مباحثات/ فراز و فرود پایگاه مردمی روحانیت (۵)؛ حجتالاسلام والمسلمین کریم خانمحمدی در گفتوگو با مباحثات:
✔️ روحانیت جامعه را رها کرده است؛ مردم مقصر نیستند
🔹 قبل از انقلاب، ارتزاق روحانیت از طریق مردم بود؛ این وابستگی اقتصادی باعث میشد که روحانیت حامی مردم باشد؛ آنها را اقناع کند و توجه به نیازهایشان داشته باشد. اما پس از انقلاب از آنجایی که حکومت متعلق به روحانیون شد، روحانیون بهواسطهی استقلال مالی، دیگر وابستگی و نیاز به مردم پیدا نکردند؛ اکثراً در ادارات مشغول شدند و ارتزاقشان دولتی شد.
🔹 متأسفانه امروزه حوزه نخبگان خود را تحویل دانشگاه میدهد؛ یعنی اکثراً طلاب نخبه از همدورهایهای ما ـ آنها که بسیار باسواد بودند ـ اکنون استاد دانشگاه هستند. بنابراین دانشگاه ما را جذب کرده و این نوعی استعمار است. درجهدومها هم بیشتر جذب قوهی قضائیه شدند. درجات سوم و چهارم هم جذب سپاه و نیروی انتظامی میشوند. اتفاقاً آنها که نتوانستند در این مراکز جذب شوند، میروند بهدنبال رسالت طلبگی و در مناطق مختلف بهعنوان روحانی مستقر، کار تبلیغی میکنند. جامعه هم اینها را بهعنوان آخوند میشناسد.
🔹 چند سال قبل در سفری که به عراق داشتم به آیتالله شیخ بشیر نجفی گفتم حوزهی علمیهی قم بسیار رشد کرده؛ ما بیش از سیهزار طلبه داریم؛ اما در نجف طبق گزارشی که داریم بهطور کلی ۱۸۰۰ طلبه برای درس میآیند (البته اکنون خیلی بیشتر شدهاند و کل روحانیون نجف سه هزار نفرند) و این خیلی تفاوت دارد. ایشان در پاسخ بنده گفتند: «حوزهی نجف، عمق خود را از دست نداده است؛ تنها تعداد را از دست داده؛ علم با همان عمق سابق اینجا هست. شما در قم مدام طلبه گرفتید؛ اما طلبهای که وقتی به اینجا میآید و یک متن را به او میدهید، یک سطر آن را هم نمیتواند بخواند».
🔹 هایدر در مدل تحلیلیاش میگوید اگر فردی که شما به او بدبین هستید، پیام خوبی به شما بدهد، به مرور زمان نگرش شما نسبت به او خوب میشود؛ میگویید این انسان خوبی بود و من تصور میکردم بد است. اما اگر فردی را که شما خوب میدانید، مدام به شما پیامی بدهد که متناسب با نیاز شما نیست، پس از مدتی میگویید این فرد بدی است. حوزهی ما باید بپذیرد پیامی که ما بهعنوان یک هنجارآور به مردم میدهیم، باید نیاز امروز مردم را برآورده کند.
🔹 یکی از شواهد تنزل جایگاه روحانیت، کاهش حضور روحانیون در مجلس شورای اسلامی است؛ بهعنوان یک نهادی که مردم اعضای آن را انتخاب میکنند. حضور روحانیت در مجلس شورای اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون سیر نزولی داشته است. تعداد زیاد قضات شاخص مناسبی نیست؛ چون اختیار نصب قضات در دست خودمان است.
🔹 امروزه برخی روحانیون برای جذب مخاطب به تکنیکهایی روی میآورند تا مخاطب را بهصورت آنی جذب کنند؛ درحالیکه اگر پیام متناسب با نیاز نباشد، این تکنیکها نهتنها جذب نمیکنند، بلکه باعث تمسخر میشوند. مثلاً چند طلبه در کنار ساحل سیب را با نخ آویزان میکنند و عدهای میآیند تا آنها را با دهان بخورند؛ بعد این روحانی میگوید من رفتم و مخاطب جذب کردم. آیا این جذب مخاطب از حیث روحانی بودن است یا معرکهگیری؟ اگر یک نفر یک میمون در آنجا میآورد بیشتر از شما جذب میکرد!
