سالم محرومند ـ یا دست کم به امکانات با کیفیت دسترسی ندارند ـ ساخت مؤسسات پژوهشی و آموزشی یا حوزه‌های علمیه‌ی متعدد در سراسر کشور (که در برخی از آن‌ها تعداد طلبه‌ها هم بسیار کم است) چه ضرورتی دارد؟ به جرأت می‌توان گفت وجود بسیاری از آن‌ها نه ضرورت، که ضرر دارد.

🔹 اگر به هر دلیلی قرار ـ یا صلاح ـ نیست منابع مالی در اختیار علما و مراجع، مشکلی از مشکلات معیشتی مردم را حل کند، حداقل با ساخت مراکز غیرضروری و هزینه‌بر، مشکلی را بر مشکلات مردم اضافه نکند و نمک بر زخمشان نپاشد!

🔹 اگر به‌راستی کمبود‌هایی وجود دارد، چه کسی باید آن‌ها را بیان کند؟ آیا بهتر نیست که یک نظام سیاسی دینی توسط علمای دین نقد شود تا به‌وسیله‌ی روشن‌فکران سکولار یا دین‌ستیزان؟ به‌راستی کدام مصلحت مانع ـ حداقل ـ بیان معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط علماست؟ حفظ نظام؟ با چه منطقی سکوت در برابر نابسامانی‌ها باعث حفظ نظام می‌شود؟

متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15596
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/به بهانه‌ موج ناآرامی‌‌های اخیر

✔️رسالت اجتماعی روحانیون

🔹پرسش جدی این‌جاست که حوزویان ـ شامل مراجع عظام تقلید، علما و سایر سطوح مختلف حوزه ـ چه وظیفه‌ای در قبال این حوادث دارند؟ این گروه آیا باید به صورت مطلق طرفدار معترضان بوده و دقیقاً موضع آنان را تکرار کنند؛ یا آن‌که مانند نهادهای زیرمجموعه نظام رفتار کنند؛ یا آن‌که راه‌ سومی هم وجود دارد؟

🔹با نگاهی گذرا به دیدگاه‌های مراجع عظام تقلید در چندسال اخیر به خوبی می‌توان دریافت که آنان همواره به‌واسطه حضور در بین مردم، مشکلات‌شان را به‌خوبی می‌دانند و از هر فرصتی ـ در دولت‌های مختلف ـ مانند دیدار وزرا و مسئولان سعی کرده‌اند مشکلات را به آنان یادآور شوند؛ مشکلاتی همچون تورم، نادرستی سیاست‌های بانکی و اقتصادی، بحران اشتغال و ده‌ها مورد دیگر کلیدواژه یکسانی است که در بسیار از دیدارها یا سخنرانی آنان وجود دارد.

🔹به‌نظر می‌رسد بخشی از مراجع، فضلا و اساتید حوزه هنوز به‌صورت رسمی هیچ واکنشی نسبت به این مسائل نشان نداده‌اند. به همین دلیل نیز ممکن است این پرسش در ذهن مردم شکل گرفته باشد که آیا در چنین شرایطی سکوت و عدم اعلام موضع صحیح است؟

🔹مباحثات برای انتقال این دغدغه و یافتن علت اصلی این سکوت با تعدادی از بزرگان حوزه گفت‌وگوهایی داشته است. دو دلیل اصلی از نگاه آن‌ها برای عدم اظهار نظر عبارت است از:
– عاملان اصلی اغتشاشات افرادی هستند که هیچ تعهدی نسبت به انقلاب و دین ندارند؛ لذا تذکرات ما مبنی بر عدم برهم زدن آرامش هیچ تأثیری بر این افراد ندارد.
– اگر بخواهیم منصفانه به دلایل بروز نارضایتی‌ها بپردازیم از سوی برخی رسانه‌ها متهم به جوسازی و سیاه‌نمایی خواهیم شد؛ پس مصلحت این است که فعلاً اظهارنظری صورت نگیرد و پس از آرام‌شدن این فضا رسماً نظراتمان را بیان کنیم.

🔹قطعاً این اظهارنظرها از سر دلسوزی است؛ چه آن‌که همه‌ی این عزیزان نسبت به وقایع این روزها شدیداً نگران بوده و از صمیم قلب برای حل مسأله دعا می‌کنند؛ اما باید توجه داشت در این بحران‌ که هجمه اصلی توسط رسانه‌های تبلیغی صورت می‌گیرد، اظهارنظر نخبگان تأثیر بسیاری بر جامعه دارد. هم‌اکنون بسیاری از نخبگان سیاسی، فرهنگی وحتی هنری و ورزشی تلاش کرده‌اند با اظهارنظر خود فضای جامعه را آرام کنند و ضمن تأکید بر حق مردم برای اظهارنظر و بیان مشکلات، بروز هرگونه نا‌آرامی را نفی می‌کنند. به همین دلیل از بزرگان حوزه نیز انتظار می‌رود با رویکردی پدرانه، مسأله را تبیین نمایند تا این ذهنیت در جامعه ایجاد نشود که روحانیت نسبت به مشکلات و معضلات مردم بی‌تفاوت است.
http://mobahesat.ir/15584
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/به‌مناسبت ۹ دی
روز پیوند عاشورایی امام و امت

http://mobahesat.ir/15573
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات

✔️ نکته مغفول مدرنیزاسیون آموزشی در ایران

(علی‌اشرف فتحی)

🔹 میرزا حسن رشدیه پس از آن‌که مورد هجمه قرار گرفت، بیش از یک دهه از اواخر عمر ۹۳ ساله خود را در قم گذراند و با حمایت آیت‌الله‌العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی، احیاگر حوزه علمیه قم و بزرگ‌ترین مرجع تقلید ایران به فعالیت آموزشی در قم پرداخت.

🔹 او هشت سال پس از وفات آقای حائری هم در قم زندگی و فعالیت کرد و ۲۱ آذر ۱۳۲۳ درگذشت و در قبرستان نو که مرحوم حائری یزدی بنا نهاده بود به خاک سپرده شد.

🔹 حمایت شیخ مؤسس و دیگر مراجع قم از رشدیه را باید نکته مغفول تاریخ تأسیس نظام آموزشی نوین ایران دانست.

🔹 همزمان با ایران، تأسیس مدارس جدید در نجف با واکنش منفی میرزای نائینی و برخی علمای نجف مواجه شده بود. اگرچه آیت‌الله‌العظمی سید ابوالحسن اصفهانی رویکرد منفی اتخاذ نکرد، ولی نائینی مشروطه‌خواه در دوره مرجعیت خود رویکردی مشابه شیخ فضل‌الله نوری در قبال مدارس جدید داشت.

🔹 فضای منفی نجف در مواجهه با مدارس جدید به قدری سنگین بود که آیت‌الله‌ محمدکاظم شیرازی از فقهای درجه اول نجف در اوایل سلطنت محمدرضاشاه به دلیل فرستادن فرزندانش به مدارس جدید به شدت در انزوا قرارگرفت. اما این اتفاق در قم نیافتاد و این شهر به محیط امنی برای میرزا حسن رشدیه بدل شد.

متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15566
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


فراز و فرود پایگاه مردم روحانیت (۶)؛ حجت‌الاسلام والمسلمین رجبی در گفت‌وگو با مباحثات:

✔ روحانیونی که به شئون این لباس آراسته‌اند منزلت بی‌نظیر یافته‌اند/از تأثیر تبلیغ دشمن علیه روحانیت غافل نباشیم

🔹 آن طیف از روحانیت که به زی طلبگی وشؤون روحانیت آراسته‌اند، نه‌تنها ازمنزلتشان کاسته نشده، که گاه منزلت ومحبوبیتی بی‌نظیریافته‌اند. نمونه‌ی اعلای آن مقام معظم رهبری مدظله العالی است. در کدام دوره‌ی تاریخی روحانیت محبوبیتی مانند محبوبیت امام و مقام معظم رهبری برای روحانیت وجود داشته است؟
🔹 این‌که ما نقش عوامل مهم مثل اثرگذاری رسانه‌های دشمن از جمله فضای مجازی و شبیه این موارد را بسیار اندک بشماریم و فقط بر ورود روحانیت به عرصه حاکمیتی متمرکز باشیم صحیح نیست. واقعاً جوسازی و شبهه‌آفرینی در فضای مجازی اصل دین را مورد هجمه قرار داده و روحانیت هم ذیل آن آسیب دیده ‌است.
🔹 ممکن است روحانیت ببیند که برای اقامه‌ی دین و پیشبرد اهداف انقلاب لازم است فردی بر سر کار بیاید یا این‌که فرد دیگری صلاحیت لازم را ندارد و اگر متولی امور شود به انقلاب وارزش‌های اسلامی لطمه می‌خورد؛ در این شرایط ممکن است برخی از روی غفلت یا بی‌اطلاعی بگویند ما روحانی هستیم و به ما ربطی ندارد؛ چنین موضعی برخلاف وظیفه شرعی اوست ومطمئاً همه مراجع عظام ما دامت برکاتهم این را تأیید نمی‌کنند.
🔹 اگر ما مجموع شرایط را ببینیم به‌نظر بنده تنزل مورد نظر آقایان به یک معنا رخ نداده است؛ و به یک‌معنا اگر هم رخ داده است آن عوامل بیرونی در مورد هر قشری اتفاق می‌افتاد، آن قشرها در مقایسه با روحانیت به‌مراتب کاهش منزلت بیشتری می‌یافتند.

متن کامل گفت‌وگو:
http://mobahesat.ir/15555

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/

✔️ در جست‌وجوی مخاطبان از دست رفته

(نگاهی به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی آیت‌الله حائری شیرازی)

«علی‌اشرف فتحی»

🔹 ایده‌پردازی‌ها، انتقادات و رویکردهای فرهنگی و اجتماعی مرحوم حائری شیرازی که در کنار نگاه سیاسی اصولگرایانه وی دارای انسجام ظاهری نمی‌نمود، در تطابق با زمینه‌های اجتماعی نیز دچار ابهامات و ناهمگونی‌های ملموسی بود. شاید او در ابتدای طلبگی‌اش از این سخن موریس مترلینک الهام گرفته بود که هر قدمی به‌سوی هدفی نامشخص برداریم، ارزشمندتر از طی مسافت‌های طولانی است که در گذشته برای نیل به پیروزی‌های درخشان قدیمی برداشته‌ایم.

🔹 از خبرسازترین ائمه جمعه تاریخ جمهوری اسلامی بود؛ نه از آن رو که سخنان سیاسی‌اش جنجال به‌پا کند، بلکه او دو بار با طرح دو ایده اجتماعی بر صدر خبرهای نشریات ابتدای دهه هفتاد نشست. یک بار از تأسیس شبکه تلویزیونی ویژه زنان (که بتوانند بدون رعایت حجاب و سایر محدودیت‌ها فعالیت کنند) گفت و یک بار هم از ترویج عقد موقت دانشجویی به سرخط خبرهای اجتماعی نشریات معدود و محدود ابتدای دهه هفتاد بازگشت.

متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15545
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


آیت‌الله حائری شیرازی:

✔️ طلبه شدم تا مستقل بمانم؛ استادم گفت اگر می‌خواهی در طلبگی موفق باشی باید کامل الانقطاع شوی

(به‌مناسبت درگذشت)

🔹 دیپلم ریاضی گرفتم؛ برای شرکت در کنکور دانشکده‌ی فنی و دانشسرای عالی به تهران آمدم. اما مشکلاتی پیش آمد که به دانشگاه نرفتم و به فکر این بودم که مستقل باشم و حکومت نتواند استقلال مرا به خطر بیندازد. دنبال یک کاری می‌گشتم که آزاد باشد و نتوانند برکنارم کنند. هرچه فکر کردم جز روحانیت راه دیگری ندیدم.

🔹 فرزند مجتهد بودم؛ در خانواده تشویق می‌شدم که روحانی باشم؛ منتها در مسأله‌ی گرفتن و دادن وجوهات وقتی این دو تا را با هم مقایسه می‌کردند، دادن وجوهات را برای خودم بهتر می‌دیدم؛ تا گرفتن وجوهات؛ شغلی داشته باشم؛ درآمدی داشته باشم و وجوهات بدهم.

🔹 به برادرم گفتم که من می‌خواهم آخوند بشوم. ایشان هم گفت بنویس که کسی محرکت نبوده و خودت می‌خواهی تصمیم بگیری و روحانی شوی. من هم مسئولیت قبول کردم و نوشتم که خود این راه را انتخاب کرده‌ام.

🔹 با اتوبوس به شیراز می‌آمدم. وقت نماز صبح می‌گذشت و نماز قضا می‌شد؛ اما اتوبوس توقف نکرد. من همه‌ی توانم را در دستم گرفتم و به راننده اتوبوس گفتم من را پیاده کن می‌خواهم نماز بخوانم. نزدیک طلوع آفتاب بود که من را پیاده کرد. مقداری آب باران در چاله‌ای مانده بود؛ با همان وضو گرفتم؛ قبله را هم نفهمیدم کدام طرف است؛ نماز خواندم؛ نمازی که نه وضویش دقیق بود و نه از جهت قبله مطمئن بودم؛ اما خوب انگیزه‌ام درست بود؛ می‌خواستم مخالفت خدا را نکرده باشم.


🔸 (بازنشر بخش‌هایی از گفت‌وگوی رضا تاران با آیت‌الله حائری شیرازی در تابستان ۹۳ که متن کامل آن در شماره ۱۵ مجله حاشیه منتشر شده است)

http://mobahesat.ir/15534
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/ فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت (۵)؛ حجت‌الاسلام والمسلمین کریم خان‌محمدی در گفت‌وگو با مباحثات:

✔️ روحانیت جامعه را رها کرده است؛ مردم مقصر نیستند

🔹 قبل از انقلاب، ارتزاق روحانیت از طریق مردم بود؛ این وابستگی اقتصادی باعث می‌شد که روحانیت حامی مردم باشد؛ آن‌ها را اقناع کند و توجه به نیازهایشان داشته باشد. اما پس از انقلاب از آن‌جایی که حکومت متعلق به روحانیون شد، روحانیون به‌واسطه‌ی استقلال مالی، دیگر وابستگی و نیاز به مردم پیدا نکردند؛ اکثراً در ادارات مشغول شدند و ارتزاق‌شان دولتی شد.

🔹 متأسفانه امروزه حوزه نخبگان خود را تحویل دانشگاه می‌دهد؛ یعنی اکثراً طلاب نخبه از هم‌دوره‌ای‌های ما ـ آن‌ها که بسیار باسواد بودند ـ اکنون استاد دانشگاه هستند. بنابراین دانشگاه ما را جذب کرده و این نوعی استعمار است. درجه‌دوم‌ها هم بیشتر جذب قوه‌ی قضائیه شدند. درجات سوم و چهارم هم جذب سپاه و نیروی انتظامی می‌شوند. اتفاقاً آن‌ها که نتوانستند در این مراکز جذب شوند، می‌روند به‌دنبال رسالت طلبگی و در مناطق مختلف به‌عنوان روحانی مستقر، کار تبلیغی می‌کنند. جامعه هم این‌ها را به‌عنوان آخوند می‌شناسد.

🔹 چند سال قبل در سفری که به عراق داشتم به آیت‌الله شیخ بشیر نجفی گفتم حوزه‌ی علمیه‌ی قم بسیار رشد کرده؛ ما بیش از سی‌هزار طلبه داریم؛ اما در نجف طبق گزارشی که داریم به‌طور کلی ۱۸۰۰ طلبه برای درس می‌آیند (البته اکنون خیلی بیشتر شده‌اند و کل روحانیون نجف سه هزار نفرند) و این خیلی تفاوت دارد. ایشان در پاسخ بنده گفتند: «حوزه‌ی نجف، عمق خود را از دست نداده است؛ تنها تعداد را از دست داده؛ علم با همان عمق سابق این‌جا هست. شما در قم مدام طلبه گرفتید؛ اما طلبه‌ای که وقتی به این‌جا می‌آید و یک متن را به او می‌دهید، یک سطر آن را هم نمی‌تواند بخواند».

🔹 هایدر در مدل تحلیلی‌اش می‌گوید اگر فردی که شما به او بدبین هستید، پیام خوبی به شما بدهد، به مرور زمان نگرش شما نسبت به او خوب می‌شود؛ می‌گویید این انسان خوبی بود و من تصور می‌کردم بد است. اما اگر فردی را که شما خوب می‌دانید، مدام به شما پیامی بدهد که متناسب با نیاز شما نیست، پس از مدتی می‌گویید این فرد بدی است. حوزه‌ی ما باید بپذیرد پیامی که ما به‌عنوان یک هنجارآور به مردم می‌دهیم، باید نیاز امروز مردم را برآورده کند.

🔹 یکی از شواهد تنزل جایگاه روحانیت، کاهش حضور روحانیون در مجلس شورای اسلامی است؛ به‌عنوان یک نهادی که مردم اعضای آن را انتخاب می‌کنند. حضور روحانیت در مجلس شورای اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون سیر نزولی داشته است. تعداد زیاد قضات شاخص مناسبی نیست؛ چون اختیار نصب قضات در دست خودمان است.

🔹 امروزه برخی روحانیون برای جذب مخاطب به تکنیک‌هایی روی می‌آورند تا مخاطب را به‌صورت آنی جذب کنند؛ درحالی‌که اگر پیام متناسب با نیاز نباشد، این تکنیک‌ها نه‌تنها جذب نمی‌‌کنند، بلکه باعث تمسخر می‌شوند. مثلاً چند طلبه در کنار ساحل سیب را با نخ آویزان می‌کنند و عده‌ای می‌آیند تا آن‌ها را با دهان بخورند؛ بعد این روحانی می‌گوید من رفتم و مخاطب جذب کردم. آیا این جذب مخاطب از حیث روحانی بودن است یا معرکه‌گیری؟ اگر یک نفر یک میمون در آن‌جا می‌آورد بیشتر از شما جذب می‌کرد!

متن کامل گفت‌وگو👇👇👇
http://mobahesat.ir/15524
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/

✔️ دین؛ برساخته‌ای اجتماعی (تکمله و پاسخ به چند پرسش)

«مرتضی اکبری»

🔹 چگونه می‌شود از اعتباریات پیش از اجتماع سخن گفت؟ اگر همه ادراکات غیرحسی اعتبار از نوع انسانیست، آیا همه‌چیز نسبی می‌شود؟ جایگاه اخلاق در این تقسیم‌بندی کجاست؟ اگر همه گزاره‌های حقوقی و اخلاقی حاکم بر روابط انسانی و اجتماعی به تعبیر علامه طباطبایی اعتبار است و درنتیجه ـ و به تعبیر نگارنده ـ الهیات نیز بازتاب روابط اجتماعی در سپهر اعتقادات، جایگاه دین و وظیفه‌ی انبیا چگونه است؟

🔹 می‌توان گفت که مراد از اعتباریات پیش از اجتماع، همان اعتباریاتی هستند که اولاً در تفرد انسان و خارج از محیط اجتماعی هم معتبرند؛ ثانیاً بیس و پایه سایر امور اعتباری در شکل‌گیری اجتماع و پس از اجتماع قرار می‌گیرند.

🔹 علامه معتقد است با وجود این‌که انسان به اقتضای طبیعت متوجه لزوم اجتماع و سپس لزوم عدالت اجتماعی می‌شود، اما وجود ادراکات و احساسات مختلف در میان انسان‌ها، جوامع انسانی را دچار اختلاف و بقای اجتماع را با مشکل مواجه می‌کند؛ یعنی با وجود این‌که از حیثی انسان‌ها متحدند، از حیثی دیگر اختلاف دارند که ناشی از تفاوت در ادراکات و احساسات است. برای همین و به دلیل عدم جامع‌اندیشی عقل بشری، خداوند پیامبرانی را فرستاده است که هم داور اختلافات باشند و هم اصلاحگر اعتقادات.


متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15514
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/

✔️پژوهش‌زدگی و پژوهش‌هایی که خوانده نمی‌شوند و به کار نمی‌آیند

«مرتضی معراجی»

🔹 پژوهش‌زدگی را اگر مهم‌ترین آسیب علمی حاکم بر فضای حوزه و دانشگاه بدانیم، گزاف نگفته‌ایم؛ پژوهش‌هایی صرفاً برای پژوهش؛ برای ارتقای رتبه علمی و بالتبع کسب درآمد بیشتر؛ برای قبولی در مصاحبه دکتری؛ برای معروفیت و… . مهم نیست که پژوهش ما مشکلی را از گره فروبسته‌ی جامعه حل کند؛ تعداد خوانندگان برخی از آن‌ها به عدد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. پژوهش از مضمون اصیل خود تهی و بیشتر به صنعتی درآمدزا برای عده‌ای و هزینه‌زا برای عده‌ای دیگر تبدیل شده.

🔹 درست شبیه شخصیت اصلی یکی از داستان‌های معروف داستایوفسکی‏ که ابتدا بازی می‌کند برای کسب درآمد؛ اما اندک‌اندک خود بازی برایش موضوعیت پیدا می‌کند؛ تا جایی که برای بازی‌کردن پول هم می‌‌دهد؛ و این یعنی نقض غرض.

🔹 سیستم پژوهشی رایج، شابلونی را در اختیار پژوهشگر قرار می‌دهد که اگر بتواند معلومات ویکی‌پدیایی را نیز ضمیمه آن کند، به راحتی می‌تواند در هر ماه چند مقاله علمی‌پژوهشی بنویسد.

🔹 پژوهش کاربردی (در وجوه مختلف توصیفی، تبیینی و تجویزی) برخاسته از ایده‌هاست؛ ایده‌هایی که در اثر پرسش‌ها پدید آمده‌اند؛ و پرسش‌هایی که در نتیجه‌ی درک مشکلات ملموس فردی و اجتماعی انسان شکل گرفته‌اند. بنابراین دو مشکل اساسی، پژوهش را این‌گونه مریض کرده است؛ اول این‌که نویسنده دغدغه‌ی معیشتی و کسب جایگاه اجتماعی دارد؛ دوم این‌که علی‌فرض وجود دغدغه‌ی علمی، دغدغه‌اش انتزاعی و غیرکاربردی است.

🔹 وجه سوگمندانه موضوع آن‌جا بیشتر نمود می‌یابد که سری به هزینه‌های نشریات پژوهشی و پژوهشگاه‌ها بزنیم؛ هزینه‌ی ارزیابی مقالات، حروفچینی و صفحه‌بندی و چاپ مجلات، حقوق اعضای هیأت علمی و کارمندان پژوهشگاه‌ها و… . با این نگاه، پژوهش و پژوهشگری نه‌تنها مشکلی را حل نکرده، که خود باری اضافه بر شانه‌های نحیف اقتصادی کشور است.

🔹 پژوهش‌های اخلاقی ذیل نهادهای حوزوی را درنظر بگیرید؛ تعداد زیادی مقاله در این زمینه منتشر شده و می‌شود؛ آن هم ذیل نهادهای حوزه‌ی علمیه‌ای که یکی از کارکردهای اصلی‌اش در جامعه‌ی دینی ما، ترویج اخلاق است؛ آیا نتیجه‌ی این همه پژوهش اخلاقی ذیل نهادی مانند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نهادهای مشابه زیرمجموعه‌ی حوزه، بروز و ظهور یک جامعه‌ی اخلاقی (حتی در محدوده‌ی شهر قم) بوده است؟

متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15504
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت (۴)؛ دکتر سید صادق حقیقت در گفت‌وگو با مباحثات:

✔️ پافشاری روحانیت بر مناصب قدرت، باعث کاهش محبوبیت این نهاد شده است

🔹 تنزل جایگاه اجتماعی روحانیت، بحثی نظری نیست که یک نفر بگوید تنزّل پیدا کرده و دیگری بگوید تنزّل پیدا نکرده است؛ نیاز به تحقیق میدانی دارد؛ اما به‌طور کلی نظر من این است که روحانیت چون مسئولیت اصلی خود را که فرهنگ بوده، تا اندازه‌ای رها کرده و در مناصب قدرت پافشاری می‌کند، محبوبیتش در طول زمان کاهش پیدا کرده است.

🔹 روحانیتی که قرار بود بیشتر نظارت‌کننده باشد، در طول زمان (چهار دهه) تبدیل به مجری شد. درنتیجه‌ هر کاستی‌ای در اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سیاست، به پای روحانیت نوشته می‌شود؛ در واقع خوب و بد جمهوری اسلامی به پای روحانیت نوشته می‌شود؛ درحالی‌که در زمان صفویه و قاجاریه، اگر کار منفی‌ای انجام می‌شد، پای شاهان نوشته می‌شد و روحانیت ملجأ مردم بود. هنگامی که خود روحانیت مجری باشد، مردم به کجا پناه ببرند؟

🔹 قدرت در ایران بر خلاف بسیاری از کشورها، ثروت‌آور نیز هست و همین مسأله سبب جذب بخشی از طلاب به سمت قدرت می‌شود. این گروه از طلاب از سر ناچاری با ثمن بخس کارهایی را که با دروس طلبگی سازگاری ندارد انجام می‌دهند و طبیعتاً از درجه‌ی تخصص دینی‌شان کاسته می‌شود.

🔹 روحانیت به‌عنوان یک سازمان، بر نیروها و اعضای خود اشراف کامل ندارد و طرح و برنامه منسجمی نیز برای این سازمان عریض، طویل و بسیار مهم به‌چشم نمی‌خورد؛ بالتبع نظارت خاصی هم بر تمامی اعضای آن نیست که ما بر اساس آن متوجه شویم چند درصد روحانیت از زی طلبگی خارج شدند تا به آن‌ها تذکر دهیم و آن‌ها را کنترل کنیم. بنابراین، نهاد روحانیت به شکل کامل با یک نوع دست‌ودل‌بازی در برنامه‌ریزی و سازمان‌ناپذیری روبه‌رو است.

متن کامل گفت‌گو👇👇👇
http://mobahesat.ir/15476
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


✔️«صنعت‌انگاری دین» و بودجه‌های میلیاردی موسسات حوزوی

«سید یاسر تقوی»

🔹«صنعت‌انگاری دین» در حوزه علمیه یکی از موضوعات مهم و مغفول در آسیب‌شناسی روحانیت معاصر است که نقد و بررسی آن می‌تواند پاسخگوی بسیاری از نارسایی‌ها و مشکلات امروز ما باشد. اجمالا، در این انگاره «معارف دین» و «الگوهای دینی» همانند یک «ایده صنعتی» قابل تولید، تکثیر و توزیعِ «انبوه»، «یکسان» و «متمرکز» انگاشته می‌شود و بازخورد‌گیری و موفقیت‌سنجی در «اقامه دین» نیز با آمار و ارقام صورت می‌گیرد. به طور مثال وقتی با شخصیت موفقی همچون «مطهریِ شهید» مواجه می‌شویم، اولین سوال طرح شده آن است که ما چگونه می‌توانیم ده هزار مطهری در حوزه علمیه داشته باشیم؟! از این منظر برای رسیدن به چنین اهداف به ظاهر متعالی، موسساتی دایر می‌کنیم تا طی یک برنامه آموزشی فراگیر و یکنواخت، به تولید ده‌ها و بلکه صدها «مطهری‌واره» دست یازیم. در پایان هر سال نیز برای دفاع از برنامه پیش‌رو آمار و ارقامی از میزان پذیرش دانش‌آموخته، ساعات آموزشی، تألیفات پژوهشی و فارغ‌التحصیلان موسسه و... ارائه می‌دهیم.

🔹اما آنچه در خارج اتفاق می‌افتد، نه تنها شباهتی با مطهری یا همان «الگوی تولید» نداشته، بلکه استعداد منحصر به فرد دانش‌آموختگان نیز تحت محیط کارخانه‌وار آموزشی دچار آفت‌ها و آسیب‌های جدی شده است. حال این فرآیند از ایده تا تولید و توزیع را نه تنها نسبت به «مطهری عزیز» بلکه درباره هر الگوی موفقی در حوزه علمیه توسعه دهید. فراتر آنکه تصور کنید بزرگان دین بر اساس قرائت‌های متفاوت‌شان از دین و ضرورت‌ها و اولویت‌های اجتهادی‌شان، قصد طی چنین فرآیندی را داشته باشند و الگوی ذهنی خود را به تولید انبوه برسانند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پاسخ، وضعیت فعلی قم و حوزه‌های علمیه است که پس از گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب به یک کلان‌شهر صنعتی در زمینه معارف دین تبدیل شده که خروجی آن جز آمار تألیفات، پژوهشگاه‌ها، کرسی‌ها و... که ارائه شده تأثیر شگرفی در فضای عمومی جامعه نگذاشته است.

🔹از آنجا که ضرورت راه‌اندازی این موسسات، ناشی از نیازسنجی‌های ذهن آکادمیک و انتزاعی است و خاستگاه اجتماعی لازم را ندارد، نمی‌تواند بودجه خود را به طور مستقیم از منابع مردمی تأمین کند. لذا برای تأمین هزینه‌های بعضا میلیاردی چنین پروژه‌هایی یا باید از مراجع تقلید استمداد طلبید و یا از دولت و یا از هر دو! به بیان دیگر، وقتی نظام «تفقه» فارغ از محیط اجتماعی، در یک محیط ایزوله آکادمیک تعریف می‌شود و واقعیت‌های بیرونی خود را نمی‌بیند دچار سیاستگذاری‌های انتزاعی شده و پروژه‌هایی را طراحی می‌کند که مردم دلیلی بر تأمین آن نمی‌یابند. لذا بودجه‌های میلیاردی در این مراکز تزریق می‌شود تا دردی را درمان کنند، اما از آنجا که سازوکار نظارت بر مصرف بودجه نیز آلوده به نظم صنعتی است، این مراکز با گزارشی از آمار و ارقام فعالیت خود، علاوه بر توجیه تلاش‌های صورت گرفته، زمینه را برای افزایش بودجه نیز فراهم می‌آورند.

🔹به نظر می‌رسد تنها راه برون‌رفت از این صنعت‌انگاری، بازتعریف نهاد روحانیت در یک گفتمان تربیتی است که هر چند گستره کمتری را پوشش می‌دهد و ظاهری چشم‌گیر ندارد، اما بدون هزینه‌های میلیاردی می‌تواند در نقاط مختلف اجتماعی مطهری‌های لازم خود را به جامعه عرضه کند. در رویکرد تربیتی، «پرورش فاضل حوزوی» یک ایده تکثرپذیر آموزشی نیست که تحت یک برنامه فراگیر به دست آید. این نگاه، نیازمند کاهش نگاه سازمانی به حوزات علمیه و احیاء روابط انسانی در سازوکار نخبه‌پروری نهاد روحانیت است. چه بسا اگر حوزه‌ علمیه در طی این‌ سال‌ها به جای توسعه سازمانی بر تقویت روابط استاد و شاگرد متمرکز می‌شد و تربیت طلاب را نه در قم که در نقاط بومی خودشان پی‌ می‌گرفت و خود را با مسائل عینی جامعه وفق می‌داد، امروز نه تنها نیازی به بودجه‌های نفتی و غیرنفتی پیدا نمی‌کرد، بلکه تأمین نیازهای مادی آن مورد استقبال مردم نیز واقع می‌شد.
http://mobahesat.ir/15487
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/
بحثی انتقادی با موضوع رونق‌یافتن بازار فتاوای سیاسی در جهان اسلام

✔️ فتواهایی که بوی خون می‌دهند

🔸 برنامه تلویزیونی «الف لام میم» چند سالی است با هدف بحث فکری در مورد مسائل و معضلات جهان اسلام در دوره معاصر از شبکه المیادین پخش می‌شود.
موضوع یکی از برنامه‌های اخیر الف لام میم «رونق‌یافتن بازار فتاوای سیاسی» بود.

🔹 با دروغ بستن بر خدا ـ در اثر گم شدن علم و تقوا و ورع ـ بازار فتوا رونق پیدا کرد؛ مفتیانی که فتوا می‌دهند به‌طور زنده و مستقیم در همه‌ی عرصه‌های زندگی؛ فتواهایی بر حسب نیازها و درخواست‌ها! حاکمان، منحرفان و سازمان‌های امنیتی برای هر فتوا و هر فقیهی حقوقی پرداخت می‌کنند. دین خدا لقلقه‌ای بر زبان مدعیان فقاهت و فتوا شده است.

🔹 در حدیث شریف از حبیب قلوب(ص) چنین نقل شده که «جری‌ترین شما بر فتوادادن، جری‌ترین شما بر آتش جهنم است». مناوی در شرح جامع‌الصغیر ذیل این حدیث می‌گوید: جری‌ترین شما یعنی سریع‌ترین شما به جواب دادن به سؤال‌کننده از حکم شرعی؛ بدون مکث و تدبر.

🔹 یوسف کرازای (یوسف قرضاوی؛‌ در اصل افغانی بوده و از قبیله‌ی یهودی کرازای) قبل از این جنگ ناعادلانه وقتی به سوریه آمده بود، از اسلام بشار اسد و عظمت ارتش سوریه تعریف کرد؛ اما هنگامی که به کشورش بازگشت از او خواستند فتوایش را عوض کند و او نیز این کار را انجام داد.

🔹 یک نمونه دیگر در این رابطه ـ که مصیبت بزرگی است و بسیاری از مسلمانان نمی‌دانند ـ کتاب «فرقان» جورج بوش است که در کویت عرضه شد و حتی یک فتوا در تکفیر یا تضعیف این کتاب صادر نشد! کسانی که دولت‌های سوریه، الجزیره و مصر را تکفیر کردند، یک فتوا علیه این کتاب ساختگی صادر نکردند.

🔹 علمای امت ما امروز در تفرقه هستند. بسیاری از مصلحین و علما ـ از جمله علامه شیخ محمدطاهر بن عاشور در شمال آفریقا ـ فریاد می‌زنند ‌که امر فتوا به‌ویژه در این زمان نباید فردی باشد؛ بلکه باید مجموعه‌ای از علما بنشینند و فتوا صادر کنند؛ تا اگر یکی از علما به انحراف رفت، دیگران او را هدایت کنند.

🔹 وقتی به یوسف کرازای (قرضاوی) گفتند خون‌های زیادی ریخته خواهد شد، گفت که چه؟! یعنی با چنین جرأتی بر خون یک ملت متحد و ارتش آن فتوا می‌دهد؛ او این فتوا را درباره‌ی لیبی، تونس، عراق و… نیز صادر کرد. به ذهنم رسید که تحقیق کنم درباره‌ی دلیل بروز چنین جرأتی در او؛ و آن را پیدا کردم: ۳۷۰ میلیون دلار در جزیره‌های غربی هند. یعنی کسی مثل کرازای خودش و نفس خودش را به شیطان فروخته.

متن کامل👇👇👇
http://mobahesat.ir/15457
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
✔️هشتمین نوبت گفت‌وگوی تصویری مباحثات:
ناگفته‌های زندگی علامه امینی در گفت وگو با فرزند ایشان شیخ احمد امینی نجفی

🔹دانلود کامل:
yon.ir/Is3dY
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


گفت‌وگوهای تصویری مباحثات/
✔ نوبت هشتم: حجت‌الاسلام والمسلمین احمد امینی نجفی

🔹 حجت‌الاسلام والمسلمین احمد امینی نجفی متولد ۱۳۳۴ شمسی چهارمین پسر مرحوم علامه امینی است.
وی در هشتمین نوبت گفت‌وگوی تصویری مباحثات خاطرات و ناگفته‌های متعددی از شخصیت علامه امینی،کتاب الغدیر و کتابخانه امیرالمومنین نجف اشرف را بیان کرده‌است.


🔹 پخش اختصاصی از آپارات
Channel:aparat.com/mobahesat

🔹 مشاهده و دانلود فیلم کامل:
https://www.aparat.com/v/CAgSO

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات | نوبت هشتم | زندگی علامه امینی از زبان پسرش
ناگفته های زندگی علامه امینی از زبان پسر ایشان


مباحثات/ سنخ‌شناسی جریانات سیاسی در جهان اسلام (طرح یک پژوهش)

✔️ روشنفکری دینی یا نوخارجی‌گری؟

(مهدی قوامی‌پور)

🔹 با تحولاتی که در قرون اخیر به ویژه پس از فروپاشی خلافت عثمانی و رویارویی جهان اسلام با غرب رخ داد، اندیشه خوارج، ذیل تئوری‌های آن دسته از متفکران و روشنفکران دینی که در پی یافتن راه حلی برای آشتی بین جهان اسلام و دستاوردهای غرب بودند، دوباره در مسیر احیا قرار گرفته است.

🔹 روشنفکران دینی نیز همچون خوارج برای حکومت در وجه دینی آن هیچ قداستی قائل نیستند و اصولاً هرگونه حکومتی را در اسلام انکار کرده یا محدود به زمان پیامبر(ص) و معصومین(ع) می‌دانند و به‌جای حکومت دینی از حکومت مؤمنان سخن می‌گویند.

🔹 آنان همچنین مانند خوارج معتقدند، ملت مشروعیت‌بخش به حکومت است و حکومت باید در خدمت منافع ملی و مردم باشد و اگر چنان‌چه شخص حاکم از مسیر قانون و منافع ملی عدول کرد، جامعه حق عزل، محاکمه و مجازات آنان را دارد.

🔹 خوارج به‌جای تأکید و تقدیس حاکم و حکومت، به شریعت و قوانین شرعی توجه کردند و قدرت عالیه را متعلق به جماعت مؤمنان دانستند. آنان معتقد بودند در جریان انتخاب حاکم باید همه مؤمنان صرف نظر از جنسیت و ملیت حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن داشته باشند.

متن کامل یادداشت👇👇👇
http://mobahesat.ir/15443
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/دکتر سید صادق حقیقت:

✔️ پیوند سه جریان فکری فرهنگستان علوم اسلامی، نوفردیدی و کلیسای ارتدوکس روسی، قرائت اسلام سیاسی را رادیکال‌تر کرده است.

🔹 سیزده ویژگی در پیوند میان دو جریان اول و دوم وجود دارد که باعث تلاقی این دو جریان با جریان سوم شده است. از جمله این‌که با رویکرد حداکثری نسبت به دین معتقدند ما در سیاست، اجتماع و اقتصاد همه‌چیز را خودمان داریم و به همین دلیل نیازی به علوم اسلامی غربی نداریم.

🔹 حوزه‌ی انقلابی تعریف ندارد و باید تعیین مراد کرد؛ برداشت بنده این است که مراد از حوزه‌ی علمیه‌ی انقلابی حوزه‌ی برآمده از اسلام سیاسی با قرائت حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری بر اساس اصل ولایت فقیه است.

🔹 مسئولیت فراملی حوزه‌ی علمیه در گفتمان اسلام غیرسیاسی، فرهنگی است؛‌ نه سیاسی. وظیفه‌ی اصلی حوزه‌ی علمیه درک و تبلیغ فرهنگ شیعه و مکتب اهل بیت(ع) است. بنابراین وظیفه‌ی حوزه این خواهد شد که مکتب اهل بیت(ع) را در خارج از مرزها تبلیغ کند. اما این‌که مثلاً هسته‌های مقاومت تشکیل دهیم یا کمک کنیم انقلابی شبیه به انقلاب ایران در کشورهای دیگر به وجود بیاید، این از دل اسلام غیرسیاسی ـ طبق تعریف ـ استخراج نمی‌شود.

🔹 مسئولیت‌های فراملی حوزه‌ی علمیه بر اساس گفتمان دوم ـ یعنی اسلام میانه‌رو ـ تبلیغ اسلام به شکل نواندیشانه و صلح‌طلب؛ اسلامی که با حقوق بشر و دموکراسی سازگار است و به‌عنوان یک اصل اولی با هیچ‌کس نیت جنگ ندارد. مفروض این گفتمان این است که اگر با سخن و کلام فصیح و جدال احسن پیش برویم، نیاز چندانی به قدرت نظامی نخواهیم داشت.

متن کامل مطلب👇👇👇
http://mobahesat.ir/15440
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


مباحثات/یادداشت وارده:
✔ رعایت شأن مرجعیت و رسالت دغدغه‌مندان حوزه

🔹 مراجع تقلید به‌لحاظ دو ویژگی علم و تقوا تنها جایگاه صالح برای هدایت امور حوزه‌های علمیه‌اند و به جهت همین صلاحیت است که دریافت و هزینه‌ی وجوهات شرعیه را عهده‌دار می‌شوند و نیازهای مالی حوزه‌های علمیه را تأمین می‌نمایند. همان‌گونه که مداخله غیرحوزویان در این امر خلاف سنت حوزه بوده و موجب اختلال در نظام تعلیمی و تربیتی حوزه می‌شود، پرداخت فراگیر و گسترده‌ی هدایای مالی به طلاب، فضلا و اساتید حوزه نیز از سوی علما و فضلایی که در تراز مراجع نیستند، خلاف نظام معیشتی روحانیت است.
🔹 در این ایام، یکی از تشکل‌های حوزه که همواره داعیه‌دار استقلال حوزه و حفظ سنت‌های آن بوده است، مبالغی را به‌عنوان هدیه‌ اعیاد ربیع الاول به اساتید حوزه پرداخت نموده و متاسفانه در اقدامی سؤال‌برانگیز با ارسال پیامکی، چند نفر از علما و مدرسان حوزه را به‌عنوان تأمین‌کننده آن معرفی کرده‌است.
🔹 حال این سؤال جدی مطرح است که چرا افرادی که بیش از دیگران داعیه‌ی حفظ شؤون مرجعیت و صیانت از آداب و سنن حوزه را دارند چنین اقدام تأمل‌برانگیزی را انجام داده‌اند؟

مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/15432

🔻🔻🔻
@mobahesatmagz


یادداشت وارده؛

🔵 کم گو! نشان بده.
🔸🔸همیشه می‌گوییم که مثلاً حوزه چه کرده است؟ آیا بعد از انقلاب توانسته یک شهید مطهری بیرون بدهد؟ اگر از من بپرسند می‌گویم بله؛ بالای پنجاه شهید مطهری تربیت کرده است. شهید مطهری مگر چه کرده بود؟ یک‌سری کتاب نوشت که جوانان استفاده می‌کنند. الآن حوزویانی داریم که کاملاً تخصصی کتاب می‌نویسند؛ مثل کتاب در رابطه با آموزش خداشناسی به کودکان که شاید نزدیک به صدها هزاربار چاپ شده است؛ یا کتابی که درباره‌ی حجاب نوشته شده و ده‌ها هزار بار چاپ شده است. این کارها کمتر از کارهای شهید مطهری نیست. آدم‌های نسبتاً جامعی مثل شهید مطهری بعد از انقلاب کم نداریم که در مؤسسات حوزوی هستند؛ نمی‌خواهم اسم ببرم. یا برخی دیگر از کارهای تخصصی در حوزه مثل تربیت مبلغ کودک و نوجوان که سی‌سال است حوزه مشغول آن است؛ تربیت مبلغ برای دانشجو و… الی ماشاءالله؛ اصلاً با قبل از انقلاب قابل قیاس نیست. البته نقص‌ها هم در جای خودش باید مطرح شود. 🔸🔸
✅ این سخنان را جناب مهدی ابوطالبی استاد گروه تاریخ اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی در گفتگو با سایت مباحثات بیان داشته‌اند. نظر من را بپرسید می‌گویم جناب ایشان یا شهید مطهری را نشناخته‌اند و یا معنای پنجاه نفر مثل شهید مطهری را نمی‌دانند. از ایشان می‌پرسم این پنجاه نفر ادّعایی کجایند که اوضاع دین و دینداری و اخلاق در جامعه‌ی ما چنین است؟!! شهید مطهری در زمانی که اندیشه‌های خدا‌انکار و مارکسیستی بی هیچ محدودیتی فعالیّت می‌کردند توانست از اندیشه‌ی دینی دفاع کند؛ حالا این پنجاه نفر کجایند که با وجود این همه محدودیت و فیلتر، و علیرغم این همه هزینه و پشتیبانی دستگاه‌های فرهنگی از تفکر رسمی، اندیشه‌های الحادی تا پاشنه در خانه‌ی ما آمده‌اند؟!! چرا تلاش علمی این پنجاه نفر گره از نگرانی ما در گرایش جامعه به دینداری‌های جدید و عرفان‌های برساختی نمی‌گشایند؟!!
✅ برادر من! می‌دانید مشکل کار کجاست؟! در همین انکار شهید مطهری با جمله‌ی " مگر چه کرده بود؟". واقعیت آن است که حوزه‌‌های علمیه در پر کردن خلاء شهید مطهری ناکام بوده‌اند. بدتر از آن، این که همین تفکر زمینه‌ای را فراهم آورده است که ایمان مردم به هوای " پنجاه مطهری ادّعایی" شما، بی‌پناه بماند.

✍ مهراب صادق‌نیا
۹۶/۹/۱۷

@sadeghniamehrab
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz

20 last posts shown.

2 387

subscribers
Channel statistics