📌
پول،باوریست در بین مردم!!!
🔹ارتباط پول با باورهای مردم یکی از موضوعات جنجالی در مطالعات کشور های درحال توسعه است. به طور کلی نگرش ها و باور های مردم نسبت به پول متاثر از رفتار های مالی و تصمیمات اقتصادی آنها در سطح خرد و کلان میشود. برخی از مطالعات نشان میدهد که باورهای فردی در مورد پول میتواند بر روی سطح رضایت انسان نسبت به زندگی، شادی، سلامت، نحوه تعاملات با دیگران و نوع روابط اجتماعی اثرگذار باشد. برای مثال، برخی از افراد ممکن است پول را به عنوان یک ابزار برای افزایش رفاه و شادی در نظر بگیرند، در حالی که دیگران ممکن است باور داشته باشند که پول به خودی خود نمیتواند خوشبختی به ارمغان بیاورد و عوامل دیگری مانند روابط معنادار و سلامتی نیز مهم هستند.
همچنین، نگرشهای مردم نسبت به پول میتواند بر روی روشهایی که آنها برای کسب درآمد و مدیریت مالی خود به کار میبرند، تأثیر بگذارد.
🔹کشورهایی که در مسیر تورم شدید قرار گرفتهاند این تجربه را داشتهاند که ارزش پولشان چقدر به باور مردم وابسته است. در دههی ۱۹۸۰، مردم بعضی از کشورهای آمریکای لاتین مثل آرژانتین و برزیل، آهسته آهسته اعتماد خود را به واحد پول ملیشان از دست دادند چرا که تورم به سرعت ارزش پول را کاهش میداد. بنابراین، آنها شروع به استفاده از یک واحد پول باثباتتر، یعنی دلار، به عنوان واحد پول غیررسمی نمودند. این پدیده را «دلار ریزهسازی غیررسمی» مینامند. در نتیجهیِ این پدیده، دولت انحصار خود در صدور پول را از دست میدهد.بازگرداندن کشور از این وضعیت به حالت عادی کاری به شدت دشوار است. برخی دولتها از سیاستهایی که بیشتر مبتنی بر بخش اعتقادی کارکرد پول است برای بازگردان اعتماد عمومی به واحد پول ملی استفاده کردهاند. مثلا در ترکیه در سال ۲۰۰۵، دولت با حذف ۶ صفر از واحد پول خود یعنی لیره، مجددا آن را احیا کرد. و یک شبه ۱،۰۰۰،۰۰۰لیر به ۱ لیره تبدیل شد. از سوی دیگر، برزیل در سال ۱۹۹۴، واحد پول جدیدی به نام رئال معرفی کرد.در هر دو کشور، شهروندان با این موضوع کنار آمدند، همین نشان میدهد هر وقت که مردم یک واحد پولی جدید یا یک شیوهی جدید اسمگذاری را بپذیرند، آن واحد رسما مقبولیت پیدا خواهد کرد.
🔹برای بازگرداندن اعتماد عمومی در مورد پول، میتوان به چندین سیاست و رویکرد اشاره کرد که در ایران و سایر کشورها به کار گرفته شدهاند:
۱. سیاستهای پولی انبساطی و انقباضی: این سیاستها با هدف کنترل تورم، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی به وجود آمدهاند. برای مثال، در دوران رکود اقتصادی، سیاستهای پولی انبساطی با کاهش نرخ بهره به تحریک مصرف و سرمایهگذاری کمک میکنند، در حالی که در دوران تورم بالا، سیاستهای پولی انقباضی با افزایش نرخ بهره به کنترل نقدینگی و تورم کمک میکنند.
۲. شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات: قوانینی که به شفافسازی در فعالیتهای دولتی و مالی کمک میکنند، میتوانند نقش مهمی در کسب اعتماد عمومی داشته باشند. این شامل انتشار گزارشهای مالی دولت و بانکهای مرکزی و همچنین فراهم کردن دسترسی آزاد به این اطلاعات برای شهروندان است.
۳. برقراری قانون شفاف در برابر تخلف مالی: اقدامات قضایی علیه افراد یا نهادهایی که در تخلفات مالی دخیل بودهاند، میتواند به بازگرداندن اعتماد عمومی کمک کند. این شامل محاکمه و مجازات مقصران در مواردی مانند ارز ترجیحی و سایر موارد فساد اقتصادی است.
در نهایت، تغییر باورهای منفی در مورد پول و توسعه یک نگرش مثبت و سازنده میتواند به افراد کمک کند تا بهتر بتوانند با چالشهای پولی روبرو شوند و فرصتهای جدیدی برای پیشرفت اقتصادی خود ایجاد کنند.
گردآورنده: علیرضا شیرویه زاد
نشریه علمی-دانشجویی قِرون