متن کامل گفتوگو👇👇👇
http://mobahesat.ir/15524
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✔️ روحانیت جامعه را رها کرده است؛ مردم مقصر نیستند
🔹 قبل از انقلاب، ارتزاق روحانیت از طریق مردم بود؛ این وابستگی اقتصادی باعث میشد که روحانیت حامی مردم باشد؛ آنها را اقناع کند و توجه به نیازهایشان داشته باشد. اما پس از انقلاب از آنجایی که حکومت متعلق به روحانیون شد، روحانیون بهواسطهی استقلال مالی، دیگر وابستگی و نیاز به مردم پیدا نکردند؛ اکثراً در ادارات مشغول شدند و ارتزاقشان دولتی شد.
🔹 متأسفانه امروزه حوزه نخبگان خود را تحویل دانشگاه میدهد؛ یعنی اکثراً طلاب نخبه از همدورهایهای ما ـ آنها که بسیار باسواد بودند ـ اکنون استاد دانشگاه هستند. بنابراین دانشگاه ما را جذب کرده و این نوعی استعمار است. درجهدومها هم بیشتر جذب قوهی قضائیه شدند. درجات سوم و چهارم هم جذب سپاه و نیروی انتظامی میشوند. اتفاقاً آنها که نتوانستند در این مراکز جذب شوند، میروند بهدنبال رسالت طلبگی و در مناطق مختلف بهعنوان روحانی مستقر، کار تبلیغی میکنند. جامعه هم اینها را بهعنوان آخوند میشناسد.
🔹 چند سال قبل در سفری که به عراق داشتم به آیتالله شیخ بشیر نجفی گفتم حوزهی علمیهی قم بسیار رشد کرده؛ ما بیش از سیهزار طلبه داریم؛ اما در نجف طبق گزارشی که داریم بهطور کلی ۱۸۰۰ طلبه برای درس میآیند (البته اکنون خیلی بیشتر شدهاند و کل روحانیون نجف سه هزار نفرند) و این خیلی تفاوت دارد. ایشان در پاسخ بنده گفتند: «حوزهی نجف، عمق خود را از دست نداده است؛ تنها تعداد را از دست داده؛ علم با همان عمق سابق اینجا هست. شما در قم مدام طلبه گرفتید؛ اما طلبهای که وقتی به اینجا میآید و یک متن را به او میدهید، یک سطر آن را هم نمیتواند بخواند».
🔹 هایدر در مدل تحلیلیاش میگوید اگر فردی که شما به او بدبین هستید، پیام خوبی به شما بدهد، به مرور زمان نگرش شما نسبت به او خوب میشود؛ میگویید این انسان خوبی بود و من تصور میکردم بد است. اما اگر فردی را که شما خوب میدانید، مدام به شما پیامی بدهد که متناسب با نیاز شما نیست، پس از مدتی میگویید این فرد بدی است. حوزهی ما باید بپذیرد پیامی که ما بهعنوان یک هنجارآور به مردم میدهیم، باید نیاز امروز مردم را برآورده کند.
🔹 یکی از شواهد تنزل جایگاه روحانیت، کاهش حضور روحانیون در مجلس شورای اسلامی است؛ بهعنوان یک نهادی که مردم اعضای آن را انتخاب میکنند. حضور روحانیت در مجلس شورای اسلامی از ابتدای انقلاب تاکنون سیر نزولی داشته است. تعداد زیاد قضات شاخص مناسبی نیست؛ چون اختیار نصب قضات در دست خودمان است.
🔹 امروزه برخی روحانیون برای جذب مخاطب به تکنیکهایی روی میآورند تا مخاطب را بهصورت آنی جذب کنند؛ درحالیکه اگر پیام متناسب با نیاز نباشد، این تکنیکها نهتنها جذب نمیکنند، بلکه باعث تمسخر میشوند. مثلاً چند طلبه در کنار ساحل سیب را با نخ آویزان میکنند و عدهای میآیند تا آنها را با دهان بخورند؛ بعد این روحانی میگوید من رفتم و مخاطب جذب کردم. آیا این جذب مخاطب از حیث روحانی بودن است یا معرکهگیری؟ اگر یک نفر یک میمون در آنجا میآورد بیشتر از شما جذب میکرد!
متن کامل گفتوگو👇👇👇
http://mobahesat.ir/15524
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz